موضوع امضای پیمان استراتژیک آمریکا با افغانستان از موضوعات مهم در منطقه آسیای جنوبی و به ويژه موضوعی موثر بر روابطایران و افغانستان به عنوان دو همسایه دوست و برادر در چند ماه اخیر قلمداد میشود به طوری که تمام توجه کارشناسان سیاست خارجی را از زمان امضای پیمان به خود جلب کرده است.
مجلس نمایندگان افغانستاناین پیمان را با آمریکا در حالیکه تنها ۵ نماینده مخالف وجود داشت تصویب کرد.
این پیمان، اتفاق مهمیاست که میتواند چهره توازن در منطقه را تغییر دهد و نقش جدیدی برای بازیگران و همسایگان افغانستان بیافریند، چرا که ماهیتاین پیمان موافقین و مخالفینی به همراه داشته که اکنون در فکر شکل دهی به مرزبندیهای جدیدهستند. به عنوان نمونه میتوان ازایران و پاکستان نام برد که تا پيش از امضایاین پیمان هر یک با " رویکردی متفاوت" همپیمان و متحد افغانستان دراین منطقه محسوب میشدند.
دراین میانایران که تاپیش ازاین روابط تنگاتنگی با کشور افغانستان داشت، امروز با امضایاین پیمان، با نشان دادن اعتراض خود به افغانستان مراتب نگرانی خویش را نسبت به ثابت شدن جایگاه آمریکا در افغانستان ابراز داشته و نگاهی بدبینانه نسبت بهاین پیمان دارد.
از سوی دیگر پاکستان نیز که تا پیش ازاین نقش متحد استراتژیک آمریکا را در منطقه بازی میکرد امروز به بازیگری منزوی و فاقد نقش تبدیل شده است. آمریکا با امضایاین پیماناین جایگاه را به افغانستان بخشیده است.
با امضایاین پیمان امروز افغانستان به جای پاکستان در کنار آمریکا قرار میگیرد و پاکستان اعتبار سیاسی خویش را برای آمریکا از دست میدهد.چرا که پاکستان حامیاصلی تروریسم در منطقه و در افغانستان شناخته شده و با کشته شدن اسامه بن لادن در خاک پاکستان، اسلام آباد کاملا تنها مانده است.
با اختلافات برآمده در میان مخالفین و موافقین امضایاین پیمان آنچه مهم به نظر میرسد، تبیین و تحلیل جایگاهاین پیمان در مورد مسایلآینده افغانستان و چگونگی روابط وی با کشورهای همسایه است.
از منظری دیگر، " نگاه یکسان" بهایران و پاکستان به عنوان مخالفیناین پیمان، نگاهی غلط و دور از انصاف است. چرا که مخالفت پاکستان از امضایاین پیمان بیشتر به دلیل از دست دادن جایگاه خویش و تهدید منافع ملی وی است، در صورتی که رویکردایران به افغانستان، رویکردی دوستانه و برادرانه است و نگراناین است که افغانستان از چاله جنگ در بیاید و در چاه عمیق اشغال و تحت الحمایگی بیفتد.
یادداشت حاضر سعی دارد با ارائه دو محور " افغانستان – آمریکا وایران"، " افغانستان – آمریکا و پاکستان" به تبیین دلایل مخالفتایران بااین پیمان و تفاوت دو رویکرد مخالف (ایران و پاکستان) بهاین پیمان بپردازد :
افغانستان - آمریکا و ایران
علی رغم گذشت ۱۰ سال از سقوط طالبان و حضور نیروهای نظامیخارجی در افغانستان،این کشور همچنان شاهد ادامه خشونتها و اقدامات تروریستی و به نوعی تجدید حیات طالبان است. بر همین اساس است که حامد کرزای انعقاداین پیمان استراتژیک را برایاین کشور حیاتی تلقی کرده است.از سویی کرزای و سیاستمداران افغانی براین باورند که افغانستان برای دستیابی به امنیت ملی و پایان کشتار و چندین دهه جنگ نیاز بهاین پیمان دارد.وی اعلام داشته است که بر اساساين اعلاميه، "همکاريهای استراتژيک دو کشور بر ضد هيچ کشور سومینيست، بلکه يکی از اهداف آن تقويت زمينههای همکاری ميان افغانستان و کشورهای همسايه است ".
اما اطلاع از سابقه آمریکا و اهدافی که در پشتاین پیمان وجود دارد برایایران بیش از پیش واضح است که شایداین پیمان نه تنها در کوتاه مدت نمیتواند موجب توقف جنگ و خشونت در افغانستان گردد بلکه در طولانی مدت تبعات بسیار سختی برایاین کشور دارد.
