آقای رئیسجمهور همه مسائل را به برجام ربط ندهید / اعتدال قائم به یک شخص نیست و جریان فکری برای من ارجحیت دارد
قسمت دوم مصاحبه ما با حجت الاسلام غرویان پر است از چالش و صحبت درباره عملکرد دولت، اینکه میگویند برخی روحانیون تبحر خاصی در پاسخ ندادن به سوالاتی که دلشان نمیخواهد دارند در این مورد صدق میکند، آنجایی که تلاش میکنیم درباره نتیجه دادن تلاشهای اقتصادی و وعدههای دولت بشنویم، آقای غرویان مطالب را به نقل از رئیس یکی از شعبههای بانک مطرح کرده و خودش در این زمینه اظهارنظر نمیکند و با طرح اینکه متخصص نیست به ماجرا فیصله میدهد اما وقتی پای دفاع از روحانی و حرفی که وی درباره عذاب الهی دانستن ریزگردها میزند، میافتد با اینکه جمله را نشنیده خیلی راحت در همان لحظه فیالبداهه برایمان منظور مثبتی تحلیل میکند، البته اینها بدان معنا نیست که صد درصد از رئیسجمهور حمایت میکند و نسبت به وی متعصب است چراکه در مقاطع مختلفی درباره نشنیدن صدای انتقادش توسط روحانی هم صحبت کرده؛ اینها را نوشتیم تا بگوییم صحبت با افرادی که هر روز مباحثه دارند کار سادهای نیست.
برگردیم به دولت و اعتماد مردم به آقای روحانی. قبل انتخابات رئیسجمهوری وعده دادند و زمان تعیین کردند برای حل مشکلات معیشتی مردم و اقتصاد و رکود و... فکر میکنید الان که سه سال و نیم از این وعدهها میگذرد، چقدر از وعدههای دولت محقق شده است؟
من امروز صبح (یازدهم اسفند) در شعبه یک بانک بودم، رئیس شعبه را سالهاست میشناسم. هر وقت میروم در آن شعبه از او میپرسم که وضع اقتصاد، تورم و رکود چطور است؟ میخواهم از طریق او اطلاعاتی به دست بیاورم. امروز هم همین کار را کردم به او گفتم تورم تکرقمی است دیگر؟ گفت بله. تورم وضعش خوب است به این معنا که زیاد نیست و تکرقمی است. گفتم در مجموع الان مردم از سیاستهای اقتصادی آقای روحانی راضی هستند یا ناراضی؟ ایشان تعبیرش این بود گفت که مرفهین و پولدارها ناراضی هستند، توده مردم و طبقات ضعیف راضی هستند برای من جالب بود. خیلی فرصت باز کردن موضوع نبود، اما گفت آنهایی که پولدار بودند و اینهایی که در کار طلا و زمین هستند و با امضا و تلفن میلیاردی پول جابهجا میکنند از این سیاست اقتصادی دولت ناراحتند اما توده مردم راضی هستند. حالا من نمیتوانم سخنان این رئیس شعبه بانک را صد درصد تایید کنم اما برایم جالب بود.
شما به اقتضای روحانی بودنتان با مردم سر و کار دارید آیا گلایههای مردم از وضعیت معیشتیشان نسبت به سه سال قبل کمتر شده است؟
من حقیقتش به خودم جرات نمیدهم و جرات نمیکنم قضاوت صد درصدی کنم چون در تخصص من نیست. مراجعات ما هم خیلی این را نشان نمیدهد. اما سیاستگذاریهای دولت را صادقانه میبینم. مثلا آقای روحانی میگوید ما اقتصاد داخلی را بدون ملاحظه اقتصاد جهانی نمیتوانیم حل کنیم، یعنی ما یک جزیره نیستیم که بخواهیم جدای بر اقتصاد حاکم بر بینالملل و حاکم بر دنیای امروز اقتصاد خودمان را سر و سامان بدهیم. ما باید روابط اقتصادی داشته باشیم، تعهدات و واردات و صادرات داشته باشیم و با دنیا در تعامل باشیم. ما باید با شرق و غرب و اروپا و امریکا تعامل داشته باشیم. امروز روحانی پاکستان است و من دیدم در مصاحبه میگوید ما باید در منطقه دور و بر خودمان را داشته باشیم. ببینید نگاه آقای روحانی برای من مهم است، آقای روحانی اهل تعامل هست اهل گفتوگو است؛ غد نیست و رئیسجمهوری باشد که بگوید ما از همه بالاتریم و قلدرتریم و میزنیم سازمان ملل را منحل میکنیم و شورای امنیت را منحل میکنیم و... دولت قبل اینها را میگفت؛ این حرفها چیست بنشین سر جایت. شما خب کشوری هستید مثل سایر کشورها آنقدر اولدرم بولدرم ندارد که. شما هم کشوری هستی در حد خودت. ما همان در حد خودمان بفهمیم چه کار باید بکنیم خیلی خوب است. نمیخواهد شورای امنیت و سازمان ملل بسازیم. آقای روحانی میگوید سیاستم این است: من یک ملتی دارم، ارزشهای خودم را حفظ میکنم و با دنیا هم گفتوگو میکنم تا بتوانیم مشکلات ملت خودمان را برطرف کنیم.
