رصد و پایش صحنههای داخلی، منطقهای و بینالمللی، وظیفه سنگین دولت دوازدهم به عنوان امانتدار آراء مردم متعهد ایران اسلامی را به تصویر میکشد.
برآوردهای تخصصی از پایش صحنه داخلی کشور نشان میدهد که مردم ایران علاوه بر آزادی، امنیت و آرامش، فضای آرام و بیتنش اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را نیز طلب میکنند.
به گزینه دیگر، بر خلاف تصور برخی از دولتیها، نیاز مردم بسیار فراتر از نگاه برخی از دولتمردان دولت یازدهم بوده و فراتر از اجرای کنسرتها و اکران فیلمهای توقیفی است و نباید سطح توقعات ملی و فرا ملی افکار عمومی ایران مقتدر هستهای را به اینگونه امور سطحی تنزل داد. از طنز روزگار این که بر خلاف اصرار برخی از دولتیها مبنی بر شناخت عمیق از نیازهای عمومی مردم، برنامههایی اینچنین، فقط مختص گروهی دگراندیش و مرفه بیدرد جامعه بوده و بلکه با انتقاد جمعی گسترده از هواداران آقای رئیسجمهور نیز مواجه شده است.
آقای رئیس جمهور باید به این نکته بیش از پیش و فراتر از نگاه مشاوران و حلقه نزدیکان خود توجه کند که نیازهای اساسی و حق مردم و ضرورت تأمین و تحقق آنها، فراتر از این دید و نگاه کوچک و محقرانه است. این مهم - که دولت دوازدهم نیز در شعارها و وعدههای انتخاباتی از آنها به عنوان حقوق حقه مردم یاد کرده و میکند- قطعاً با روش دولت یازدهم یعنی با فرافکنیها، تندگوییها و بداخلاقیهایی که بعضاً از زبان رئیس دولت یازدهم و برخی از دولتمردان شاهد آن بودهایم، محقق نمیشود.
به عبارت دیگر، رئیس دولت دوازدهم و اعضای آینده کابینه دوم آقای رئیسجمهور، تنها با بررسی دقیق و عمیق رصدها و پایشها و برآوردهای حاصل از نتایج این پایشها و رصدها و ارائه برنامهها، طرحها و تصمیم سازیها و تصمیمگیریهای متناسب با اولا، شأن و تشخص مردم شهید پرور ایران اسلامی و ثانیاً برآوردهای مذکور، میتواند امانتدار راستین آراء آنان باشد و فضایی امن و آرام را برای اجرایی شدن طرحها و برنامههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فراهم کند.
طبعاً بیتوجهی به ولنگاریهای فرهنگی، نا به هنجاریهای اجتماعی و وضعیت نامناسب اقتصادی نمیتواند پدید آورنده فضای مورد انتظار برای تحقق برنامهها باشد و بلکه دامنه انتقادات را گسترش میدهد.
از سوی دیگر، بازبینی صحنه داخلی به ویژه در عرصه اقتصادی نشان میدهد که افکارعمومی ایران – برخلاف بوق و کرنای غیر معمول دولت یازدهم و جریان رسانهای همسو با آن- از توافقنامهای موسوم به « برجام» سود و فایدهای نکرده و بلکه جسارت و تندخویی رئیس کابوهای آمریکایی در نقض برجام را شاهد بوده است!
به راستی اکنون و با امضای تحریمهای جدید علیه ایران، رفت و آمدهای کاسبان تحریم در قالب هیئتهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برخی از کشورهای اروپایی به کشورمان چه دستاوردی در پی خواهد داشت؟!
افکار عمومی در سایه سکوت، قیل و قالها و هیاهوهای تبلیغاتی تحلیلگران، مفسران و رسانههای همسو با دولت یازدهم را نظارهگر بوده که چگونه این رفت و آمدها را نشانهای موفق از اجرای سیاستهای دولت در برونرفت از فضای رکود، کاهش تولید و افزایش سطح و دامنه بیکاری در کشور بر شمرده و درباره آن چگونه سخنرانی و قلمفرسایی کردند و اکنون نیز سیاست تجاهلالعارف آنان را نیز شاهد است! که حتی از اشاره به نقض برجام در تیترهای صفحه اول خود نیز طفره میروند!
