ملت زرنگ شدهاند. خودش مواضعش را پنهان کرده و انتظار دارد ما مواضع خودمان را به عالم و آدم نشان بدهیم. شوخی که نیست. مواضع است. اگر آسیب ببیند چه کسی جوابگو خواهد بود؟ تازه خوب است ما قبلا مواضع انتخاباتی خود را مشخص کردهایم و یکبار هم نامزد شدهایم و یکبار هم به نفع یکی از کاندیداها کنار رفتهایم وگرنه معلوم نبود چطوری مواع شفاف ما را مخدوش میکردند.
در بین نامزدهای انتخاباتی هنوز به اجماع کافی نرسیدهام و حتی کاندیدایی را که به نفعش کنار رفتهام، اصلاح نمیدانم. از آن نامزد خوشم آمد که قرار است خشخاش را آزاد کند و از آن یکی هم بدم نیامد که شش هفت بار ازدواج کرده و شصت هفتاد تا بچه دارد. در واقع از تولید انبوهش خوشم آمد وگرنه روی تخته مرده شورخانه بشورند ... هیچی هیچی! داشتم درباره مواضع خودم حرف میزدم که یاد انتخابات آزاد افتادم. بروید تمام دنیا را ببینید. اگر یک کشور پیدا کردید که طرف طفل شش ماهه خودش را بغل کند و ببرد وزارت کشور و برای انتخابات ریاست جمهوری ثبتنامش کند. خب بچه است و دل دارد. دلش میخواهد. اعتراضی دارید؟ حالا اگر در این سن و سال عکس خودتان را در کیهان بچهها هم چاپ نمیکردند یک مساله علیحده است وگرنه امروز عکس همچین نامزدهایی را صفحه یک روزنامهها منتشر میکنند.
نتیجه اخلاقی: هرگز دنبال نامزد دیگران نباشید چون ممکن است دیگران به نامزد شما چشم داشته باشند.
نتیجه سیاسی: همه چی آرومه ما چقدر خوشحالیم
نتیجه فرهنگی: مواضع خود را از چشم بد حفظ کنید.