افکار عمومی جهان در حالی از یکسو درگیر ادامه بحرانهای امنیتی در غرب آسیا و البته کشتار مردم یمن توسط سعودی و جنایات صهیونیستها علیه ملت فلسطین و از سوی دیگر معطوف به بازیهای جامجهانی فوتبال در روسیه است که در اقدامی قابل تامل سنای آمریکا با اکثریت آراء بودجه نظامی ۷۱۶ میلیارد دلاری پیشنهادی کاخ سفید را مورد تصویب قرار داد.
سنای آمریکا که اکثریت آن جمهوریخواه است با ۸۵ رای موافق در برابر ۱۰ رای مخالف بودجه سالانه نظامی این کشور در سال ۲۰۱۹ که به دولت این کشور اجازه میدهد از ارتش در طیف گستردهتری از موارد در خارج از مرزها استفاده کند را مورد تصویب قرار داد.
۶۳۹ میلیون دلار از بودجه سالانه دفاعی آمریکا صرف مسائلی نظیر خرید تسلیحات، کشتی و هواپیما و همچنین حقوق نیروهای ارتش خواهد شد و ۶۹ میلیون دلار نیز به کشمکشها و بحرانهایی که درحال حاضر ارتش با آن درگیر است اختصاص خواهد یافت. این اقدام آمریکا در حالی صورت گرفته که بررسی کارنامه نظامی آمریکا در عرصه جهانی نکات قابل توجهی را نشان میدهد. پس از ۱۷ سال حضور در افغانستان نه تنها تروریسم نابود نشده بلکه پایگاهی برای حمایت از داعش و سایر گروههای تروریستی شده است، کارنامه آمریکا اشغالگری آمریکا در افغانستان و عراق و کشتار هزاران انسان بیگناه را در خود دارد، بخشی از نظامیگری آمریکا شامل حضور در سوریه شده که نتیجه آن تقویت تروریستها و نیز اشغال اراضی سوریه بوده است، بخشی از بودجه و توان نظامی آمریکا صرف حمایت از رژیم صهیونیستی و البته سعودی میشود که نتیجه آن کشتار مردم فلسطین و جنایات گسترده سعودی علیه مردم بحرین و یمن بوده است، نظامیگری آمریکا در شرق آسیا زمینهساز رقابت تسلیحاتی است.
اینها تنها بخشی از رفتارهای نظامی آمریکا در صحنه جهانی است که یک اصل را نشان میدهد و آن اینکه آمریکا تهدیدی برای امنیت و ثبات و صلح جهانی است و جالبتر آنکه از یک سو بودجه ۷۰۰ میلیارد دلاری دیگری برای نوسازی توان هستهای خود اختصاص داده و از سوی دیگر بر افزایش بودجه ناتو تاکید کرده است. این نوع رفتارها نشان میدهد که محور سیاستهای آمریکا همچنان بر اصل نظامیگری استوار است چراکه از یکسو رئیسجمهور آمریکا به قدرت رسیدن خود را برگرفته از حمایتهای لابی کارخانههای اسلحهسازی میداند و از سوی دیگر فروش تسلیحات و ایجاد بحرانهای امنیتی در جهان راهکار این کشور برای کسب درآمد است.
در این شرایط جامعه جهانی برای حفظ امنیت و ثبات جهان باید در کنار اعمال فشار به آمریکا برای کنار نهادن رفتارهای تهدید آمیزش به حمایت از جبهه ضد امپریالیسم و کشورهایی بپردازد که در کنار مبارزه واقعی با تروریسم به مقابله با سلطهگری آمریکا میپردازند. کشورهایی مانند جبهه مقاومت که جایگاه خود در تحقق صلح و امنیت جهانی را به اثبات رساندهاند و جالب توجه آنکه آمریکا برای پنهانسازی این مهم با هوچیگری و مقاومتهراسی به دنبال حذف این جریان از میدان و حتی توجیه رفتارهای نظامی خود است که نمود عینی آن را در عملکردهای آمریکا در غرب آسیا علیه جبهه مقاومت میتوان مشاهده کرد.
علی تتماج