کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

خلبان جنگنده اف۱۴ در دفاع‌مقدس در گفت‌و‌گو با سیاست روز:

«خوداتکایی» رمز موفقیت صنعت هوایی کشور

تجربه جنگ و تحریم دستاوردهای بزرگی را برایمان به وجود آورد

1 مهر 1396 ساعت 23:40

«گفتند انقلاب کردیم اسلحه نمی‌خواهیم و سلاح‌های پیشرفته‌مان را پس دادند.» این جمله را می‌گوید و با حالت حزن‌آمیزی ادامه می‌دهد: «دولت موقت تجهیزاتی که خریده بودیم مثل اف۱۶ و قطعات هواپیمای پیشرفته پس داد و حتی هواپیمای اف۱۴ که مدرن‌ترین هواپیمای ما بود را دولت موقف برنامه‌ریزی کرده بود به هلندی‌ها و امریکایی‌ها بدهد. اما مقام معظم رهبری که در آن زمان نماینده امام خمینی(ره) بودند به پایگاه اصفهان آمده و گفتند که به امام خمینی(ره) اطلاع دادند نیروی هوایی توان راه‌اندازی هواپیمای اف۱۴ را ندارد، همان موقع نیروهای فنی تقبل کردند هواپیما را آماده کنند و خلبان‌ها نیز با وجودی که آموزش‌های کاملی در این زمینه نداشتند اعلام آمادگی کردند؛ همان شد که به کشورهای خارجی گفتیم هواپیماها فروشی نیست و آنها را نگه داشتند و تا امروز هم ما از همان‌ها استفاده می‌کنیم.»
از نفوذی‌هایی می‌گوید که با سوء‌استفاده از صلح‌طلبی تلاش می‌کردند انبار اسلحه را خالی و سلاح‌های جدید را از ما دور کنند تا انقلاب ضربه‌پذیر شود: «قبول ندارم که برخی‌ها می‌گویند همه این اتفاقات به دلیل کم‌اطلاعی بود، به نظرم یک سری هم مغرض بودند که باعث شدند تجهیزات پیشرفته به دست خودمان برگشت بخورد، همانطور که در همان زمان‌ها یک سری جاسوس بودند و یواش یواش پاکسازی شدند. این اتفاقات دست به دست هم داد تا صدام برای جنگ مصمم شود.» اینها را سرتیپ دوم خلبان دکتر والی اویسی از خلبانان هواپیماهای جنگی دوره دفاع‌مقدس که نخستین عملیات را با موشک سجیل انجام داده است عنوان می‌کند. با او به مناسبت هفته دفاع‌مقدس همکلام شدیم که ضمن اشاره به وقایع جنگ و مرور خاطرات، نگاهی هم به رشد دستاوردهای امروز در صنعت هوایی و تکیه به توان داخلی داریم، او همچنین عضو کمیته تحقیق درباره سقوط ایران ۱۴۰ بوده است و همین زمینه‌ساز این نکته شد که درباره اتفاقات تلخ سقوط دومینو وار هواپیماهای داخلی نیز با او گفت‌وگو کنیم؛ بخوانید ماحصل این گفت‌وگو را.


شما اولین کسی بودید که از سجیل استفاده کردید؟
بله در آن زمان به ما موشک نمی‌دادند و به دلیل محدودیت‌های موجود پروازهای ما بیشتر شناسایی بود تا اینکه دوستانمان موشک زمین به هوا را تبدیل به هوا به هوا کرده و روی هواپیمای اف ۱۴ نصب کردند. من افتخار این را داشتم که بدون هیچ آزمایشی این موشک را علیه دشمن در خلیج‌فارس به رغم همه مشکلات آن استفاده کنم. در زمان جنگ هیچ تجهیزاتی به ما برای نوسازی هواپیمای جنگی نمی‌دادند، مثلاً به ما لاستیک نمی‌دادند و ما خودمان آن را تولید کردیم. عملیاتی کردن موشک سجیل کار بسیار بزرگی بود که با اف۱۴ صورت دادیم. ما در حوزه هوایی دستاوردهای بسیاری را در دوران تحریم و دفاع‌مقدس توانستیم ایجاد کنیم. 