جمهوري اسلاميايران طي دو سال گذشته به دلايل متعدد و به صورت مكرر در فرصتهاي مختلف نگرانيهاي خود را دراين خصوص مطرح كرده است. به طور طبيعي سفير جمهوري اسلاميايران نيز در چارچوب وظايف محوله، در ديدار با مقامات افغانستان مواضع جمهوري اسلاميايران را مبني بر نارضايتي از مفاداين پيمان تكرار كرده است.
اما آنچه امروز شاهدیم آنست که رسانههای خارجی و مخالفایران به خصوص بی بی سی، با تبلیغات منفی علیهایران و موضع آن در قبالاین پیمان موجب تحریک اذعان مردم افغانستان و جهان گردیده است و تلاش نمودند تاایران را متهم به مداخله در امور داخلی کشور افغانستان نمایند
تا جاییکه برخی رسانههای افغانستان تحت تأثیراین تحریکات بی انصافانه و با به فراموشی سپردن همکاریهای دوستانه و برادرانه طیاین سالهاایران را متهم به نقض حقوق بین الملل- مداخله در امور داخلی کشور افغانستان- نموده و با پیش کشیدن مسئله اخراج اتباع خارجی ازایران بهاین مسئله دامن زده اند.
دلیل مخالفتایران بااین پیمان آنست که، ج.ا.ایران معتقد است ادامه حضور نظامي كشورهاي خارجي در افغانستان همان گونه كه در ۱۰ سال گذشته داراي دستاورد امنيتي منفي بوده، در سالهايآينده نيز آثار سوء خود را درآينده امنيتي و اقتصادي افغانستان بر جا خواهد گذاشت.
در واقع ایراناین پیمان را سر آغاز تثبیت جایگاه آمریکا دراین منطقه میداند. با توجه بهاینکه نیروهای خارجی حاضر در افغانستان در سال ۲۰۱۴ ازاین کشور خارج میشوند، انعقاد پیمان استراتژیک میان آمریکا و افغانستان منجر به تثبیت حضور نیروهای آمریکایی بعد از سال ۲۰۱۴ و به تبع آن تهدید منافع و امنیت ملیایران خواهد شد.
حضور پررنگ آمریکا دراین منطقه در واقع نقض حقوق بینالملل بحساب میآید چرا که نه تنها افغانستان را تحت سلطه خویش قرارخواهد داد بلکه برای تحت فشار قرار دادن کشورهای همسایه افغانستان ازاین استراتژی بهره جسته است.
با وجوداینکه مردم افغانستان تنها با مروری کوتاه بر گذشتهاین کشور، جنايات ناتو و نیروهای نظامیآمریکا، از جمله حمله به مناطق غيرنظامي، تجاوز به نواميس، تخريب بيمارستانها و مدارس، حمله به عروسيها، هتك حرمت به مقدسات و كتاب مسلمانان، بي حرمتي به اجساد قربانيان، اعزام هواپيماهاي جاسوسي به كشورهاي منطقه براي اهداف خاص و تربيت جاسوس و تروريسم براي انجام ماموريت در كشورهاي همسايه را چگونه از یاد خواهند برد.
بااین سابقه فاجعه بار برای آمریکا - مدافع برقراری دموکراسی برای دنیا- ، القاي خطر همسايگان و بزرگ نمايي تهديد طالبان كه امروز اصلي ترين طرف مذاكره آمريكا است، به هیچ روی نمي تواند توجيه كننده به نظر آید.
جمهوري اسلاميايران براي روابط تاريخي و عميق خود با دولت دوست و برادر افغانستان اهميت ويژهاي قائل است.
البتهاين بدان معنا نيست كه جمهوري اسلاميايران مراتب نگراني جدي خود را از ادامه حضور نظامي آمريكا در افغانستان - كه با توجه با اهداف خاص واشنگتن- تهديدي جدي براي امنيت منطقه و صلح جهاني است، اعلام نكند. رفع نگرانيها و دفع آسيبهاي منطقهاي مستلزم انجام رايزني با دولت افغانستان، كشورهاي منطقه و ديگر كشورهاي صلح دوست جهان و بخصوص در مجامع بينالمللي و استمرار آن تا حصول نتيجه مي باشد.
پیمان همکاری استراتژیک آمریکا با افغانستان برای اولین بار به طور رسمیدر ماه می۲۰۱۱ از سوی مقامات افغانستان مطرح شد. از دلایل اصرار مقامات افغانستان بر انعقاداین پیمان استراتژیک، نگرانی از وضعیت ثبات سیاسی و امنیتی افغانستان بعد از خروج نیروهای خارجی ازاین کشور در سال ۲۰۱۴ میباشد.