نکتهای در صحبتهای شما بود و آن رفتار صادقانه است، علت اصلی رای دادن مردم به آقای روحانی این بود که ایشان رئیس مرکز مطالعات استراتژِیک بود و در جایگاه علمی نشسته بود که همه مشکلات مردم را از نزدیک میدید. در مناظرات انتخاباتی هم همین موضوعات را شاهد بودیم در همان موقع چندین و چند سخنرانی از آقای روحانی هست که میگفت مشکل اصلی در کشور ما سوءمدیریت است. از بیکاری تا مشکلات اقتصادی را در آن زمان به سوءمدیریت ارتباط میدادند که به عقیده کارشناسان تعبیر درستی هم بود. همین صداقت قبل از انتخابات خیلی خوب بود. ما میخواهیم نظر شما را بپرسیم که آقای روحانی بعد از مدتی که در جایگاه رئیسجمهوری قرار گرفتند و مشکلات را لمس کردند چرا ادبیاتشان را تغییر دادند و هرجا سخنرانی میکنند و حتی جایی که خودشان میگویند نمیخواهند درباره دستاوردهای برجام صحبت کنند باز درباره برجام صحبت میکنند. همه مشکلات کشور را به برجام گره میزنند، قبول دارید گره زدن مشکلات کشور به برجام هم خوب نیست، ببینید خود ایشان و طرفدارانشان از ریزگرد تا باران را به برجام نسبت میدهند، این موضوع همان اعتماد مردم را که میگفتند دولت صادقانه با ما رفتار کرده را خدشهدار نمیکند؟
ببینید من قبول دارم که وقتی کسی هنوز وارد کاری نشده و در بطن کار قرار نگرفته یک طور فکر میکند و شعار میدهد ولی وقتی عملا در راس کار قرار گرفت نظراتش عوض میشود، البته عوض شدن به معنای اینکه ۱۸۰ درصد تغییر کند نیست نظراتش واقعی تعدیل میشود. انسان وقتی در مقام شعار است آرمانگرایانه صحبت میکند اما وقتی در مقام عمل است واکنش رئالیستی دارد و واقعبین میشود. آقای روحانی هم همینطور، در مجموع من آقای روحانی را طوری میبینم که مردمگراست یعنی مردم را دوست دارد و میخواهد مردم کشورش رفاه و عزت داشته باشند و متشخص و سربلند باشند. از نظر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هدفش این است که نگاهش هم نگاه دلسوزانه است. روحانی خودش را یک تافته جدابافته از مردم نمیداند و این تفکر همان تفکر آقای هاشمی است و من سالها با آقای هاشمی بهخصوص در این اواخر بودهام؛ یعنی در شورای آزاداندیشی و فرهنگی راهبردی دانشگاه آزاد بودم و آقای هاشمی هم همینطور بود. به خواست، رای و سلیقه مردم توجه داشت و اینطوری نبود بگوید که من فقط درست فکر میکنم. نه؛ ایشان مشورت میگرفت و به علم علما مثلا دانشمندان دانشگاهها و رشتههای مختلف بها میداد. میگفت بنشینید و فکر کنید و راهحل بدهید. آقای روحانی هم تفکرشان همین است. اما اینکه همیشه صحبتهایشان را به برجام ربط میدهند به نظر من به خاطر این است که افراطیون و دلواپسان روی برجام خیلی مانور میدهند و میخواهند آن را نقطه ضعف آقای روحانی بدانند و بگویند در برجام شکست خوردی. چون آقای روحانی کار بزرگ دیپلماسی و سیاست خارجیاش را برجام میداند. در داخل هم بحث سلامت جزو دستاوردهای دولت است که وزیر بهداشت انجام داده؛ همین تورم را در حد تکرقمی آورده است. اگر آقای روحانی بخواهد روی دستاوردها مانور بدهد در همین چیزها مانور میدهد و مخالفانش هم اتفاقا روی همین چیزها صحبت میکنند، خصوصا برجام را نقد میکنند و میگویند با برجام خیانتی به کشور شده و وزیر امور خارجه خائن است و... آقای روحانی هم میخواهد جواب بدهد. بالاخره من و شما هم که باشیم باید از ایدهمان دفاع کنیم. آقای روحانی از این جهت میرود روی برجام چون آنها مدام نقاط منفی برجام را میگویند و آقای روحانی هم باید دفاع کند.