شما که آن دوران را دیده‌اید امروز موافق توسعه توان نظامی و دفاعی کشور برای ایجاد امنیت ملی هستید یا آنها را تهدید امنیت کشور می‌دانید؟
به نظر من اصل اول امنیت است که باید محقق شود. در هر جایی که امنیت خدشه‌دار شود بی‌ثباتی و حتی زندگی روزانه دچار اخلال می‌شود. من نظریه مازلو را که می‌گوید بعد از نیازهای فیزیولوژیک مانند خوراک بحث امنیت مطرح است را قبول ندارم چراکه اگر امنیت نباشد حتی افراد برای تهیه خوراک نیز اقدام نمی‌کنند. برای همین به نظر من توان دفاعی ما باید بیشتر از اینها تقویت شود چراکه کشور ما در موقعیت استراتژیکی است که دشمنان از همه نظر به آن چشم طمع دارند و باید با توان نظامی با آن مقابله کرد. برای کوچکترین امور نیاز به امنیت است و باید برای آن امنیت با کسب تجهیزات نظامی تلاش کرد. 

ظرفیت پدافند هوایی کشور را اکنون چگونه می‌بینید؟
به نظر اکنون شرایط کشور در درجه مطلوب و بالایی قرار دارد. به هر حال نسل امروز تجربه‌ گرانبهایی همچون ۸ سال دفاع‌مقدس را در کنار خود دارد. تجربه‌ای که با خون هزاران شهید به دست آمده است و قطعا سرمایه‌ای بزرگ برای نسل امروز بویژه در نیروهای مسلح ماست که باید برای حفظ آن تلاش شود. قطعا این نسل از ما بالاترند چراکه ما آن دوران جنگی ندیده بودیم و تجربه نداشتیم اما این نسل تجربه‌های بر جای مانده از دوران ما را با خود دارد پس از ظرفیت‌های خود مطلع بوده و توانسته متناسب با ظرفیت‌ها توان خود را بالا برد. 

آن زمان که خلبان جنگنده شدید آیا خانواده با شما همراه بود؟
واقعا خانواده من ایثارگرانه از حضورم در جبهه حمایت کردند و اگر آنها نبودند قطعاً من نمی‌توانستم آن دوران را به پایان برسانم. من همیشه می‌گویم اگر در پرواز می‌خواهی موفق باشی باید عاشق پرواز باشی. من خود عاشق پرواز بودم و خانواده این را درک می‌کرد و با من همراه بود.
وقتی به کابین هواپیما می‌رفتم دیگر به هیچ چیزی فکر نمی‌کردم و دلیل موفقیتم در کنار لطف خداوند همین بوده است که فقط همه افکارم متمرکز می‌شد و این باعث بالا رفتن دقت نظرم می‌شد. در خانه هرگز برای حضور در پروازها مانعی ایجاد نشد چراکه اگر منعی بود ولو اینکه اجرا هم نمی‌کردی قطعا در روحیه تأثیر منفی داشت و شما نمی‌توانستی در عملیات تمرکز و موفقیت داشته باشید. در نهایت اینطور بگویم که خانواده همه جوره با من هماهنگ بودند. هرجا می‌رفتیم خانواده همراه ما می‌آمدند زمانی که به مأموریت می‌رفتم تنها می‌ماندند و در واقع این همسرم بود که سختی بزرگ کردنم فرزندان را تحمل می‌کرد. 

یعنی خیالتان از بابت خانواده راحت بود و به کارتان تمرکز داشتید؟
دقیقا، بگذارید یک خاطره برایتان بگویم. در ابتدای جنگ من در دزفول بودم. شرایط چنان بود که سه هفته دزفول بودم یک هفته می‌آمدم تهران آن هم نه برای مرخصی بلکه اینجا هم آماده باش بودم و به قولی با پروازهایمان نگهبانی می‌دادیم. خانواده من تهران زندگی می‌کردند، من وقتی آمدم تهران، فرزند اول به دنیا آمد. بد نیست بدانید به خاطر شرایط جنگی و استرس‌های موجود در آن زمان فرزندم ۷ ماهه به دنیا آمد. با توجه به این شرایط بچه را در دستگاه می‌گذاشتند. اول ماه محرم بود، من فرزندم را از پشت دستگاه دیدم و رفتم سه هفته دزفول و بعد بازگشتم. همسرم تمام این سختی‌ها را تحمل کردند و هرگز مانع حضورم در پروازها و جنگ نشدند. 

