به هیچوجه نباید حق انتقاد و اعتراض را نادیده گرفت / کنار کشیدن روحانی در دور بعد انتخابات یعنی خودخواهی / روحانی بیشتر از دوره یازدهم رای می
مرتضی حاجی کسی است که سابقه وزارت در دولت هفتم و هشتم را دارد، هر چند که وزارت تعاون در دولت هفتم با پذیرفتن وزارت آموزش و پرورش در دولت هشتم تفاوتهای فاحشی دارد اما قطعا او یکی از گزینههایی است که به رسم سیاست روز در هفته دولت میتوان به سراغش رفت. تصمیم گرفتیم از هر کابینه به سراغ یک نفر برویم و کابینه دولت اصلاحات هم مرتضی حاجی انتخاب شد چراکه در هشت سال دولت حضور داشت.
او هنوز هم ارادت خود را به اصلاحات حفظ کرده و به همراه چند تن از وزرای کابینه دولت اصلاحات، بنیاد باران را پایه گذاشت. وی البته سابقه کار در دولت روحانی را هم داراست و به جز حمایتهای معنوی از این دولت در 27 مهر سال 92 به عنوان یکی از اعضای هیئت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان انتخاب شده است.
حاجی در گفتوگو با سیاست روز سعهصدر را یکی از ویژگیهای مورد نیاز همه دولتها و وزرای آنها دانسته و معتقد است که نمیتوان مسئولیتی را بدون پاسخگویی پذیرفت و حتما باید پاسخ انتقادها ولو انتقادهای مغرضانه را با آرامش و طمانینه داد. ماحصل این گفتوگو را بخوانید:
اگر بخواهید به مناسبت هفته دولت ارزیابی از عملکرد سه ساله دولت داشته باشید، دولت روحانی را چقدر در تحقق وعدهها و انجام شعارهای خود موفق میدانید؟
قبل از ارزیابی میزان موفقیتها حتما باید توجه کرد که روحانی در چه شرایطی دولت را تحویل گرفته است و با احتساب این موضوع دید که آیا دستاوردهای دولت در این شرایط قابل قبول است یا خیر.
آن زمان که روحانی کاندیدا شد را میتوان به لحاظ فضای عمومی جامعه و آنچه از رفتارها و گفتارها و دیدارهای مردم اتفاق افتاد، قضاوت کرد. آن زمان نگرانی گستردهای از اینکه کشور دارد به کجا میرود مشاهده میشد، وضعیت کار و درآمد و زندگی مردم به دلیل کسادی عمیق اقتصادی و نرخ تورم بسیار سنگین و غیرقابل تحمل و روابط خارجی و موثر بینالمللی باعث بروز مجموعه نگرانی در فضای عمومی کشور شده بود. در این شرایط به سختی میشد کسی را پیدا کرد که بدون دغدغه و نگرانی روزگار بگذراند.
روحانی با شعار تدبیر و امید در اوضاعی که توصیف شد وارد میدان شد. آن زمان حامیان وی و مردم متمایل به او و طیف فکری دولت نگران بودند که روحانی چهره شناخته شده سیاسی نیست. به دلیل اینکه مدتی کنار بوده است و رسانهها هم قبلا از وی مطالبی را کار نکرده بودند. بر همین اساس مردم شناختی که از دیگر رقبا داشتند از وی نداشتند. اما روحانی در مرحله اول انتخاب شد. شعاری که مردم پسندیدند تدبیر و امید بود. تدبیری که مشکلات را حل میکرد و امید میداد.
این شعار از سوی مردم انتخاب شد اما چه قدر در میدان عمل موفق بود؟
درباره اینکه روحانی و دولتش چقدر در عملیاتی کردن این شعار موفق بود، گفتم که باید ابتدا به فضای جامعه نگاه کرد، با آن فضا و شرایط موجود میشود گفت که انصافا قدمهایی برداشته شده است. چراکه رشد اقتصادی منفی به ۸ درصد میرسد، نرخ تورم ۴۰ درصد اکنون به زیر ده درصد کاهش یافته است. البته درست است تورم قدرت خرید مردم را کم میکند و قدرت خرید هنوز هم کم است اما میزان این آمار منفی نسبت به قبل کمتر شده است.
دولت قول داده که نرخ رشد اقتصادی منفی ۵ را به مثبت ۸ برساند و این نشان از برنامهریزی و کار جدی و عمیق دارد. که این کار حاصل تدبیر و امیدواری است. اگر این امیدواری وجود نداشته باشد برنامههایی که به مردم مربوط است، قابلیت اجرایی پیدا نمیکند. همین قدر کار کردن کار بزرگی است که باید بابت آن به دولت تبریک و خسته نباشید گفت.
بخشی از این موفقیت به دلیل انتخاب سیاست خارجی درست است که نتایج آن در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد مشهود است. در مجموع به عنوان شهروند ناچارم از دولت تقدیر کنم و هفته دولت را تبریک بگویم و برای ادامه مسیر و تحقق اهداف دولت آرزوی موفقیت کنم.
گفتید مردم خیلی با روحانی آشنا نبودند و شعار تدبیر و امید باعث شد رای بیاورد، آیا اکنون که مردم به واسطه عملکرد روحانی شناخت پیدا کردند باز هم به روحانی رای میدهند؟ اگر اینطور است چرا آقای زیباکلام به روحانی پیشنهاد میدهد در اوج خداحافظی کند؟
من فکر میکنم پیشنهاد در اوج خداحافظی کردن مقداری خودخواهی است، کسی که خودخواه است دوست دارد محبوب بماند و از ترس از دست دادن محبوبیت کنار میکشد اما آنهایی که به منافع ملی فکر میکنند باید خودشان را فدای تامین منافع ملی کنند. از دکتر روحانی این انتظار نمیرود که اینقدر خودخواه باشد و بخواهد در اوج خداحافظی کند.
فکر میکنید نظر مردم هم همین است؟ روحانی و دولتش را در اوج میبینند؟
بالاخره عملکردها و موقعیت افراد در بین مردم گاهی دچار نوسان هم میشود. در کشور ما هم گاهی وضعیت متفاوتی اتفاق میافتد. مثلا اگر در اجرای برجام کارشکنیهای مخالفان خارجی و داخلی وجود نداشت تا این پیمان به نتیجه کامل با سرعت برسد قطعا محبوبیت روحانی به دلیل دستاورد مهم به فوریت افزایش مییافت ولی وقتی به دلیل کارشکنیهای داخلی و خارجی انجام تعهدات طول میکشد، مخالفان فرصت میکنند این روند را جزو نقاط ضعف بشمارند و بزرگ کنند.
از این روند مانعتراشی جدیدی صورت میگیرد که در فضای فکری مردم اثر میگذارد. اما وقتی دستاورد دولت اعلام میشود مانند همین دستاوردی که در هفته دولت اعلام شد (کنترل تورم و خارج شدن از رکود و رشد اقتصاد) این موضوع نقطه امید را پرنورتر و شفافتر میکند. در نهایت معتقدم با همه این نوسانات روحانی همچنان رای خوبی در بین مردم دارد و قطعا در انتخابات بعدی بیش از دور قبل رای میآورد. از این بابت نگران نیستم.
گفتید برجام مخالفان داخلی و خارجی دارد، به نظر میرسد مخالفان خارجی اگر در روند اختلال میکنند به خود دولت برگردد چراکه قطعا دولت باید پیش بینی این مخالفتها را میکرد و برای آن راهکاری تعبیه مینمود، اما مخالفان داخلی که گفتید مانع انجام توافق شدند، میشود مصداق ممانعت را نام ببرید؟ منظورتان آزمایشهای موشکی است یا مصاحبههایی در رابطه با ضعف برجام؟!
منظورم مصاحبههای منفی و شایعه پراکنیها برای تشویش ذهن مردم است. ما زمانی میتوانیم با دست بالا مذاکره کنیم و پیگیر برجام باشیم که جامعه یکدست داشته باشیم. وقتی جامعه یکدست پشت رهبری و دولت و تیم مذاکرهکننده ایستاده باشد همگان میفهمند که برجام پشتوانه ۷۰میلیونی دارد و برگرفته از توافق تنها یک عده خاص و جناح خاص نیست. آن زمان میشود دفاع کرد.