اکنون دیگر تردیدی در نقض برجام نیست. دولت دوازدهم باید با عبور از خیالپردازیها در باره برجام، برنامهای متکی به توانمندیها، ظرفیتها و داشتههای داخلی برای عبور از دایره مشکلات و تحقق بخشی از وعدهها و مطالبات عملیاتی و اجرایی کند.
آقای رئیسجمهور که خود سابقهای امنیتی نیز دارد، به خوبی میداند که گسترش مشکلات میتواند زمینهساز بروز بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز شود.
البته آقای رئیسجمهور و دولت آینده نباید از فعل و انفعالات در صحنه منطقهای و بینالمللی غافل بماند. رئیس دولت یازدهم و دوازدهم از آثار سیاستهای اتخاذی در میادین منطقهای و بینالمللی به خوبی آگاهی دارد و به نظر میرسد باید در این سیاستها تغییراتی اساسی صورت گیرد.
رفتارهای غیر متعارف آل سعود و همچنین تقلای آمریکا و صهیونیستها در نفوذ بیشتر بر جریانهای فعال سیاسی در عرصههای بینالمللی و منطقهای به ویژه برخی از کشورهای همسایه از بارزترین رفتارهایی است که ضرورت تقویت دیپلماسی خارجی مبتنی بر سیاست عزت، حکمت و اقتدار را دو چندان
میکند.
از سوی دیگر، جریان مقاومت امروزه در سطح منطقه از قدرت و ابتکار عمل مثالزدنی بهرهمند است و این مرهون از خود گذشتگیها، جانفشانیها و ایثارگریهای مستشاران نظامی ایران در برخی از کشورهای منطقه است.
تقویت جریان مقاومت بیتردید جایگاه و قدرت عمل ایران مقتدر اسلامی- هستهای را ارتقا بخشیده و مانع از گسترش رفتارها و گفتارهای تحریکآمیز برخی از کشورهای عربی خواهد شد.
افکار عمومی ایران رفتار و گفتار بیادبانه برخی از کشورهای کوچک عربی را علیه نظام و حکومت مردمی ایران اسلامی بر نمیتابد و پاسخگویی مقتدرانه و شایستهای را انتظار میکشد. این پاسخگویی باید در تقویت همه سویه جریان مقاومت جلوه یابد.
از سوی دیگر، امروزه بر هیچ فرد، جریان و گروهی نقش بازدارنده نظامی ایران در توطئههای منطقهای پوشیده نیست. فعل و انفعالات منطقهای و به ویژه تعاملات جدید برخی از کشورها با نظام سلطه، تقویت توان بازدارندگی نظامی ایران به ویژه در قدرت انکارناپذیر موشکی را یادآوری میکند. این مهم نباید در مجادلات روزمره سیاسی جامعه تضعیف و تحدید شود! آقای رئیسجمهور بازخورد شلیکهای دقیق موشکی ایران به سمت و سوی داعشیها را رصد کرده و از بالندگی و غرور ایران و ایرانی اطلاع دارد.
به گزینه دیگر، آن چه قدرت برتری، میدانداری و چانهزنی ایران در تعاملات منطقهای را فزونی خواهد بخشید قدرت و ابتکار عمل در اجرای سیاستهای دفاعی و توانافزایی نظامی است. اجرای برنامههای راهبردی و استراتژیک در این حوزه، یکی از عوامل ارتقای سطح امنیت مورد انتظار افکارعمومی در حوزههای داخلی و خارجی است.
اکنون سئوال جدی و اساسی این بوده که آیا دولت دوازدهم برنامهای راهبردی و استراتژیک برای برون رفت از وضع موجود صحنههای داخلی، منطقهای و بینالمللی دارد؟ آیا آقای رئیسجمهور از برنامهای متقن، مستند و مستدل برای تحقق وعدهها و مطالبات بر زمین مانده ارائه میکند؟ این وظیفه مهم تنها با تصمیمسازی ها و تصمیمگیریهای صحیح و اصولی و فراتر از نگاههای حزبی، جناحی و گروهی تحقق مییابد.
آقای رئیس جمهور به خوبی میداند مهمترین علل رویکرد دوباره افکارعمومی به خود چیست.
نویسنده: محمد کریمی