سوريه يكي از اصليترين محورهاي تحولات غرب آسيا در طول پنج سال اخير بوده است. بررسي كارنامه اين كشور را ميتوان در چند بعد دستهبندي كرد.
بخش مهمي از اين تحولات برگرفته از مبارزه ارتش، مردم و مقاومت منطقه با تروريسم بوده است که در طول ماههاي اخير با ورود مستقيم روسيه به عرصه مبارزه با تروريسم ابعاد گستردهتري یافته است و آزادي لاذقيه و بخشهاي گستردهاي از حلب، در هم شکستن محاصره مناطق راهبردی نبل و الزهرا پس از چهار سال جنايت تروريستها در اين شهرکها، پيشرويهاي ارتش در بیشتر مناطق مرزي تنها بخشهايي از دستاوردهاي ارتش سوريه و مقاومت در برابر تروريسم بوده است.
اين روند چنان بوده است كه حتي كشورهاي غربي نيز اذعان كردهاند نظام سوريه شكست نخواهد خورد و در نهايت پيروز عرصه نظامي خواهد بود. مقاومت، دستاورد ارزشمند دیگری نيز در اين يك سال داشته است كه شهادت بسياري از مدافعان حرم و نيز فرماندهان حزبالله، مانند سمير قنطار و جهاد مغنيه، فرزند شهيد مغنيه و... از آن جمله است.
نكته مهم ديگر آنكه دستاوردهاي گسترده مقاومت و سوريه در مبارزه با تروريسم، جهانيان را براي برقراري امنيت جهاني به سوي آنان سوق داد. چنانكه حتي بسياري از كشورهاي اروپايي بر احياي روابط با سوريه تأكيد كردند. ورود روسيه از ماه سپتامبر به عرصه مستقيم مبارزه با تروريسم در سوريه را ميتوان از نتايج عملكردهاي مثبت و صادقانه مقاومت در امنيت جهاني و ريشهكنسازي تروريسم دانست. روسيه در حالي وارد عرصه نظامي شد كه ائتلاف آمريكايي با ۶۰ كشور در كارنامه يك ساله خود به جز كشتار غيرنظاميان و ويرانسازي سوريه و عراق كاركرد ديگري نداشته است؛ چنانكه سازمان غیردولتی «ایر وار» که خشونتهای سوریه و عراق را زیر نظر دارد، در گزارشی اعلام کرده است تعداد تلفات غیرنظامیان در حملات هوایی ائتلاف به سرکردگی آمریکا علیه داعش، به ۱۰۰۰ نفر رسیده است.
محور ديگر تحولات سوريه را باید در عرصه راهكار سياسي براي پايان بحران اين كشور جستوجو كرد. نظام سوريه به رياست جمهوري بشار اسد از همان روزهاي آغازين بحران بر رويكرد سياسي تأكيد داشته و بر همگرايي با تمام گروهها و جريانهايي كه سلاح به روي مردم و ارتش نگرفته باشند، تأكيد داشته است.
در سال ۱۳۹۴ روند سياسي در قبال سوريه در دو حوزه صورت گرفته است: در يك طرف معادله مذاكرات ميان نظام سوريه و گروههاي معارض بوده كه در قالب نشست ژنو صورت گرفته است که در يك طرف اين مذاكرات نظام سوريه قرار دارد و بر يكپارچگي كل كشور و مقابله با آناني كه سلاح به دست گرفتهاند، تأكيد دارد و در طرف ديگر آن، گروههاي معارضي قرار دارند كه بعضاً به كشورهاي خارجي وابسته هستند و در ظاهر ادعاي وحدت سر ميدهند، اما در عمل هيچ انسجامي ميان آنان نيست. محور ديگر روند سياسي در سوريه، نشستهاي بينالمللي با مجموعهاي از كشورهاي منطقهاي و فرامنطقهاي بوده است.
اين نشستها در قالب دو نشست در وين و يك نشست در نيويورك برگزار شده است كه حاصل اين مذاكرات نيز صدور قطعنامه در شوراي امنيت مبني بر مبارزه با تروريسم و لزوم برقراري امنيت در سوريه در فرایند زماني ۱۸ ماهه است كه زمينهساز برگزاري انتخابات پارلماني و رياست جمهوري شود. آنچه در اين مذاكرات مشاهده ميشود، وجود دو ديدگاه است: در يك طرف معادله، آمريكا و متحدانش قرار دارند كه همچنان مواضع توهمي خويش مبنيبر سرنگوني نظام سوريه و تشكيل دولتي دستنشانده را مطرح ميکنند و همزمان نيز به حمايت از برخي گروههاي تروريستي ميپردازند و در طرف ديگر ايران، روسيه و كشورهايي مانند عراق و لبنان قرار دارند كه تأكيد دارند اولويت بحران سوريه را مبارزه سراسري با تروريسم و برقراري امنيت سراسري و نيز تعيين سرنوشت سوريه به دست مردم اين كشور تشكيل ميدهد.
ايستادگي اين كشورها در روند راهكار سياسي، ناكامي طراحي غرب در قبال سوريه را رقم زده است. نكته قابل توجه آن است كه آمريكاييها كه در رسيدن به مقاصد خود در سوريه ناكام ماندهاند، همزمان با آغاز آتشبس در سوريه از ۲۷ فوريه ۲۰۱۶ ادعاي طرح b از سوي عربستان و تركيه را كه همان گزينه نظامي مستقيم و تجزيه سوريه است، مطرح كردهاند تا شايد با اين حربه و فضاي تهديدآميز بتوانند دمشق و متحدانش را به پذيرش زيادهخواهي خود مبنيبر سرنگوني نظام سوريه متقاعد کنند. مجموع اين تحركات در حالي صورت ميگيرد كه اقدام اسد مبنيبر اعلام برگزاري انتخابات پارلماني در ۲۵ فروردين و نامنویسی بيش از ۱۱ هزار نفره نامزدهای انتخابات، ابعاد ديگر شكست طرح غرب براي مقابله با روند سياسي در سوريه را رقم زده است. خبر مهمي كه در پايان سال ۹۴ جهان را معطوف به خود ساخت اعلام خبر خروج بخشي از نيروهاي روسي از اين كشور بود.
محافل رسانهاي غربي برآن بودهاند تا اين تحولات و خروج بخشي از نيروهاي روسيه را زمينهساز القاي اختلاف دروني ميان جبهه مقاومت، روسيه و سوريه، توان ائتلاف آمريكايي براي تسليم سوريه و متحدانش، تنها ماندن حزبالله و سوريه پس از اقدامات كشورهاي عربي در تحريم حزبالله، رسيدن ايران و روسيه به شكست اسد و اينكه بايد دولت انتقالي و جديد تشكيل شود، قرار دهند حال آنكه روند تحولات سوريه و نيز مواضع سران روسيه، سوريه، جبهه مقاومت نشانگر همكاري گسترده طرفين در مبارزه با تروريسم است و كاهش نيروهاي روسي نوعي اقدام تاكتيكي براي اجراي ابعاد جديد مبارزه با تروريسم است به عبارتي روسيه و جبهه مقاومت با كاهش پيادهنظام روس در حال چينش شطرنج جديدي در عرصه مبارزه با تروريسم هستند.