آیا فرزندانتان راه شما را ادامه دادند و به سوی خلبان شدن گرایش یافتند؟
فرزندانم خلبانی را دوست داشتند و حتی یکی از آنها معاینات هم شرکت کرد اما به دلیل برخی مسائل پزشکی مورد پذیرش قرار نگرفت. 

شما کاری برایشان نکردید که استخدامشان انجام شود؟
نه هرگز. از نظر من برای ورود به نیروهای مسلح به ویژه در امر پرواز، سلامتی کامل امری بسیار مهم است و جایی برای نادیده گرفتن نیست. حتی پزشکان به من گفتند که با یک عمل چشم ساده می‌توانید این مشکل را رفع کنید اما من قبول نکردم و گفتم باید براساس مقررات کار انجام شود. البته هر سه پسرم در حوزه پرواز، اطلاعات بسیار بالایی دارند و در این زمینه مطالعه آزاد می‌کنند. 

یک اتفاقی که در دوران جنگ روی داد شهادت امیر فکوری در حادثه سقوط سی ۱۳۰ بود اصل ماجرا از چه قرار بود آیا بمبی در هواپیما کار گذاشته شده بود؟
حقیقت امر آن است که در نهایت مشخص نشد که علت اصلی حادثه چه بوده است. گفته می‌شود که ۴ موتور هواپیما از کار افتاده است و زمینه‌ساز به شهادت رسیدن سرنشینان شده است. 

در دوران جنگ و بعد از آن هم حوادثی روی داد که عزیزانی را در حوزه پرواز جنگی از دست دادیم مثلا به شهادت رسیدن شهید ستاری و یا شهید بابایی. برای شما کدام یک دردناک‌تر بود؟
هر کدام از این افراد از فرماندهان عالی‌رتبه و عزیزان ما بودند و جای خود را دارند اما شهید بابایی به خاطر اینکه هم فرمانده و استاد ما بودند و هم به هر حال خلبان اف۱۴ بودند و از این بابت یک عرق خاصی به آن داشتم برایمان بسیار تأثر‌برانگیز بود. به هر حال ایشان و شهید اردستانی استاد من در پرواز با جنگنده بودند و من درس‌های بسیاری از آنها آموختم. در واقع باید بگویم که اینها بودند که مشوق و هدایت‌گر من برای ورود به عرصه پرواز با اف ۱۴شدند. به نظر من درباره افرادی مانند شهید بابایی به رغم آنکه فیلمی همچون شوق پرواز ساخته شد هنوز حق مطلب ادا نشده و آنچنان که باید و حق‌شان بوده به مردم شناسانده نشده‌اند. 

از چگونگی شکل‌گیری هواپیمایی ساها بگویید؟ چه شد که فعالیت ساها آغاز شد؟
هواپیمایی ساها یک شرکت هواپیمایی ایرانی است که توسط نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۹ تأسیس شد. ساها مخفف عبارت «سرویس ارتباط هوایی ارتش» است که علاوه بر جابه‌جایی پرسنل ارتش، جا به جای افراد غیرنظامی را نیز برعهده دارد.
ساها از پیش از انقلاب به عنوان سرویس هوایی ارتش وجود داشته است اما نه به صورتی که مردم بتوانند از آن استفاده کنند چراکه خدمات آن تنها مخصوص نظامیان بود. در دوران شهید ستاری و داودی که مسئول منطقه مهرآباد بودند، تصمیم گرفتند که مردم هم بتوانند از این امکانات استفاده کنند. بنابراین مراتب را طی گردشکاری به محضر حضرت آقا (رهبر معظم انقلاب) ‌رسانند. جالب است بدانید که ساها تنها شرکتی است که ثبت آن به دستور حضرت آقا است. ایشان در فرمان خود، کمک به ناوگان هوایی کشور به ویژه در نقاط محروم و جابه‌جایی ترابری کارکنان نیروهای مسلح را از وظایف و اهداف ساها عنوان نمودند. ساها کارش خدماتی است و البته سراسری است. با پشتیبانی ۸۰ سال قدمت هوانوردی در نیروی هوایی که همان مؤلفه برتر نسبت به سایر ایرلاین‌ها از جمله ایران‌ایر است. الان ۲۰ شرکت هوایی در کشور داریم که ۷ عدد از آنها در جهان ثبت شده است که ساها یکی از آن هفت شرکت بین‌المللی است. 

