یعنی در کشور هشتاد میلیون نفری ایران یک مدیر مالی قَدر پیدا نمیشود که بتواند علیرغم همه مشکلات و معضلات موجود در شبکه بانکی کشور مدیریت مرکزی آن را همراه با اطلاعات و توانایی بالا به عهده بگیرد؟!
تا زمانی که چرخ بر همین محور اقتصادی بچرخد باید منتظر بود که هر روز اتفاقات ناخواسته و تازه در گردش بانکی بیفتد و امنیتی برای سپرده و سودهای آن وجود نداشته باشد! که البته اگر بازهم در بین آنها خاوریهایی هم پیدا شود تا نقش گاو نُه من شیرده را بازی کنند تکلیف معلوم است!
بانک مرکزی در همه کشورهای دنیا وجود دارد که هرکدام اسم و رسمی جداگانه برای خود دارند و از جمله میتوان به ینگه دنیا یا سرزمین یانکیها اشاره کرد که تحت عنوان وزارت خزانهداری عنان همه سررشتههای اقتصادی را قاطعانه در دست دارد که هیچکس نتواند دلاری را جابجا کرده یا شستشو دهد و این وظیفه تنها در اختیار دولت است نه آحاد جامعه و امروز همه مردم ما میتوانند با استفاده از نقاط ضعف بانک مرکزی خود در صورت کمبود خصلت تقوا در وجودشان دست به پولشویی در حرفه خود بزنند!
اگرچه مدیران این بانک و بخصوص آخرین آنها مانورهایی سخت پیرامون پیشگیری از پشت کردن به قوانین در بانکها را به انجام رسانده اما هنوز هم این نهادهای مالی که با سپردههای مردم به قدرت رسیده ضمن استفاده از دور زدنهای معمول در قوانین و نصب پوسترهای بدون شرح که با فونت بزرگ تنها نوشته شده ۲۰ درصد، به کار خود ادامه میدهند و سپرده را با سود ۲۰ درصد پسانداز مینمایند و تسهیلات را با پشتوانه و بهرههای توافقی پرداخت میکنند!
هنوز هم سودهای روزشمار به فرمی دیگر و در نوع پوشش مخفی پرداخت میشود و درآمدهای بانکی از طرق مختلف از جمله نگهداری وجوه مجهولالهویه به دلیل عدم اطلاعات کافی توسط صاحبان آنها بدون پرداخت سود زمان نگهداری تأمین میشود!
شرح عملیات حرفهای در بانکها همراه با قراردادهای چاپشده در پشت فرم درخواست که با کوچکترین شماره فونت به چاپ رسیده تا برای مطالعه نیازمند ذرهبین باشد متقاضیان مستأصل دریافت تسهیلات را ناچار میسازد تا آنها را چشم بسته امضا نموده و به بانک وکالت قانونی برای هر اقدامی را بدهند! در حالی که سیستمهای دریافت و پرداخت اگرچه در ظاهر پیشرفته، مکانیزه و آنلاین گردیده اما سنتهای پوسیده مراودات بانکی که همیشه سود یکطرفه را ملحوظ میدارد همچنان پابرجاست!
پرواضح است تا زمانی که بانک مرکزی نتواند به این معضلات پیچیده داخلی سروسامان دهد، قادر نیست مشکلات بیرونی اقتصاد را مدیریت نماید بنابراین مدیران ارشد در نهاد مرکزی اقتصاد روش را بر فرار به جلو متمرکز میکنند تا هرچند وقت یکبار به مصاحبه مطبوعاتی بپردازند و با اظهارنظرهای توجیهی توپ را در زمین دیگران بیندازند!
این روزها رئیسکل بانک مرکزی در یادداشتی اینستاگرامی دلیل رشد نرخ ارز را در روزهای اخیر در ارتباط با اف.ای.تی.اف میداند! عبدالناصر همتی در یادداشت خود در خصوص دلایل رشد نرخ ارز میگوید: «طی چند روز گذشته بازار شاهد نوسانات همراه با رشد نرخ بوده در حالی که از اوایل هفته قبل با مجوز صادره به آن بخش از صادر کنندگانی که در خصوص نحوه برگرداندن ارز خود به چرخه اقتصاد عملکرد خوبی داشتهاند، قاعدتاً باید شاهد عرضه بیشتر ارز و کاهش نرخ آن میبودیم! اما چرا اینگونه میشود؟ که دلیل آن برمیگردد به مصوبه آزادی ورود دهها قلم کالا از طریق مرزنشینان و ملوانان که در شرایط تحریم و محدودیتهای ارزی، این دسته از تصمیمات، واردات اجناس غیرضروری در موقعیت زمانی، تحریم را افزایش داده و قطعاً موجب افزایش تقاضای ارز در سلیمانیه، دبی، هرات و... و متعاقباً در بازار ایران شده است!
از هیأت محترم وزیران به فوریت، تجدید نظر در این مصوبه را خواهم خواست. باید روش دیگری برای این کار یافت. امروز ثبات بازار ارز برای کشور امری بسیار ضروری است که البته عامل مهم روانی اف.ای.تی.اف هم مزید بر علت شده است و اطلاعات دریافتی حاکی است در این مقطع نیز احتمالاً تعلیق بسیار زیاد میباشد». اینک با توجه به اظهارات ریاست بانک مرکزی به این نتیجه میرسیم که این بانک مرکزی در تصمیمگیریهای کلان اقتصاد نقش محور اصلی را ندارد!
نویسنده: حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت