ترامپ که به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا وارد کاخ سفید شد گویا بحرانهایش تمامی ندارد و شاید بتوان گفت او پر حاشیهترین و جنجالیترین رئیس جمهور آمریکا بوده است. از یک سو فضای داخلی آمریکا چندان همسو با او نیست و اعتراضهای مردمی به ساختار حاکم بر کشورشان در دوران وی گسترش یافته و از سوی دیگر گروهها و جریانهای سیاسی و اطلاعاتی علیه وی قد علم کردهاند. در معادلات جهانی نیز همچنان پس لرزههای افول قدرت آمریکا گریبانگیر اوست. در میان. تمام این تحولات استمرار ادعاها و گزارشها در باب روابط ترامپ و اعضایش با روسیه دردسرهای بسیاری برای او ایجاد کرده چنانکه برخی از نزدیکان وی از جمله وزیر دادگستری آمریکا نیز حذف شدن از سمتش را تجربه میکند. حال این سوال مطرح است که دلیل تاکیدات صورت گرفته در باب روابط ترامپ و نزدیکانش با روسیه چیست و چه کسانی در ورای آن قرار دارند؟
با توجه به اینکه روابط نزدیک میان ترامپ و روسیه امری آشکار است و او با رفتارهای جنجالی هم نتوانسته آن را پنهان سازد اما دامن زدن به این موضوع میتواند بیش از هر چیز برگرفته از مطالبات سیاسی باشد که برگرفته از فضای داخلی و بیرونی آمریکاست. در حوزه داخلی آمریکا دو طیف عمده در مخالفت با ترامپ اقدام میکنند. دموکراتها که در انتخابات ریاست جمهوری و کنگره شکست خوردهاند از هم اکنون برآنند تا با اعمال فشار بر ترامپ از یک سو مانع از طرح وی برای لغو مصوبات دوران اوباما شوند و از سوی دیگر زمینه را برای انتخابات میان دورهای سال ۲۰۱۸ کنگره آماده میسازند. دسته دیگر در عرصه داخلی آمریکا نهادهای اطلاعاتی هستند که از سوی ترامپ مورد بیمهری قرار گرفته و برآنند تا قدرت خود را به نمایش گذاشته و او را به پذیرش نقششان وادار سازند. اما نکته مهم نقش کشورهای اروپایی است که از زمان روی کار آمدن ترامپ تنشهایشان با آمریکا علنیتر شده است. کشورهایی که از یک سو به دنبال جدایی بیشتر از آمریکا هستند و از سوی دیگر مهار ترامپ را پیگیری میکنند. ادعاهای مطرح شده در باب روابط ترامپ با روسیه میتواند بخشی از طراحی این کشورها باشد چنانکه روزنامه نیویورکتایمز این خبر را به نقل از سه مقام سابق آمریکایی گزارش داده است که دستگاههای اطلاعاتی انگلیس و سایر کشورهای اروپایی اطلاعات مربوط به دیدار دستیاران رئیسجمهور روسیه با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در پایتخت کشورهای اروپایی را در اختیار همتایان آمریکایی خود قرار داد.
با توجه به این شرایط میتوان گفت که ترامپ در عرصه داخلی و بیرونی با زنجیرهای از بحرانها مواجه است و به نوعی میتوان وی را فردی گرفتار در لانه زنبور دانست که به هر طرف که حرکت میکند با بحران مواجه است که خود نشانگر تزلزل شدید در ساختار حاکم بر آمریکاست.