قبول دارید که همه آنهایی که سخنرانی آقای روحانی را میشنوند منتقدان و مخالفین نیستند و مردم میشنوند و من فکر میکنم باید طوری صحبت کرد که همه مخاطبان را در نظر بگیریم، چون تریبون، تریبون خاص نیست و مخاطبان خاص نیستند. البته این نظر ما است، شما با ما موافقید؟
خب چون آنها خیلی مانور میدهند روی منفینگری برجام، آقای روحانی هم مجبور میشود جواب بدهد دیگر، یعنی آنها خط میدهند به آقای روحانی که در سخنرانی مثلا برو روی برجامت؛ والا اگر فضا عادی باشد آقای روحانی روی جهات دیگر مانور میدهند؛ اما اگر فضا عادی باشد. آنها چون برجام را میگویند آقای روحانی هم بنده خدا مجبور میشود برود روی برجام صحبت کند و دفاع کند و توضیح بدهد که اگر تحریمها میبود امروز ما مثلا جنگ داشتیم و... آقای روحانی میخواهد برای مردم روشنگری کند که میگوید اگر برجام اجرا بشود ما ریزگردها را هم حلش میکنیم؛ خب من خیلی تخصص ندارم اما میفهمم درست میگوید مثلا فرض کنید با یک کشور اروپایی قرارداد میبندند که آنها بیایند و راهحلی برای جلوگیری از ریزگردها ارائه دهند، چون آنها همچین تکنولوژیهایی دارند و اگر روابط گرم شود حاضرند بیایند سرمایهگذاری کنند دیگر. الان روی خاک چی میپاشند؟
مالچ.
بله مثلا از این کارها. آنها شرکتهایی دارند که خیلی سریع میتوانند بیایند ریزگردها را حل کنند، آقای روحانی منظورش این است، میگوید اگر برجام باشد و تحریم نباشیم خب خیلی شرکتها هستند میتوانند بیایند این کار را انجام بدهند.
من فکر میکنم مردم خسته بشوند اینقدر همه چیز به برجام ربط داده میشود و وقتی صحبتهای روحانی را با خودش قبل از انتخابات و نظرش درباره سوءمدیریت مقایسه کنند فکر کنند دولت صادق نیست، بهتر نیست به جای مانور روی مخالفین مردم را ببینند؛ چون مردم سخنرانی روحانی را با قبل مقایسه میکنند؟
خب بله اینها را به آقای روحانی باید تذکر داد و ایشان هم مطالعه میکنند اینها را. یک وقتی آقای روحانی آمدند قم و به خود من گفتند که همه نظراتت را میخوانم یعنی الحمدلله ایشان نظرات را میخوانند و میبینند، بله ما از همین طریق هم میگوییم آقا شما همه مسایل را به برجام ربط ندهید.