در دورانی که تحریم‌های شدیدی را متحمل می‌شدیم خدمات‌رسانی چگونه بود؟
ما در آن دوران مشکلات بسیاری داشتیم و البته بگویم هنوز برخی را داریم ولی با پشتوانه‌ای که داشتیم و خودکفایی در قطعه‌سازی توانستیم بر مشکلات غلبه کنیم و خدمت‌رسانی داشته باشیم. ما تجربه ۸ سال دفاع‌مقدس را داشتیم بر همین اساس در کنار خلبان‌ها و پرسنل فنی کارآزموده که دست به دست هم داده و زمینه ساز مقابله با تحریم‌ها شدند. جالب است بدانید بخش قابل توجهی از پرسنل شرکت‌ها و ایرلاین‌های پروازی از بچه‌های بازنشسته ما هستند که تجربیاتشان را در آنجا به کار می‌گیرند. 

گفته می‌شود در اورهال هواپیماها ساها رکورددار است؟
بله دقیقا همین طور است ما اورهال هر نوع هواپیمایی حتی ۷۴۷ را انجام داده‌ایم. 

یعنی بچه‌هایی که در دوران جنگ برای امنیت کشور جانفشانی کردند آمدند مسئولیت جدیدی را برای خود تعریف کردند و آن مقابله با تحریم‌ها و خدمت‌رسانی در بخش پروازی برای مردم بوده و مشغول به نوسازی هواپیماها شدند؟
بله. بچه‌های دوران جنگ همواره خود را موظف به خدمت‌رسانی می‌دانند و براساس شرایط روز این کار را انجام می‌دهند زمانی در دفاع‌مقدس و زمانی در خدمات پروازی. 

در شرایطی که گفته می‌شود تحریم‌ها در حال برداشته شدن است و قراردادهایی برای خرید هواپیما نیز منعقد شده است آیا ساها هم خریدی داشته که منتظر آمدن هواپیمایش باشید؟
بله. ما در سال‌های اخیر مانند سایر شرکت‌های هواپیمایی خریدهایی داشته‌ایم و جالب است بدانید که حضرت آقا دستور دادند که خریدها برای خدمت‌رسانی بیشتر ساها صورت گیرد. در سال ۸۵ حضرت آقا ابلاغ کردند که ۳ فروند هواپیمای ایرباس برای ساها خریداری شود. فرمانشان را سردار شیرازی به ارتش ابلاغ کردند. و بعد از آن نیز ۴ فروند هواپیمای ۷۳۷ خریداری کردیم. که ۲ فروند آنها آمده و ۲ فروند دیگر هنوز نیامده است. 

شما به عنوان فردی که در نیروی هوایی دارای سوابق درخشانی هستید به نظر شما اینکه بخش عمده‌ای از منابع ارزی در حال صرف شدن برای خرید‌ هواپیماهای غول‌پیکر است، تا چه میزان صحیح است و این موضوع آیا اولویت کشور است و ضرورتی برای آن وجود دارد؟
ببنید ما جایگاه خود در خطوط هوایی جهانی را به دلیل تحریم‌های ناجوانمردانه از دست داده‌ایم و باید آن را بازگردانیم. همان طوری که غنی‌سازی حق ما است این هم حق ماست که به دلیل تحریم‌ها این حق از ما گرفته شده است. همین کشورهای کوچک حوزه جنوبی خلیج‌فارس زمانی که ما در ایران شرکت هواپیمایی داشتیم هیچ شرکت هواپیمایی نداشتند یعنی اصلاً در آسیا شرکت هواپیمایی نبوده است اما الان می‌بینید امارات ایر، قطر ایر و... در حال بردن مسافرهای ما هستند چون پیشرفته و به روز هستند.
دنیای پیشرفته به این نگاه می‌کند که ساختار هواپیمایی آن چگونه است. سیستم حمل‌ونقل اصلی مهمی است که باید مورد توجه باشد. ما باید در عرصه هوایی سرمایه‌گذاری کنیم بویژه اینکه بهترین مسیر برای ایرلاین‌ها به اروپا هستیم. البته باید در نظر داشت که ضرورتی ندارد همه سرمایه‌ خود را در این مسیر قرار دهیم چون به هر حال زیر ساخت‌های آن نیز موجود نیست. الان اگر ۱۰۰ فروند هواپیمای بزرگ به ما داده شود عملا جایی برای استفاده از آنها نداریم. ابتدا باید زیرساخت‌ها را درست کنیم. 

مانند همین ایرباس‌های غول‌پیکر که گفته می‌شود نمی‌توانند کارکرد چندانی داشته باشند؟
ما ابتدا باید برنامه‌ریزی برای پروازهای داخلی و خارجی داشته باشیم. به نظر من اولویت ما برنامه برای پروازهای داخلی است که چندان نیازی به هواپیماهای غول‌پیکر ندارد، اما برای پروازهای خارجی شما نیاز به هواپیماهای غول‌پیکر دارید تا مانع از آن شوید که شرکت‌های منطقه‌ای مسافران ما را جمع کنند. باید بدانیم هواپیمای ایرباس غول‌پیکری که در قطر پرواز می‌کند بسیاری از خلبان‌های آنها ایرانی هستند. خلبان ایرانی است که آنها را می‌تواند به پرواز درآورد. 

این کوچ خلبان‌های ما به منطقه به دلیل نبود امکانات است یا مسائل مادی؟
بیشتر به خاطر نبود امکانات است. ببینید یک امر طبیعی است هر خلبانی دوست دارد با هواپیمای پیشرفته و مدرن پرواز داشته باشد مانند اینکه هرکس دوست دارد ماشین جدید سوار شود. حضور خلبان‌های ما در کشورهای منطقه نیز به خاطر نبود امکانات است. اگر امکانات باشد آنها باز می‌گردند. خلبان به دنبال آموختن مباحث روز خلبانی است و با همین انگیزه هم بسیاری از آنها به کشورهای همسایه می‌روند تا از امکانات روز آنها برای ارتقا دانش خود بهره گیرند و اکنون اگر شرایط باشد آنها به کشور با همان آموخته‌ها باز می‌گردند. 

یعنی دانش هوایی ما آنقدر کهنه است؟
نه، ببینید هواپیمایی که الان می‌آید در حوزه سوختی و برخی جنبه‌های فنی و تخصصی در کاهش هزینه‌ها بسیار مؤثر است. به عنوان مثال بگویم زمانی من رفتم خدمت آقای بهمنی رئیس وقت بانک مرکزی؛ به او گفتم به من وام دهید که خرید ایرباس را انجام دهم. گفتند حدود مصرف بیت‌المال باید رعایت شود اگر حضرت آقا دستور دهند اجازه می‌دهیم. گفتم ما نظامی هستیم و از حضرت آقا خرج نمی‌کنیم.
در عین حال یک استدلالی دارم و آن اینکه هزینه‌هایی که بخش حمل‌ونقل هوایی کشور می‌شود پول بیت المال است. گفتم توپولف ۱۵۰ مسافر می‌برد و ایرباسی که من می‌خواهم بخرم ۲۷۵ تا ۳۰۰ نفر اما این توپولف ۲ برابر ایرباس بنزین مصرف می‌کند، چه کسی پول این را می‌دهد آیا این بیت‌المال نیست؟ در اصل با حجم مسافر اگر حساب کنیم می‌توانیم بگوییم ۴ برابر بیشتر بنزین مصرف می‌کند و پولش از جیب مردم می‌رود. اگر هواپیمای مدرن بخرید در صرفه‌جویی بنزین هزینه خود را در می‌آورد. آیا می‌دانید یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ تا برود مشهد و برگردد چه میزان بنزین مصرف می‌کند؟ چندین برابر ایرباسی است که دارای تکنولوژی پیشرفته و روز دنیاست. 

