منطقه با آزادسازی موصل از دست تروریستها دچار تحولات شگرفی شده است، هم نحوه اتحاد مردم عراق مقابل تروریستها جای بررسی و موشکافی و الگوسازی برای دیگر کشورهایی که درگیر تروریستها شدهاند، دارد و هم مرور نحوه نفوذ تروریستهای تکفیری به ذهن جوانان عراقی و نحوه یارگیری آنها باید مورد بحث و بررسی واقع شود تا بهتر بتوانیم درباره ماهیت این گروهکها و نحوه فعالیتهایشان شناخت یافته و آنها را از ریشه بخشکانیم. نماینده ولی فقیه در عراق هم مانند بسیاری از کارشناسان منطقهای بر این عقیده است که اگر مرجعیت در عراق به موقع مردم را با هم هماهنگ نمیکرد و به وقت ضرورت فتوای وحدت اسلامی بین مذاهب را صادر نمیکرد الان عراق با مشکلاتی بیشتر دست و پنجه نرم میکرد. همانطور که کارشناسان منطقه هم بر این موضوع اذعان دارند که اگر همبستگی مردم، ارتش و مرجعیت عراق نبود امروز عراق بیش از آنچه از حضور تروریستها صدمه دیده آسیب میدید و چه بسا این کشور به طور کامل میتوانست سقوط کند.
میگویند از زمانی که صدام و حزب بعث عراق سقوط کرده معادلات منطقه آنطور که امریکاییها برنامهریزی کرده بودند پیش نرفته و همین شده که برای از دست نرفتن منافع امریکا و غربیها خصوصا رژیم صهیونیستی در عراق، و نزدیک نشدن این کشور به محور مقاومت و ایران، ناآرامیهایی برای آن ایجاد شده است که مردم کشور را از فکر کردن به استقلال و آزادی دور کرده و درگیر جنگهای فرسایشی کند.
در سوریه هم وضع به همین منوال بلکه سختتر توصیف شده است. نماینده رهبری معتقد است که آرامی سوریه یعنی ناآرامی صهیونیستها و پر و بال گرفتن جبهه مقاومت و همین است که باعث میشود دشمنان اسلام و آنهایی که نفعشان در ناآرامی منطقه است تلاشهای گستردهای در بحرانی کردن فضای سوریه کنند و بر همین اساس است که معتقد است، بحران سوریه به این زودیها نمیتواند فروکش کند هر چند که تاکنون با تلاشهای مقاومت و مردم و نقش مستشاری جمهوری اسلامی ایران مانع بزرگی بر بسیاری از فتنههای تروریستی ایجاد شده است. موضوع دیگری که در گفتوگو با آیتالله حسینی پیگیری کردیم مساله حج و کشتار مردم مظلوم یمن به دست آلسعود بود، او در اینباره ضمن اشاره به اینکه اگر عزت ملیمان مورد خدشه قرار میگرفت میتوانستیم حج را لغو کنیم میگوید: پول حجاج برای کشتار مردم یمن استفاده نمیشود.
آیتالله سیدمجتبی حسینی نماینده ولی فقیه در عراق است و قطعاً با توجه به حضور مداوم در این کشور میتواند گزینه مناسبی برای صحبت در این خصوص باشد. اما ما ضمن مرور نحوه آزادسازی موصل به دیگر مسایل منطقهای از جمله درگیری قطر و عربستان و تحولات سوریه نیز پرداختیم و سوالاتمان را از راه دور و به وسیله شبکههای اجتماعی از او پرسیدیم. بخوانید ماحصل این گفتوگو را.
ابتدا به سراغ آزادسازی موصل میرویم، از نظر شما دلایل پیروزی مردم عراق در شکست تروریستها و آزادسازی موصل را چطور میتوان بررسی کرده و برشمرد؟
همه چیز به مردم و اتحاد آنها بر میگردد، به نظر من مردم عراق احساس کردند تروریستها خطر بزرگی برای کل طوایف و گروهها درعراق هستند و لذا به فرمان و حکم آيتالله سیستانی حرکت عمومی انجام داده و با استقبال خوبی که از این فتوا داشتند توانستند به پیروزی برسند.
البته نباید از این امر غافل شد که سقوط موصل در اثر کوتاهی و سهلانگاری برخی افرادی بود که پستی به عنوان استاندار گرفته بودند. این افراد در واقع همان بقایای صدام و رژیم بعثی بودند که به دلیل بیتجربگی مردم شیعه و سنی موصل و نداشتن شناخت کافی از ماهیت داعش این اتفاق رخ داد. از ابتدای سقوط صدام تاکنون آنطور که باید مسئولان برای مردم این شهر و حل مشکلات آنها کاری صورت نداده بودند و همین موضوع به بیتجربگی و عدم شناخت آنها از دشمن اضافه شد و دست به دست هم داد تا با اشتباه محاسباتی شهر به دست داعش بیفتد.