اما اجازه بدهید من موافق صحبتهای شما نباشم. چراکه مصاحبههای مخالف و به نوعی تضارب آرا در همه جا وجود دارد حتی در امریکا هم شاهدیم اقدامات عملی در ایجاد کارشکنی رخ میدهد در حالی که در کشور ما به گفته دبیرکل سازمان ملل تعهدات دقیق انجام شده، ما حتی قلب رآکتور اراک را سیمان کردیم، یعنی کارشکنی عملی وجود نداشته، فکر نمیکنید نبود مخالف انتظار بیش از حدی است که دارید؟
من منظورم این نبود که تضارب آرا وجود نداشته باشد. منظورم صحبتهایی است که به دستاوردها خدشه وارد میکند. صحبتهایی که باعث میشود کارها به راحتی پیش نرود. در آن کشور هم وجود دارد، در امریکا هم برای اینکه رئیس دولت امریکایی بخواهد اعتماد از دست رفته ایران را احیا کند با چالش زیادی روبهرو میشود، من معتقدم که برجام دستاورد دولت است و باید همه کمک کنند تا این دستاورد به بار بنشیند. به قول شما ما به تعهداتمان کامل عمل کردیم اما نتایجش را نتوانستیم ببینیم باید کاری کرد تا نتایج را دید.
بگذریم، از حضورتان در کابینه اصلاحات و کار با دولت چه نکته مهمی دارید که به دولتها و کابینههای دیگر میتوانید توصیه کنید. و کار درون کابینه با نقد از بیرون چه تفاوتهایی دارد؟
اول اینکه مسلما هرکس مسئولیت میپذیرد باید پاسخگویی هم در مقابل آن انتظار داشته باشد. مسئولان باید بدانند که اینطور نیست اختیار داشته باشند تا هر کاری میخواهند انجام دهند و به کسی پاسخگو نباشند از نگاه بیرونی هم معمولا عدهای خواستار زیر پا گذاشتن قانون توسط وزیر هستند. مثلا یک معلم میخواهد وزیر بدون ضوابط با جا به جاییاش موافقت کند که من یاد گرفتم کار بیضابطه انجام ندادن بهتر از انجام استثنائاتی است که دردسر میشود. مسئول باید در قبال ریال به ریال بودجهای که در اختیارش قرار میگیرد و تصمیماتش پاسخگو باشد.
آنچه در دوره من به خصوص در آموزش و پرورش یاد گرفتم، نیاز یک مدیر در سطح وزیر و بالاتر به سعهصدر و برخورداری از صبر بود. مدیر باید به بدگویی، انتقاد مغرضانه و حتی ناسزا هم صبور باشد. به هیچوجه نباید حق انتقاد و اعتراض را نادیده گرفت و من سعی کردم این اصل را رعایت کنم و با کسی به دلیل اینکه با من مخالفت میکند بدرفتاری نداشته باشم. فکر میکنم در مقام وزارت و مسئولیت و بالاتر هم قدرت تحمل و سعهصدر و پاسخگویی امری واجب است.
با این حساب انتقاد پذیرترین عضو کابینه که بود؟
در زمان من شخص رئیس دولت.
در زمان کنونی و دولت روحانی چه کسی انتقادپذیرترین است؟
در دولت روحانی را نمیدانم. شاید خود روحانی انتقادپذیرترین باشد.
در فواصلی عصبانیتهای شدید از روحانی دیدیم، آیا او را آرام و صبور در انتقادها میدانید؟
باشد. اما خب نسبت به حجم انتقادهایی که از وی شده و منفیبافیها که میشود خود روحانی انتقادپذیر است ضمن آنکه من تکتک اعضای کابینه را بررسی نکردم و بداهه روحانی را برگزیدم.
به عنوان آخرین سوال نمره شما به دولت روحانی چند است، آیا قبول میشود؟
قبول بله، من فکر میکنم میشود به روحانی از بیست شانزده و هفده داد.
گفتوگو : مائده شیرپور