یکی از تاکیدات مقام معظم رهبری به دولتها این است که دولتها نیایند بگویند گذشته این کار را کرد و... بلکه به درد مردم برسند و در وادی عمل باشند و بگویند چه کردیم؛ حتی در بحث خوزستان هم همین را گفتند؛ گفتند اوضاع خوزستان دلخراش است و مسئولان به جای اینکه بگویند عامل بیرونی و دولت گذشته مقصرند، وارد میدان شوند بروند خوزستان اما میبینیم که دولت بعد از ۱۵ روز به خوزستان میرود؛ شما احساس نمیکنید دولت برخی جاها به جای توضیح درباره مسئولیت وارد حاشیه میشود تا کمکاریاش مشخص نشود؟
ببینید من در اینکه بالاخره دولت این همه کار و مشکل در مملکت است که باید رسیدگی کند و برخی جاها را نمیرسد و یا دیر میرسد حرفی ندارم؛ همه دولتها با این معضلات و بحرانها مواجه هستند و گاهی دیر میرسند و غفلت میکنند؛ یک نمونه آن اتفاقا درباره این ریزگردها بگویم. دو سه سال پیش در ایام اربعین با من مصاحبه میشود و من چند سال است مطرح میکنم اما خیلی منعکس نشده و از کنارش گذشتند. حتی من به خانم ابتکار از طریق مصاحبه گفتم شما نمیتوانید این بیست میلیون جمعیت را که طبق آمارهای خودتان عازم مراسم اربعین هستند مدیریت کنید اینطور که برای هر کدام از این زائرین برنامهریزی کنید و به آنها یک نهال بدهید و بگویید در مسیر خاکی که میروید بکارید، حتی اسم طرحش را هم گفتم، قبلا کنار خیابان بشکههای آب بود و رویشان نوشته شده بود «بنوش به یاد حسین(ع)» من گفتم «بکار به نام حسین(ع)»؛ این کار خیلی هزینهای ندارد فقط برنامهریزی میخواهد. هرکس یک درخت به نام امام حسین(ع) بکارد هم کار عبادی است و هم با عشق انجام میشود و هم جلوی ریزگردها را میگیرد و هم به نام مقدس حضرت ابوالفضل(ع) و امام حسین(ع) است، این موضوع را دو سه سال قبل گفتم اعتنایی نکردند و الان میبینیم استاندار خوزستان میگوید در دو سه سال آتی چند هزار درخت میکاریم! خب شما اگر توجه میکردید از نیروی مردم و عشق به امام حسین(ع) استفاده میکردید مشکل کمتر شده بود، بله من هم گلایهمندم؛ دولت به برخی از مسایل آن توجه لازم را نکرده و غفلتهایی داشته و امیدواریم که توجه بیشتر شود.
شما یکی از طرفداران دولت روحانی هستید و میگویید برخی از نظراتتان شنیده نشده؛ فکر میکنید دولت با منتقدانش چه کرده، با آنهایی که کلا از اساس با هر کسی که رئیسجمهور میشود یا مقام دارد مشکل دارند و میخواهند او را تخریب کنند کاری نداریم. اما دولت با منتقدان دلسوز و واقعی که نقدهایی را مطرح میکنند چقدر بها داده است؟ در تریبونها آقای روحانی کلماتی به کار میبرند که چون از تریبون عمومی مطرح میشود، مشخص نیست منظور آقای روحانی کدام منتقدان است؛ مثلا میگویند عینک بزنید و هواپیمای نو دوست ندارید و... چون تریبون عمومی است شاید هر منتقد دلسوزی که نقد دارد به خودش بگیرد و بگوید آقای روحانی ما نمیگوییم هواپیما نیاید اولویت را ببینید آقای روحانی واقعا چقدر به منتقدان احترام گذاشته و چقدر از انتقاد عصبانی شده است؟
من خودم چند نوبت در مصاحبهها این را گفتم که آقای روحانی مواظب باشید شما را عصبانی نکنند و خیلیها هستند که میخواهند شما را عصبانی کنند و به جار و جنجال و انتقاد مشغول کنند، تا عصبانی شوید و موضع تند بگیرد. چندبار گفتم این را که اخلاقیات هدف سیاست است و سیاست باید زیر چتر اخلاق باشد نه اخلاق بیاید زیر چتر سیاست. در مجموع من مقایسهای قضاوت میکنم آقای روحانی نسبت به مخالفین بیشتر رعایت ادب و اخلاق و آرامش را داشته است و مخالفین ایشان خیلی تعابیر بدی به کار میبرند مثلا بزغاله نامیدن مردم و... اینها حرفهای مناسبی نیست به خصوص از شخصیتهای روحانی. آقای روحانی گاهی به این نتیجه میرسد با کنایه صحبت کند و انتقاد کند و ولی پشت این عبارتهای کنایهآمیزش که میگوید برخیها نمیخواهند مردم سوار هواپیمای نو بشوند یک فکری است؛ یعنی یک مبنای تفکری دارد. مبنای فکری آقای روحانی این است که مردم باید در رفاه باشند و هواپیمای خوب سوار شوند چرا ملت ایران هواپیمای خوب نداشته باشند؟ یا همین چند روز قبل ایشان گفتند چرا مردم همیشه باید گریه کنند. این یک تفکر است میخواهد بگوید مخالفین من آدمهایی هستند که میخواهند مردم را همیشه در گریه نگه دارند ولی من معتقدم گریه به جای خودش و خنده و شادی به جای خودش. مگر اسلام فقط برای گریه است؟ اسلام و دین برای گریه نیست دین برای این است که انسان سالم باشد. گاهی گریه سلامت انسان را تضمین میکند و گاهی خنده. برای حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) باید گریست اما گاهی سلامت انسانها با خنده و نشاط است. در پس این سخنان آقای روحانی فلسفه وجود دارد، البته تعبیر من این است.
