چند صباحی است که پیرامون بیمه زنان و مخصوصا زنان خانهدار در محافل گوناگون صحبتهایی صورت میگیرد و تاکنون چندین نسخه برای بیمه زنان خانهدار پیچیده شده است که آخرین مورد آن چندی پیش از سوی وبسایت انجمن مدافعان حقوق بشر به نقل از مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام شده بود.
همچنین در آخرین اظهار نظر، معاون مشارکت و سرمایههای مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مهمترین بحث در رابطه با زنان خانهدار را تامین آینده مالی آنان دانست.
در این یادداشت بر آن نیستیم در رابطه با جزئیات این طرح بحث کنیم یا اینکه نظرات مختلف در رابطه با آن را بررسی کنیم بلکه میخواهیم در رابطه با کلیات حقوق زنان در دنیا بحث کنیم و اینکه حقوق این قشر از شهروندان در کشورمان از چه درجه اهمیتی برخوردار است و در دنیا به چه شکل با این موضوع برخورد میشود.
تاکنون در جامعه جهانی در رابطه با زنان پروتکلها و کنوانسیونهای زیادی به تصویب رسیده است. به عنوان مثال کنوانسیون رفع تمامى اشکال تبعیض نسبت به زنان و پروتکل اختیاری الحاقی به آن، اعلامیه رفع خشونت علیه زنان و صدها ان.جی.او که در کشورهای مختلف در رابطه با تبعیضی که در دنیا علیه زنان صورت میگیرد شکل گرفته است. همه خبر از نوعی تبعیض میدهند که در سراسر جهان علیه زنان صورت میگیرد.
مواد و اصول این اعلامیهها و کنوانسیونها به گونهای است که نشان از رفتارهای خشونتبار و وحشیانهای است که بر اساس آن این اصول نوشته شده است.
به عنوان مثال در ماده اول و دوم اعلامیه رفع خشونت علیه زنان میخوانیم: «مفهوم «خشونت علیه زنان» بیانگر هرگونه عمل خشونتآمیز علیه جنس مؤنث است که موجب وارد آمدن آسیب یا درد جسمانی، جنسی یا روانی به زنان شود یا میتواند بشود و همین طور تهدید به چنین اعمال، اجبار یا محروم کردن خودسرانه از آزادی، چه در زندگی اجتماعی و چه در زندگی شخصی». «خشونت علیه زنان، بىآنکه به موارد زیر محدود شود، شامل اشکال زیر است:
الف- خشونت جسمى، جنسى و روانى در خانواده، از جمله ضربهها، رفتارهاى خشن جنسى نسبت به دختران خردسال، خشونتهاى مرتبط با جهیزیه، تجاوز شوهر، ختنه کردن و دیگر سنتهاى زیانبخش رایج، خشونت خارج از روابط همسرى، خشونت در رابطه با بهرهکشى؛
ب- خشونت جسمى، جنسى و روانى در جامعه، از جمله تجاوز، رفتارهاى خشن جنسى، اذیت و آزار جنسى و ارعاب در محیط کار، در مؤسسات آموزشى و غیر آن، قوّادى و واداشتن به فحشا؛
ج- خشونت جسمى، جنسى و روانى که توسط دولت صورت میگیرد یا از جانب آن، در هر کجا که باشد (در خانواده و در جامعه)، نادیده انگاشته میشود.
همانگونه که مشاهده کردیم دغدغههای موجود در سراسر جهان معطوف به موضوعاتی همچون مثال بالاست، حال در دنیایی که حقوق زنان اینگونه پایمال میشود، پرداختن به موضوعی همچون بیمه زنان خانهدار آن هم در آن سطح نشان از اهمیت بالای موضوع حقوق زنان در میان مسئولین دارد.
البته در بند ۱ ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان سندی که اکثر کشورهای جهان آن را به رسمیت میشناسند آمده است: «هرکس حق دارد که سطح زندگانی او و سلامتی و رفاه خود و خانوادهاش را از حیث خوراک و مسکن و مراقبتهای طبی و خدمات لازم اجتماعی تأمین کند و همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص اعضاء، بیوگی، پیری یا در تمام موارد دیگری که به علل خارج از اراده انسان وسايل امرار معاش از دست رفته باشد از شرایط آبرومندانه زندگی برخوردار شود.» همچنین بند دوم در رابطه با حمایت اجتماعی است که به نوعی همه اعضای جامعه مخصوصا مادران و کودکان باید به گونهای از یک نوع حمایت اجتماعی برخوردار باشند.
و این بدان معنی است که در کشور خودمان با توجه به شرایط موجود هنوز هم راه درازی را برای رسیدن به یک جامعه ایدهآل در پیش داریم که این امر میسر نمیشود مگر آگاهی شهروندان (علیالخصوص زنان) از حقوق خود و مطالبه آن از مسئولین امر و همچنین با اهمیت دانستن این موضوعات از سوی مسئولین و پرداختن به آن.