هفته پيش اخبار زیادی از کارگران در کشورهای مدعی حقوق بشر به دلیل روز جهانی کارگر شنیده میشد. مردم در اغلب کشورهای اروپایی از جمله یونان، اسپانیا، پرتغال، ایتالیا و فرانسه، به مناسبت فرا رسیدن اول ماه مه و روز جهانی کارگر بنا به فراخوان اتحادیههای کارگری به منظور ابراز خشم خود از اوضاع و شرایط اقتصادی حاکم بر کشورهای عضو اتحادیه اروپا با تجمع در خیابانها اقدام به برگزاری تظاهرات اعتراضآمیز کردند.
به گزارش وبسایت انجمن مدافعان حقوق بشر، مراسم روز جهانی کارگر در آمریکا نیز با حضور گسترده فعالان جنبش وال استریت و تاکید آنها بر تداوم حرکت ضد سرمایهداری همراه بود. این تظاهرات البته حاشیههایی به همراه داشت. با وجود برگزاری تظاهرات آرام در بسیاری از مناطق آمریکا که با حضور هزاران معترض همراه شد، بیش از سی نفر در درگیری با پلیس نیویورک دستگیر شدند، تظاهرکنندگان نیویورکی خواستار پایان بخشیدن به نابرابری درآمدها بودند.
به عنوان مثال در اوکلند نیز فعلان وال استریت در روز اعتصاب سراسری کارگران در آمریکا، تظاهرات کرده و علیه سیاستهای سرمایهداری این کشور شعار دادند. خبرنگار سانفرانسیسکو چرونیکل گزارش داد که پلیس اوکلند برای متفرق ساختن معترضان از گاز اشکآور استفاده کرده و ۹ نفر را دستگیر کرده است. تصاویر نشان میدهد یکی از افسران پلیس به طرز وحشیانهای، فعال ضد سرمایهداری را از روی دوچرخه به زیر کشیده و به وی دستبند میزند.
به گزارش بیبیسی در انگلیس نیز، مردم برای استقرار در میدان «پاترنوستر» هم با مقاومت پلیس روبرو شدهاند، با این حال این جنبش اعلام کرده است که این بار این کار را انجام داده است.
اما نکات حایز اهمیت در این بین رعایت حقوق کارگری و همچنین ظرفیت داشتن دولتها برای تظاهرات مسالمتآمیز است.
معلوم نیست که چرا به هر کسی حق شرکت آزادانه در احزاب و جماعتهای مسالمتآمیز داده نمیشود. هر کارگری حق دارد برای پشتیبانی از منافع خود، با دیگران تشکیل سندیکا بدهد و عضو سندیکایی شود و مشخص است که یکی از راههای بیان اعتراضات برای هر سندیکایی گذاشتن تجمعات مسالمتآمیز است.
اما واقعا پشت این اعتراضات، نظام ناعادلانه کارگری خوابیده است چرا که هر کس در مقابل کار حق دارد دستمزدی منصفانه و ارضاکننده دریافت کند که برای او و خانوادهاش وجه معیشتی فراهم آورد که شایسته حیثیت کمال یافته انسانی باشد و در صورت مقتضی حق دارد از کلیه وسایل حمایت اجتماعی استفاده نماید که در موارد مذکور شاهدی برای این حمایت وجود ندارد.
طبق اعلامیه حقوق بشر، از حقوق ابتدایی فرد حق آزادی و امنیت فردی و آزادی بیان است و در این بین هیچکس نباید تحت بازداشت و یا دستگیری خودسرانه قرار گیرد. هیچکس نباید از آزادی خود محروم شود مگر در صورتی که قانون و مقررات آئین دادرسی حکم کند. تمام افرادی که آزادی آنها سلب میگردد (زندانیان) باید با آنها با انسانیت و احترام که حقیقت ذاتی شخص انسان است، رفتار شود.
هر کس که به ارتکاب جرمی متهم شده است این حق را دارد که بیگناه فرض شود تا مگر جرم او بر طبق قانون ثابت شود. چه برسد به اینکه در حین ارتکاب مثلا مورد اتهام برخورد فیزیکی قرار بگیرد.
در مورد قطعی شدن جرم علیه فرد، هر کس حق دارد بیدرنگ و به تفصیل با زبانی که او بفهمد، (باید) از نوع و علت اتهامی که به او نسبت داده شده است، آگاه گردد که این وظیفه نیز به دادگاه منتسب است نه به پلیس.
هیچکس را نباید بهواسطه انجام عملی و یا ترک آنکه بنابر قوانین ملی و یا بینالمللی جرم نبوده است در آن واحد محکوم نمود.
هر کس حق دارد که نظرات خود را بدون دخالت و مانع دیگران بیان دارد.
هر کس حق آزادی بیان دارد که قطعا شامل اعتراض به نظام کارگری موجود میشود.
اما آنچه که در این بین مطرح نیست توجیه این قبیل برخوردها است که به چه دلیل صورت گرفته است. امنیت ملی، ایمنی عمومی، نظم عمومی، حفاظت از سلامت و اخلاق عمومی و یا حفاظت از آزادیهای دیگران؟
و سر انجام طبق میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی ماده ۲۲ هر کس حق آزادی تشکیل اجتماعات با دیگران را دارد. این حق شامل تشکیل و پیوستن به اتحادیهها و برای حفاظت علاقهمندیها و منافع خود میباشد.