با این استدلال موافق خرید هواپیماها هستید؟ 
آن را گفتم اگر زیرساختش مهیا شود بله اما نه غول‌پیکر، یک تحلیلی هست که اگر بدانید بد نیست. درسی در دانشگاه تدریس می‌شود به نام تحقیق در عملیات یا تصمیم‌گیری چند معیاره که دکتر اصغرزاده از صاحب‌نظران این واحد است.
در این مبحث گفته می‌شود شما باید تصمیماتتان را براساس علم اتخاذ کنید، نه احساس. مثلاً می‌خواهید خودرو بخرید؛ انواع خودروها پیش‌روی شماست اگر اطلاعات و داشته‌های خود را در چارچوب معیاری قرار دهید آن وقت می‌بینید که بعضاً خودرو مورد نظر شما را تایید نمی‌کند چراکه از نظر هزینه‌ها و ایمنی و شرایطی که شما دارید خودروی مناسبی نیست. بر فرض اگر شما آردی خریداری کنید هزینه‌هایی که برای بنزین و یا لوازم یدکی می‌دهید بیشتر از قیمت اصل خودرو می‌شود اما خورد خورد آن را هزینه می‌کنید و معمولا متوجه آن نمی‌شوید. در حوزه هواپیمایی هم همین طور است در حالی که با داشتن هواپیمای پیشرفته می‌توانید هزینه‌های خرید را برگشت پذیر کرده در عین حال برای شما اعتبار و جایگاه جهانی کسب می‌کند. این ضرری است که ما داریم می‌بینیم. البته اگر حادثه و سقوط هواپیماها را و یا آلودگی که هواپیماهای قدیمی ایجاد می‌کنند از جمله در حوزه صوتی ضررهای بسیاری دارد چنانکه اکنون اروپا هواپیماهای ما را به دلیل آلودگی صوتی راه نمی‌دهد. اینها مسائلی است که موجب می‌شود بر روی هواپیمای جدید سرمایه‌گذاری کنیم البته با توجه و تکیه به استراتژی کلان کشور و رسیدگی به اولویت‌هایی که لازم است در سطح کشور صورت گیرد. 

ما در تولید هواپیما می‌توانیم موفق باشیم؟
بله می‌توانیم. یک اشکالی در کارمان است و آن اینکه فکر می‌کنیم هر چه به مرحله آزمایشی رسید باید عملیاتی و مورد تولید انبوه قرار گیرد و این اشتباهی بزرگ است چراکه در همه دنیا معمول است که برخی پروژه‌ها در همان حد آزمایش باقی می‌ماند و کاربردی نمی‌شود.
ببینید در شرایط تحریم باید به سمت آموختن و ساختن درونی پیش رفت، برفرض اگر تحریم‌ها هم برداشته شود قطعاً به ما هواپیمای نظامی داده نمی‌شود پس باید چه کنیم؟ باید دست روی دست گذاشته تا بیایند کشور ما را بگیرند؟ نه هرگز، باید تحقیق کرد و ساخت. باید ابتدا در بخش کلان توان خود را بالا برد و بعد برآوردسنجی کرد. براساس برآورد اعلام شده در بخش‌هایی که قوی هستیم کار را خودمان دست گرفته و خودمان بسازیم و مواردی که نیاز است، از کشورهای دیگر قطعات وارد کرد. همه جای دنیا چنین است آیا فکر می‌کنید مثلا شرکتی مانند ایرباس همه قطعات را خود می‌سازد نه از بسیاری از کشورها وارد می‌کند. 