یک نکتهای این وسط است و آن این است که بعضی وقتها این مسایل که مطرح میشود که به تعبیر شما پاسخ به منتقد است؛ زمینهساز فضای دوقطبی در جامعه میشود. مثلا حامیان برجام و مخالفان برجام؛ حامیان شادی و حامیان غم، موافقین و مخالفین هواپیما و... این را قبول دارد که این طور صحبت فضا را دوقطبی میکند؟
البته درست است فرمایش شما؛ ولی آدمیزاد است دیگر؛ به هر حال آقای روحانی هم آدمیزادی است مثل همه؛ گاهی شاید توجه به این نداشته باشد که این حرف را بزنم جامعه دوقطبی میشود یا نه... بالاخره ایشان هم گاهی دیدم در محافل رسمی سخنرانی میکند. طنز هم میگوید، ممکن است من طنز را نپسندم اما به ذهنش آمده بگوید؛ من ارزیابی شخصیت سیاسی ایشان را میگویم حالا تکتک کلمات و سکنات را بخواهیم نقد کنیم البته برخی کلمات خیلی حساس است و ممکن است کلمهای را به کار ببرد بعدا روی آن قضاوت شود؛ اما مجموعه شخصیت یک رجل سیاسی را باید در نظر گرفت. پارادایم فکری و چارچوب فکری و آن فلسفه را که با آن آمده و ایدههای ذهنی و نوع تفکر و نوع اسلامشناسی و نوع نگاه به دین و اسلام و مردم و حکومت اینها را در نظر بگیریم، من آقای روحانی را آدم دیپلمات متین و موقر و مودب و متفکری میبینم، او آدم دانشگرایی است و به دانش و علم توجه دارد. به هر حال با دیپلماسی و آداب دیپلماسی جهانی در حد خودش آشناست. سعی میکند اینها را رعایت کند و همیشه من دیدم ایشان یک لبخندی مثلا به لب دارد و صحبت میکند و مصاحبه میکند.
بله مردم هم این را یعنی از روی علم صحبت کردن را میخواهند که شاید برای همین انتظار ندارند وقتی بعد از ۱۵ روز میروند خوزستان بگویند این ریزگردها عذاب الهی است. دوست دارند عالیترین مقام اجرایی کشور با دانش از قصورها و علل ایجاد ریزگرد صحبت کنند اینطور نیست؟
ایشان گفته عذاب الهی است؟! آقای روحانی گفته؟!
بله ندیدید؟ گفتند وقتی معروف ترک میشود یک سری اتفاقات میافتد که عذاب است و این ریزگردها میتواند همین باشد؟
روحانی؟! تعجبم است این جمله از آقای روحانی!... عجیب است چراکه با چارچوبهای فکری آقای روحانی نمیخواند. مثل حرفهای آنهایی است که میگویند باران نمیآید برای بدحجابی است!!! حالا من این را باید تحقیق کنم ببینم نظر خودش را گفته یا نظر برخی را منعکس کرده است.
حالا من تفسیر کنم؛ من یادم است در زلزله بم رهبری سخنرانی داشتند و مضمونا گفتند از زلزله بم دو تا تفسیر میتوانیم داشته باشیم، نقطه مثبت زلزله این است که میتواند درسی برای ما باشد که دانش خود را ارتقا داده و یاد بگیریم و تحقیق کنیم خانههایمان را چطور بسازیم که زلزله خراب نکند، این زلزله میتواند خیر باشد. یعنی ما میتوانیم خیر ببینیم و خیریتش بسته به نگاه ما دارد، این تعبیر رهبری بعد از آن همه کشته زلزله بم بود؛ شاید آقای روحانی منظورش این باشد. نگفته مردم خوزستان کاری کردند که عذاب آمده، میخواسته بگوید خداوند میخواهد به ما هشدار بدهد چون شما مطالعه و فکر نکردید و تکنولوژی ندارید گرد و غبار بر سر شما آمده است.
