ترامپ رئیس جمهور آمریکا در جدیدترین موضعگیری خود در قبال غرب آسیا( خاورمیانه) بر دو نکته تاکید میکند. نخست آنکه وی میگوید اگر عربستان یا هر کشوری خواستار ادامه حضور آمریکا در سوریه است باید هزینههای آن را بپردازد. دوم آنکه وی اذعان میکند که حضور نظامی در خاورمیانه جز مرگ و ویرانی برای آمریکا نتیجهای نداشته و این کشور ۷ تریلیون دلار در منطقه هزینه کرده و دستاوردی نداشته است.
بیان این جملات از سوی ترامپ میتواند برگرفته از چند نکته کلیدی باشد. اولا آمریکا همچنان اصرار دارد که اصل سرکیسه کردن کشورهای عربی را اجرایی سازد چنانکه او در اوایل رسیدن به ریاست جمهوری آمریکا زمانی که میخواست سوریه را هدف موشکباران قرار دهد نیز این عبارت را به کار برده بود و فاکتوری سنگین برای شلیک هر موشک به سوریه پیش روی کشورهای عربی قرار داد. عبارت هزینه ۷ تریلیون دلاری به این معناست که آمریکا به دنبال زنده کردن این هزینههاست و جهان برای جلوگیری از ادامه سیاستهای تهاجمی وی گزینهای جز تامین این خواسته ندارد.
ثانیا نکته مهم دیگری که در اعترافات ترامپ مشاهده میشود تاکید بر هزینهآور بودن حضور نظامی در خاورمیانه است. بررسی سیاست آمریکا از دوران اوباما تا به امروز نشان میدهد که یک اصل در سیاست این کشور در جریان است و آن کاهش حضور نظامی گسترده آن در صحنه جهانی و واگذاری امور به متحدان و مهرههای منطقهای است. کیسینجر تئوریسین بزرگ آمریکایی میگوید آمریکا نمیتواند به سیاست حضور نظامی در سراسر جهان ادامه دهد و باید با تقسیم کار میان سایر کشورها و در عین حال حفظ مدیریت تحولات از این هزینهها بکاهد.
این دیدگاه مطرح از سوی اندیشمندان و تئوریسینهای بزرگ آمریکایی عملا در سیاست دولتمردان نیز مشاهده میشود آنجایی که اوباما در وست پونت میگوید قدرت آمریکا نه در نظامیگری بلکه در دلارهای این کشور است. در همین حال جان کری وزیر خارجه وی نیز میگوید امریکا پلیس جهان نیست. در همین حال وزیر دفاع اوباما در نشستهای ناتو رسما خواستار افزایش مسئولیتپذیری سایر اعضا در تامین هزینههای مالی و انسانی ناتو شده بود.
ترامپ در حالی با ادعاهای جنگطلبانه اولین سال ریاست جمهوریاش را سپری میکند که واژگان وی نیز قابل توجه است. او تاکید دارد که آمریکا نباید هزینههای امنیت جهان و کشورها را بپردازد و همگان باید پذیرنده هزینهها باشند و هر قدمی که آمریکا بر میدارد دیگران باید هزینه آن را بپردازند. این نوع واژگان و نیز اذعان به هزینههای بالای ۱۶ سال جنگ افروزی آمریکایی در خاورمیانه بیانگر آن است که ترامپ نیز همان سیاستهای دوران اوباما برای کاهش نظامیگری آمریکا در جهان را پیگیری میکند که نشات گرفته از بحرانهای اقتصادی داخلی و تزلزل موقعیت جهانی امریکاست. هر چند که سران آمریکا سعی دارند تا اقتدار جهانی را به نمایش گذارند و حتی از افزایش بودجه نظامی سخن میگویند اما در رفتار عملی آنها ضعف و آگاهی آنها از عدم توان آمریکا برای یکجانبهگرایی در جهان آشکار است که شروط ترامپ برای حضور در سوریه و خط و نشانهای وی برای اروپا و ناتو نمودی از این حقیقت است.
نویسنده: قاسم غفوری