قطعنامه انگلیس علیه یمن که با اتهام به ایران همراه بود، در حالی از سوی روسیه وتو شد که شاید برخی تصور نمیکردند مسکو آن را وتو کند و به همین خاطر هم شگفتزده شدند و هم خشمگین!
روابط ایران و روسیه پس از بحران غرب آسیا به ویژه در سوریه رو به گسترش گذاشت به گونهای که نزدیکی روابط این دو کشور نگرانیهایی را برای آمریکا، کشورهای غربی و همچنین رژیم اسرائیل به وجود آورد. حتی در داخل ایران نیز برخی گسترش این روابط را نمیپسندند، چراکه گرایشهای آمریکایی و غربی دارند.
آمریکا و کشورهای همپیمان تلاش بسیاری کردند تا روابط ایران و روسیه را به هم بزنند، حتی با فضاسازیهای رسانهای خارجی و داخلی سعی داشتند افکار عمومی دو کشور را به یکدیگر بدبین کنند، اما هوشیاری مقامات دو کشور از وقوع چنین سیاستی جلوگیری کرد.
سوریه نقطه مشترک گسترش روابط ایران و روسیه قرار گرفت چراکه هر دو کشور در این بحران منافع مشترکی دارند، در صورت پیروزی تروریستهای تکفیری - وهابی در سوریه و حتی عراق، هر دو کشور از این واقعه به شدت متضرر میشدند.
تهران و مسکو با ایجاد یک جبهه ضدتروریستی با همکاری جبهه مقاومت توانستند کمر تروریستها را در سوریه و عراق بشکنند، اما هنوز پس ماندههای این گروههای تکفیری - وهابی در سوریه و عراق دیده میشوند، آنها از حمایتهای گسترده آمریکا و برخی کشورهای عربی برخوردارند و براساس برآوردها و تحلیلهای کارشناسی قرار است به نقاط دیگر منتقل شوند که البته این انتقال به افغانستان و لیبی آغاز شده است و یمن نیز از خطر وجود این عناصر وابسته تکفیری در امان نیست.
غرب برای این که ایران را تحت فشار قرار دهد و بهانهای برای اعمال تحریمهای اقتصادی و نظامی داشته باشد، مدتی است سناریویی را در دستور کار دارد تا ایران را متهم به ارسال سلاح به یمن در حمایت از انقلابیون این کشور کند، شویی که نتانیاهو و نیکی هیلی بازی کردند نتوانست به نتیجه مطلوب برسد. آنها با نشان دادن قطعاتی از موشک منفجر شده مدعی شدند این قطعاتی از موشک ایرانی است که به نیروهای مردمی یمن داده شده است.
رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از لابیهای خود نتوانست در این راه به اهداف خود دست یابد، حتی سفرهای مکرر و پرتعداد نتانیاهو به مسکو و دیدارهای او با پوتین نیز باعث نشد سیاست روسیه نسبت به ایران تغییر کند، به همین خاطر دست به کار انتشار اخباری زد که درستی آن قابل اثبات نیست.
سایت خبری «دپکا» مدعی شد که مقامات رژیم اسرائیل از مقامات روسیه پیامی دریافت کردهاند با این محتوا که، اگر ایران به اسرائیل حمله کند، روسیه در کنار آمریکا به دفاع از اسرائیل میپردازد. در ادامه گزارش دبکا نوشته شده که روسیه از حضور ایران در سوریه حمایت میکند، این تناقضی است که صحت چنین ادعایی را با تردید روبهرو میسازد ضمن این که مقامات رسمی روسیه نیز واکنشی به این ادعا نشان ندادهاند.
وتوی قطعنامه انگلیس که در واقع علیه ایران بود، بار دیگر عمق روابط روسیه و ایران را نشان میدهد، با توجه به این که روسیه به واقع اشاره کرده است اسنادی که ثابت کند ایران به یمن سلاح ارسال کرده وجود ندارد.
سران رژیم اسرائیل که جرأت عملیاتی کردن تهدیدات خود را علیه ایران ندارند، سعی میکنند با رؤیا پردازی خود را فریب دهند و تصور میکنند دیگران نیز فریب آنان را خواهند خورد، روسیه و مقامات این کشور هوشیارتر از آن هستند که فریب خدعه و نیرنگ تلآویو را بخورند. روابط اسرائیل و روسیه هر اندازه که نزدیک باشد، به عمق روابط ایران و روسیه نخواهد رسید، اگر پیام روسیه به اسرائیل را صحه بگذاریم، یک نکته در آن وجود دارد، پیام گفته است اگر ایران به اسرائیل حمله کند؛ به این موضوع باید توجه داشت که جمهوری اسلامی بارها تأکید کرده که هیچگاه آغازگر جنگ نخواهد بود اما اگر جنگی علیه او آغاز شود، پاسخ کوبنده به متجاوز خواهد داد. روسیه نیز به خوبی میداند که ایران دست به چنین کاری نخواهد زد اما منتظر آن است که اسرائیل دست از پا خطا کند.
آیا رژیم صهیونیستی اعتماد دارد که اگر تهدید نظامیخود را علیه ایران عملیاتی کند، روسیه از او حمایت خواهد کرد؟! آیا نمیتوان تصور کرد که در صورت آغاز جنگ از سوی اسرائیل علیه ایران، روسیه از جمهوری اسلامی حمایت کند؟
روسیه به عنوان یک کشور بزرگ و قدرتمند به خوبی میداند، اسرائیل همپیمان نزدیک آمریکا است، ایالات متحده از او حمایت میکند، اگر نگوییم این دو کشور دشمن یکدیگر هستند، حداقل میتوان آنها را دو رقیب سخت دانست.
آنهایی که همچنان به روابط مسکو با تهران با شک مینگرند، وتوی قطعنامه انگلیس علیه جمهوری اسلامی ایران را از سوی روسیه به خاطر داشته باشند.
نویسنده: محمد صفری