این جمله آقای روحانی است «چه شد الان خشکسالی شد؟ اینکه در روایات ما آمده اگر معروف را زیر پا گذاشتی، اگر منکر ترویج شد عذاب الهی میآید، بعضی از عذابها همینهایی است که ما میبینیم. ما فکر میکنیم که مقصود این است که ما دروغ گفتیم و بعد سیل آمد، نه! معروف و منکر فقط دروغ و نماز نیست، منکر دامنهاش بسیار وسیع است، هر کار زشت، ناپسند و نادرست منکر است و هر کار شایسته معروف.»
همین حرف من است میخواهد بگوید ما درخت کاری نکردیم و این نتیجهاش است؛ یعنی این همان برداشت مقام معظم رهبری است؛ یعنی چون نرفتیم درختکاری کنیم خاکها را رها کردیم اینطور شده است؛ تعبیر حرف روحانی این است که معروف فقط نماز و روزه نیست. درخت بکارید اگر انجام دادید گرد و غبار ندارید و اگر ترک کردید گرد و غبار دارید و این اتفاقا تفسیر من بود.
اما دید مردم متفاوت بود فکر کردند رئیسجمهور بعد از ۱۵ روز آمده و این سخنان را به خودشان گرفتند؟
اصلا با چارچوب فکری و فلسفی آقای روحانی این حرف نمیسازد و یعنی من بلدم تئوریزه کنم.
شما بله. طرفدار آقای روحانی هستید اما مراعات مردم را هم باید بکنیم همه نمیتوانند خوشبین باشند؟
(با خنده ادامه میدهد) خب دیگر مردم باید به متخصصین مراجعه کنند و بپرسند منظور چیست.
زندگی و سابقه شما مشخص است و هر جا فکر کردید خلاف فکر شماست آن را رد کرده و اعلام نمودید؛ مثل اختلاف نظرتان با آقای مصباح؛ اما آقای غرویان ممکن است روزی بگوید مشی آقای روحانی آنطور که فکر میکردید نبوده است؟
در جریان آقای مصباح که اشاره کردید من آقای مصباح را الان هم واقعا استاد فکری و فلسفی خودم میدانم؛ تا الان یک کلمه خلاف اخلاق و بیاحترامی به ایشان نگفتم و کسی نمیتواند یک مورد برای من بیاورد. از نظر سیاسی آن هم از زمان احمدینژاد به بعد اتفاقاتی دور و بر ایشان افتاد که من احساس کردم با آن مجموعهای که کنار وی هستند، مشکل دارم و خب آنها هم با من مشکل داشتند. مشی من اعتدال بود و آنها افراطی و نتوانستیم با آنها کنار بیاییم؛ من مجبور شدم استعفا بدهم. از مجموعه موسسه امام خمینی آمدم اتفاقا همیشه به شوخی میگویم از یک امام خمینی به امام خمینی دیگر رفتم و الحمدلله همیشه زیر چتر امام خمینی هستیم. من در مجتمع آموزش عالی امام خمینی هستم که وابسته به جامعةالمصطفی است.
نسبت به آقای روحانی من هیچ تعهدی به کسی ندادم که همیشه ملتزم بمانم و فدائی باشم. به هر حال آقای روحانی را تا الان با آن مجموع افکار و اندیشه خودم پسندیدیم و آقای هاشمی هم همینطور بود. آقای هاشمی برای من اینطور بود. مجتهد عالم اهل دین و سیاست و متفکر و نظریهپرداز است؛ آقای روحانی را هم همینطور. من ایشان را عالم روحانی حوزوی میبینم که واقعا به درد امروز ما میخورد؛ خب تا وقتی در این چارچوبها ببینم میپسندم و وقتی خلافش را ببینم طبیعتا اظهارنظر میکنم و میگویم این را نمیپسندم.
آقای روحانی شخصی در جریان فکری اعتدال است؛ یکی از این افراد آقای هاشمی بود. الان سید حسن خمینی و ناطقنوری هم در همین مشی هستند؛ من این جریان فکری را قائم به اشخاص مختلف میبینم و جریان فکری برای من ارجحیت دارد.
ممنون از اینکه با ما همکلام شدید. شاید در آخر این نکته را هم باید اضافه کنیم که دلیل اینکه مصاحبه معطوف به عملکرد و گفتار آقای روحانی شد، به دلیل مسئولیت ایشان در شرایط کنونی است.
من هم ممنونم که سیاست روز این فرصت را فراهم کرد.
گفتوگو: قاسم غفوری - مائده شیرپور