این رویکرد با خودکفایی منافاتی ندارد؟
من کلمه خودکفایی را قبول ندارم و می‌گویم واژه درست آن خوداتکایی است. اوایل انقلاب خودکفایی بود اما الان خوداتکایی است. خودکفایی به این معناست که من دور خودم را خط بکشم و بگویم به هیچ‌کس نیاز ندارم. دنیای امروز دنیای دیوار کشیدن نیست اما باید در نظر داشت که این رویکرد نباید به وابستگی و عدم توجه به داشته‌های داخلی منجر شود. سعدی هزار سال پیش گفت؛ بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند.
دنیای امروز این را می‌گوید. حتی آمریکا و اروپا و چین هم نمی‌توانند بگویند ما تنهایی می‌توانیم. ببینید خوداتکایی چنین است که مثلا می‌گوییم می‌خواهیم این موبایل را بخریم اگر می‌توانم بسازم می‌روم می‌سازم اگر نمی‌توانم می‌خرم.
در دوران شاه چنین بود که مثلا وقتی می‌خواستید یک کالایی خریداری کنید از آمریکایی‌ها، می‌گفتند در کنار آن باید این وسایل را نیز خریداری کنید. مثلا اگر می‌گفتید خیارشور می‌خواهم می‌گفتند سس و سایر مخلفات را نیز باید بخرید و حق ندارید به جز من با کشوری دیگر ارتباط داشته باشید و در لوای آن سیاست‌های دیگرشان را به ما تحمیل می‌کردند.
اما خوداتکایی که الان مطرح می‌کنم معنایش این است که من دوست دارم این هواپیما را از این کشور بخرم قطعه آن را از کشور دیگر یا اینکه می‌خواهم خود قطعات آن را بسازم. در آن دوران آمریکا می‌گفت نه حق ندارید دست به هیچ قطعه‌ای بزنید و فقط باید خریدار باشید آن هم آن طور که ما می‌گوییم. من هواپیما را می‌خرم و بعد از آن هر گونه که بخواهم تصمیم می‌گیرم که چگونه از آن استفاده کنم و یا تعمیراتش را چگونه انجام دهم. در حالی آن موقع می‌گفتند فقط پول هواپیما را دادید و درباره سایر امور آن حقی ندارید. من آن زمان افسر جوانی بودم معنای این را نمی‌فهمیدم و می‌گفتم چرا باید چنین فضای تحقیر و سلطه‌ای باشد که ما حق نداشته باشیم حتی از هواپیمایی که خریده‌ایم و مال ما است استفاده کنیم.
مثلا می‌گویم وقتی من پول این موبایل را داده‌ام برای من است حق دارم هر کاری می‌خواهم با آن انجام دهم و نمی‌توانند مانع من شوند.
از برکات انقلاب این بود که از این فضا خارج شدیم و به راحتی می‌گفتیم وقتی مثلا هواپیمایی را خریده‌ایم برای ما است و هرگونه بخواهیم تعمیر می‌کنیم و یا قطعات آن را تأمین می‌کنیم دیگر مانند گذشته نبود که از خارج متخصص می‌آمد می‌گفت این قطعه را باز کن ما ببریم خارج تعمیر کنیم دوباره بازگردانیم و شما فقط آن را در جای خود ببند. من می‌گویم این وضعیت نباید باشد بلکه باید خود اتکا بود بگونه‌ای که در کنار تلاش برای تولید داخل در خرید و تعمیر و سایر امور مستقل بوده و وابسته به فرمان دیگران نباشیم. 

به نظر شما پروژه ایران ۱۴۰ چگونه بود؟
به نظر من پروژه بسیار خوبی بود اما ما آمدیم به سمت تولید انبوه مسافربری حرکت کنیم که نتیجه خوبی نداشت. این تحقیقات نشان داد که ما بدنه را خوب می‌سازیم و در بخش موتور ضعف داریم. اگر موتور را از کشوری دیگر مثلا اروپا تأمین می‌کردیم این هواپیما از بهترین‌ها بود. برخی از کارها را انجام ندادیم و ضرر کردیم. من می‌گویم که باید در کنار ساخت داخلی از سایر کشورها نیز استفاده کرد تا زمانی که در همه امور به تکنولوژی و علم کامل در آن زمینه دست یابیم. مشکل آنجا بود که ما بحث تحقیقاتی را با تولید ادغام کردیم و نشد آن نتیجه مطلوب را کسب کرد. با جداسازی کار تحقیقاتی و تولید موجب می‌شود که در قطعه‌ای بتوانیم برند شده و حتی به سایر کشورها صادرات داشته باشیم. 

چه شد ایران ۱۴۰ سقوط کرد؟
ببینید هر هواپیمایی محدودیت‌هایی دارد درباره ایران ۱۴۰ هم همینطور است. برای این هواپیما نیز محدودیت‌هایی وجود دارد مثلا گفته شده بود که این هواپیما در این دما نباید تیکاف کند که متأسفانه انجام داد و آن حادثه پیش آمد. 

شما هنوز هم پرواز می‌کنید؟
با هواپیمای تفریحی آری. سنمان بالا رفته است. 

دلتان تنگ می‌شود برای پرواز با هواپیمای جنگی؟
بله خب وقتی هواپیمای جنگی می‌بینیم دلم تنگ می‌شود برای آن دوران. 

سخنی ناگفته مانده است؟
نه، اما می‌خواهم تاکید کنمم که خوداتکایی باعث می‌شود تا به پیشرفت‌های خوبی برسیم. در کنار این سخن باز هم تاکید دارم که نباید تجربیات جنگ را در گوشه‌ای گذاشت و از آن استفاده نکرد. استفاده از تجربات ۸ ساله جنگ تحمیلی قطعا به پیشرفت انقلاب کمک شایانی خواهد کرد.

گفت‌وگو: قاسم غفوری- مائده شیرپور


کد مطلب: 101100

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/interview/101100/خوداتکایی-رمز-موفقیت-صنعت-هوایی-کشور

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir