هند در سازمان ملل متحد عليرغم روابط حسنهاي که هم با ايران و هم با عراق داشت و سالانه ميليونها دلار با آن کشور معاملات تجاري داشت، در قضيه استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه عراق راي داد و خشم و خصومت عراق را به جان خريد من هر چه درگذشته ميکاوم هند را دوست ايران مييابم پارسال شاهنامه خوان ايراني، آقاي امير صادقي براي اجراي شاهنامه خواني بنا به دعوت خانه فرهنگي ايران و يکي دو دانشگاه هند به آن کشور رفته بود. تعريف ميکرد هنگام شاهنامه خواني علاوه بر ايرانيان فارسي زبان، هنديها نيز هنگام بيان مرگ سهراب ميگريستند. او چند صد تصوير از مراسم شاهنامه خود در دانشگاههاي هند آورده بود که نشان ميداد زبان فارسي که زبان اردو کلمات زيادي از آن به وديعه گرفته است چه نفوذي در هند دارد. من نميدانم چه پيش آمده است که هند دوست سه هزار ساله با هر زبان در ايران حادثه مولمهاي روي ميداد سفرايي به ايران ميآمدند، هندي که پزشکان هندي پيوسته در دربار پادشاهان ايران بودند، هندي که هميشه در مجامع جهاني همدوش و رفيق ايران بوده است، هندي که ردپاي داستانها و ادبيات آن در قصص و افسانههاي ما ماندگار است هندي که بسياري از دولتمردان ما از جمله منوچهر متکي در دانشگاههاي آن درس خواندهاند، امروز بدهي مسلم ما را نميدهد. 9 ميليارد دلار مبلغ کمي نيست مگر ما چقدر ثروتمنديم که 9 ميليارد دلار نفت ميفروشيم و نميتوانيم پول آن را وصول کنيم؟ هند به تحريم سازمان ملل متحد متوسل و متمسک ميشود. لابد عذر و بهانه ميآورد که مقررات سازمان ملل اجازه نميدهد هند نفت ما را بخرد. اما چرا بدهي قبلي را نميپردازد. من ميتوانم مانند ديگران بنويسم. هند در يک اقدام قابل تامل و نابخردانه اين کارها را ميکند اما نه، من معتقدم در سياست خارجي ما راز و رمزي وجود دارد که همه دوستان را از دور خود پراکنده ميکنيم، ما تمام تخممرغهايمان را در سبد برادران عربمان در خليجفارس گذاشتهايم که جلوي رويمان نام خليج ما را عوض ميکنند، جلوي رويمان در ميادين نفتي سهم ما را بالا ميکشند، وقتي زوار ما به زيارت عتبات مقدسه ميروند از حراست آنها سرباز ميزنند و حتي پرچم ايران را بالاي اتوبوسهاي ايراني به اهتزاز درميآورند تا تروريستهاي صدامي زوار بيگناه را به مسلسل ببندند يا نارنجک به ميان اتوبوس پرت کنند. در فرودگاهها از زوار انگشت نگاري و تن پيمايي ميکنند و از چشمانشان عکس برميدارند. در عربستان انواع بياحتراميها را ميکنند و حتي پليس دري زبان افغاني استخدام کردهاند که به ايرانيان دشنام بگويند همه جور خفت و خواري را تحمل ميکنيم و به قول مرحوم دکتر شهيد زاده سفير اسبق ايران در عراق ازياد بردهايم که اين عزيزان به هزار و يک دليل تاريخي از ما خوششان نميآمد و اگر يک روز سر به تن ما نباشد آن روز روز جشن و دستافشاني و پايکوبي آنهاست، اما دوستان قديمي را چنان ميرنجانيم و چنان در سياست خارجي سرگشتهايم که هند، دوست سه هزار ساله ما 9 ميليارد دلار پول نفت ما را نميدهد و نميرويم از سازمان ملل و شوراي امنيت بپرسيم اين گره به هم بسته را چگونه ميتوان گشود.