علی رغماینکه آمریکا رسما تأئید نکرده است که خواستارایجاد پایگاههای دائمیدر افغانستان است، اما مقامات افغانستان بارها براین پیمان استراتژیک تأکید کرده و آن را به نفع منافع و امنیت ملیاین کشور دانسته اند. به طوری که حامدکرزای در اجلاس اخیر لویه جرگه صراحتاً مطرح کرد که در صورت تأمین منافع ملی افغانستان، آمریکا اجازه خواهد داشت تا در افغانستان تأسیسات نظامیداشته باشدو آن را به نفع منافع و امنیت ملیاین کشور دانسته اند.
در نهایتاینکه، جمهوری اسلامیایران به سه دلیل عمده با امضایاین پیمان مخالف است. نخست، حفظ "بیطرفی" افغانستان در معادلات منطقهای که همواره بخش مهمیاز سیاست منطقهایایران بوده است. اما انعقاداین پیمان استراتژیک سبب خروج افغانستان ازاین وضعیت بیطرفی سنتی شده و منجر به حضور دائمینیروهای آمریکا در مرزهای امنیتیایران میشود و با توجه به سابقه تهدید میانایران و آمریکا مخصوصاً با توجه به چالشهای اخیرایجاد شده میان دو کشور تهدیدی برای امنیت ملیایران نیز محسوب میشود و در نهایت افغانستان را در مقابلایران قرار میدهد.
ایران در ۱۰ سال اخیر از روند دولت سازی در افغانستان و همچنین حذف طالبان از حکومت حمایت کرده اما همواره یکی از مهم ترین نگرانیهای امنیتیایران،حضورنیروهای آمریکایی درهمسایگی ایران در دو کشور عراق وافغانستان بوده است. به همین دلیل است کهایران بر خروج نیروهای نظامیآمریکا و ناتو ازاین دو کشور تأکید دارد.
از سویی اگرچه مقامات افغانستان با توجه به ابراز نگرانیهای کشورهای منطقه به ویژه ایران براین موضوع تأکید دارند که هیچ کشوری از خاک افغانستان علیه کشور دیگری استفاده نخواهد کرد ولی انعقاد پیمان استراتژیک میان آمریکا و افغانستان منجر به تثبیت حضور نیروهای آمریکایی بعد از سال ۲۰۱۴ و به تبع آن تهدید منافع و امنیت ملی ایران خواهد شد.
دوم، انعقاد پیمان استراتژیک میان آمریکا و افغانستان، سبب کاهش روابطایران با افغانستان در سطح روابط ملی دولتها خواهد شد. به عبارتی، روابطایران با افغانستان در جنبههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در سایه روابطایران و آمریکا قرار خواهد گرفت. از ابتدای بحران دولت آمریکا هرگونه توسعه فعالیتهایایران در افغانستان را در چارچوب مسائل سیاسی-امنیتی فیمابین تعریف کرده است.این مسئله از یک سو، تداوم کمکها و حمایتهایایران از افغانستان به خصوص در حوزه توسعهای را تحت تاثیر قرار داده و از سوی دیگر آمریکامانع جدی در جهت توسعه این روابط میگردد.
سوم اینکه حضور دائمی آمریکا در افغانستان حتی به شکل غیر مستقیم سبب تقویت تنشهای داخلی و قومیافغانستان، افزایش اقدامات خشونت گرا و به تبع کند شدن روند دولتسازی و در نهایت تداوم بی ثباتی و ناامنی دراین کشور میشود. به باورایران حضور نظامیآمریکا در افغانستان به تأمین امنیتاین کشور و منطقه کمک نخواهد کرد. چرا که نیروهای خارجی دلیل حضور خود در افغانستان را جنگ با "نیروهای افراط گرا و تروریستی" اعلام میکنند، در حالیکه طرف مقابل نیز با استناد به لزوم مقابله با اشغالگران، به فعالیت خود ادامه میدهد و بهاین ترتیب، افغانستان هیچگاه نخواهد روی خوش صلح و آرامش را ببیند.
افغانستان - آمریکا و پاکستان
یکی دیگر از همسایگان معترض بهاین پیمان، کشور پاکستان است. تا پیش از بستن پیمان استراتژیک با کابل، دراین منطقه تنها پاکستان بهطور رسمیعنوان "متحد بزرگ خارج از ناتو" را از آمریکا گرفته بود اما اکنون آمریکا در شرایطی با همسایه پاکستان توافقنامه مهمیامضا کرده که بدبینی واشنگتن به پاکستان روز به روز بیشتر شده است.
برای رهبران پاکستان بسیار حیاتی است که چه کسانی اهرمهای رهبری را در افغانستان بدست بگیرند و اینکه چه رابطهای با پاکستان دارا باشند. برای پاکستان، شرایط داخلی افغانستان و سیاستهای رهبراناین کشور یک مسئله و مقوله " موجودیتی" میباشد. این موضوع دقیقاً همان موضوع تعیین کنندهای است که روابط آمریکا و پاکستان را امروزه بدین حد به چالش کشیده است.
دو نگاه در مورد برای آمریکا و پاکستان در برابر افغانستان وجود دارد. آمریکا بر عکس پاکستان نگاهش به افغانستان بسیار شرطی و موقعیتی است.این بدان معناست که آمریکا هر لحظه ممکن است افغانستان را ترک کند و از رژیمیکه به منافع آمریکا لطمه نزند دفاع کند. اما رویکرد پاکستان به افغانستان یک رویکرد موجودیتی است.
خودداری پاکستان از اجرای عملیات نظامیدر وزیرستان شمالی که بهنظر آمریکا مرکز سازماندهی حملات به منافعاین کشور شده، مخالفت علنی با حملههای هواپیماهای بدون خلبان دراین منطقه، پیدا شدن اسامه بنلادن در شهر نظامیابیتآباد، اوجگیری جنبشهای مذهبی ضدآمریکا دراین کشور و بیمیلی پاکستان به یاری به ماموریت ناتو در افغانستان، همه و همه به شک و تردیدها بین دو طرف افزوده است.
این انزوا و کناره گیری آمریکا از پاکستان در نشست شیکاگو چهره واقعی خود را بیش از پیش نشان داد. گزارشات رسیده از نشست سران ناتو در شیکاگو حاکی از آن بود که باراک اوباما رییس جمهور آمریکا و اندرس فوگ راسموسن نماینده ناتو از ملاقات با آصف علی زرداری سر باز زدند و از دیدار با او خود داری نمودند.
بنا بود دراین مسافرت آصف علی زرداری با باراک اوباما رییس جمهور آمریکا در حاشیه نشست سران ناتو در شیکاگو دیدار نماید ولی باراک اوباما با زرداری ملاقات نکرده، وزیر خارجه خود هیلاری کلینتون را به ملاقات آصف علی زرداری فرستاده بود.عدم دیدار اوباما و نماینده ناتو با هیأت پاکستانی به عنوان یک توهین تلقی شده و در واقع آمریکا بااین رفتار پاکستان را فاقد ملزومات لازم برای ادامه همکاریهای خود با آن دانسته است.
دلایل چندی براین برخورد و تغییر استراتژی آمریکا نسبت به پاکستان وجود دارد رسانههای افغان براین باورند که ؛ آصف علی زرداری رییس جمهور پاکستان پس از کشته شدن بن لادن در پاکستان و مسدود شدن راههای تدارکاتی ناتو به افغانستان موجب خشم آمریکا گردیده است.
همچینن سایر کشورهای ناتو دل چندان خوشی از پاکستان ندارند.این موضوع در اجلاس سران ناتو در شیکاگوی آمریکا دیده شده و همه شرکت کنندگان در اجلاس به آن توجه داشته اند و از همه مهمتراینکه برای آمریکا مسلم شده پاکستان حامیاصلی تروریسم به حساب میآید.
اگر چه امروز سیاستمداران پاکستانی تلاش دارند خودشان را نسبت بهاین پیمان خوشحال و موافق نشان دهند ولی باطن قضیه چنین به نظر نمیرسد.
قندیل عباس، استاد دانشگاه قائد اعظم اسلامآباد باور دارد که گرچه از نظر قانونی هیچ مانعی برای امضای توافقنامهای استراتژیک بین آمریکا و افغانستان وجود ندارد، امااین کار نباید بدون مشورت پاکستان انجام میشد. او میگوید: "بستن پیمان اول با هند و حالا هم با آمریکا برای پاکستان یک سری مشکلاتی ایجاد میکند. بهگونهای که اسلامآباد میپندارد که آمریکا به آنها بدبین شده و پاکستان را در فهرست دشمنان خود قرار دادهاست ".
دشمنی آمریکا با پاکستان نه تنها کمک نظامیبیش از یک میلیارد دلاري سالانه واشنگتن بهاین کشورِ نیازمند را از بین خواهد برد، بلکه از اهمیت و نقشاین کشور در منطقه به طور چشمگیری خواهد کاست.
افغانستان یک کشور در حلقه کشورهای دیگر منطقه برای آمریکا است. آمریکا میتواند افغانستان را نادیده بگیرد واین کشور را در حاشیه سیاستهای خود قرار دهد بدون اینکه به منافع حیاتیاین کشور لطمه بخورد در حالیکه برای پاکستان چنین چیزی امکان پذیر نیست. امروزه روابط آمریکا و پاکستان به شدت بحرانی گشته است، به گونهای که رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا آدمیرال مولن به صراحت به نقد دولت پاکستان پرداخته است.
مرضیه سخاوتی - کارشناس ارشد روابط بین الملل
منابع :
- روزنامهايران، ۲/۳/۹۱
- سایت مرکز پژوهشهای خاورمیانه
- دیپلماسیایرانی