یعنی مردم شهر ناخواسته در سقوط شهر مقصر بودند؟
میشود گفت اشتباه محاسباتی کردند، آنها امید داشتند به اینکه بالاخره شاید داعش بیاید شرایط جدیدی را برایشان پیشآورده و مشکلاتشان را کم کند چراکه داعش بحث سنی و شیعه را مطرح کرده بود که با توجه به اینکه اکثراً جمعیت موصل را سنیها تشکیل میدادند، فکر میکردند اگر این گروه بیایند سر کار به نفعشان خواهد بود، اما خودشان دیدند که نه تنها اینها نفعی برایشان نداشت، بلکه با همه مردم بسیار بدرفتاری کردند.
البته طبیعت داعش همین است. حکومت داعش یک حکومت ظلم و استبدادی است و برای هیچ جمعیتی چه شیعه و چه سنی هیچگاه اراده و استقلال و نفعی قائل نبوده است. این گروهک تروریستی عقیده دارد که حکومت دموکراتیک و انتخابات یک شرک و بدعت است و مردم هیچگونه حق انتخابی ندارند. خودشان فردی را برگزیدهاند و اسمش را امیرالمؤمنین میگذارند و اعتقاد دارند که آن کسی که اسمش را میگذارد امیر المؤمنین هر کاری که دلش میخواهد آزاد است که انجام دهد.
پس مردم موصل بعد از شناختن ماهیت داعش خودشان در بیرون راندن تروریستها پیشقدم شدند؟
جمیع شرایط دست در دست هم داد تا موصل آزاد شود، یکی از این شرایط هم بیداری مردم موصل بود. اما به طور کل در باب پیروزی در موصل میتوان گفت که ایستادگی مردم شهر، در کنار خسته شدن از جنایات و فجایع بیشمار تروریستها در شهر، مقاومت ملت عراق و حشدالشعبی یعنی همان بسیج مردم و ارتش عراق باعث شد که آزادسازی موصل با موفقیت پیش رفته و انجام شود.
برخی معتقدند که آزادسازی موصل بیش از انتظار طولانی شد و میشد این شهر در مدت کوتاهتری از سلطه تروریستها آزاد شود؟
بله، اما برای همه (مردم، ارتش، حشدالشعبی و...) مهم بود که مردم عادی و بیگناه کشته نشوند و برای همین با احتیاط عمل شد. البته به دلیل اینکه موصل شهر قدیمی بسیار بزرگ و گستردهای بود پیشرفت عملیات در آنجا با مشکل برخورد میکرد چراکه اگر قرار بود بیگدار و بدون برنامه عمل شود به کشته شدن بسیاری از مردم عادی منجر میشد، همینطور نمیتوان ادعا کرد که شهر زودتر میتوانست آزاد شود چراکه اگر میخواستند با سرعت پیش بروند با توجه به اینکه محلههای قدیمی موصل بسیار پیچیده و پر پیچ و خم بود نفرات بیگناه زیادی کشته میشدند، درست است که ماجرا طول کشید ولی الحمدالله آزاد شد.
البته هنوز سایر منطقه دست تروریستها است که انشاالله امیدواریم به زودی آزاد شوند. منطقه تلعفر و منطقه سنجار امیدواریم که به زودی از دست تروریستها آزاد شود. وقتی موصل آزاد شد مردم هم استقبال بسیار خوبی از مجاهدین کردند. نکته اساسی آن است که جنایات داعش در موصل عبرتی شد برای ملت عراق و برای کسانی که احیانا ممکن است براساس جعل تصور کنند که این عوامل استکبار و عوامل تکفیریها و عوامل فتنه میتوانند برای آنها خدمتی کنند و لذا ثابت شد تروریستها خدمت که هیچ بلکه ضررهای فراوان هم به مردم وارد شده است، همانطور که دیدیم حتی اهل سنت هم به دست داعشیها به شکل فجیعی کشته شدند و آزادی هم برایشان به ارمغان نیاوردند.
در این بین نقش مرجعیت و هماهنگی مذاهب را در شکست دشمنان چقدر موثر میدانید؟
به نظر بنده، مرجعیت عراق را نجات داد. یعنی آیتالله سیستانی با آن فتوا یا به تعبیر درستتر و دقیقتر با آن حکمی که برای بسیج مردم به سوی جنگ و مقاومت در برابر داعش صادر کردند، عراق را نجات دادند، اگر چنانچه این مرجعیت نبود و حرکت عمومی مردم به تبع از مرجعیت نبود نه تنها ممکن بود عراق به دست تروریستها بیفتد، بلکه عدد کشتهها از مردم عامی آن هم با ذلت و خواری بیشتر میشد.
اما مردم عراق پیرو فتواهای صادر شده احساس خطر و احساس جدی بودن خطر تروریستها را کردند و فرمان و حکم سیستانی هم موثر واقع شد که درپی آن موجی ایجاد شد برای مقاومت کردن مقابل تروریستها که بحمدالله توانستند آنها به یاری ارتش بروند و مقابل دشمن بیاستند.
از سرنوشت بغدادی خبر جدیدی دارید؟ آیا با کشته شدن او و آزادی موصل باید کار را تمام شده و داعش را تمام شده دید؟
درباره سرنوشت بغدادی همان اخبار را دارم که عنوان شده، خبر این است که او کشته شده اما بغدادی چه کشته بشود چه نه، او یک عنصر از عوامل دشمن بود یعنی یک عنصر از عوامل ساخت آمریکا و دست پرورده اسرائیل و بدخواهان مسلمین و در واقع همه آنهایی که میدیدند با وجودی که آمریکا صدام را ساقط کرد، اما عراق رویکردی ضد آمریکایی پیش گرفت و در حال نزدیکی به ایران است، در واقع دیدند که عراق با انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی ایران در حال هماهنگ شدن است و دل ملت این کشور برای ولایت فقیه میتپد و حرکت میکند، بر همین اساس کاری کردند که کشور آرام پیش نرفته و بحرانی شود.
اینها افرادی مانند بغدادی و قبل از آن گروههایی مانند القاعده، جبهةالنصره و جبهةالشام در سوریه و در سراسر دنیا که ابتدا در افغانستان این رویه به وجود آمده را ایجاد کردند تا همه وسایل را برای جلوگیری از آزادی ملتها خصوصا تمایل به انقلاب اسلامی به کار گیرند که البته در رسیدن به این هدف ناکام ماندند. آنچه سناریوی ضد اسلامی پشت پرده ظهور تروریستها را قطع میکند موفقیت مردم در حفظ وحدت و مبارزه با تروریسم است این کار باعث میشود که دشمن در اینکه بتواند در این مناطق نفوذ کند به یاس برسد و نابود شود.
با توجه به توضیحاتتان درباره تمایل دشمن به حفظ ناآرامی عراق، راهبرد دشمن پس از آزادی موصل برای ناآرام نگه داشتن عراق چه چیزی میتواند باشد؟
قطعاً دشمن بعد از موصل هم در فکر فتنه جدیدی است و در فکر این هستند که جنگهای داخلی راه بیندازند، ولی به یاری خداوند متعال انشاالله با بیداری ملتها نمیتواند این کار را انجام دهد، با همه این تفاسیر و یقین به ناکامی دشمن ولی بالاخره باید آمادگی باشد و اینطور تصور نکنیم به آخر خط رسیدیم و همه تروریستها نابود شدهاند، ملت عراق نباید چنین تصوری نکنند که این تصور باعث سستی و وهم ملت میشود. بنابراین باید بدانیم که تا وقتی حقی و باطلی وجود دارد باید حالت مقاومت را داشته باشیم تا اینکه باطل نفوذ نکند و کار را به دست نگیرد.
بعد از بیرون رفتن داعش و شکست گروهک تروریستی در عراق چه کارهای فرهنگی برای جلوگیری از اشاعه فکر تروریستی و تشکیل گروهکهای اینچنینی باید انجام داد؟
به نظر من نه تنها بعد از خروج داعش بلکه از الان هم باید کارهای فرهنگی و طویلالمدت را شروع کرد. باید در عین حال که جنگ انجام میشود جنگ را مدرسه و مکتبی برای خودسازی و مقاومت قرارداد و مرتب به تودههای مردم توجه داشته باشند که اسیر تفکرات تروریستی و وعدههای اغواکنندهشان نشوند، باید این تفکر را در عراق به صورت اقناعی اشاعه داد که آزادی و حریت و سربلندی ملتها در مقاومت است و عدم و نابودی در تسلیم شدن و نادیده گرفتن دشمن به وجود خواهد آمد.
همچنین باید این را به مردم توضیح بدهند که آنها بدانند که تروریست منجی آنها نخواهد بود و جز فتنه و جنگ و ناآرامی چیز دیگری پیش نمیآورد.
بنابراین با روشنگری درباره ماهیت تروریستها میتوان اندیشههایی که متأسفانه در دل برخی جوانان نفوذ کرده و باعث شده اینطور خودشان را به هلاکت برسانند، رخت بربسته و ریشه عملی این اندیشهها و پیامدهای سیاسی و اجتماعی آنها یعنی اینکه این اندیشهها بر خلاف شرع و دین و انسانیت است برای مردم بازگو شود. کارها با توکل به خدا و حفظ وحدت پیش میرود و میتوان بر اوضاع مسلط شد، بنا بر این باید از الان کار فرهنگی انجام و روز به روز این اقدامات بیشتر شود. در نهایت باید این را بگوییم که مشکلات و شرایطی که با سقوط موصل پیش آمد ولو اینکه بسیار دردناک بود اما انشاالله موجب عبرت و اندرز و تنبه ملت عزیز و برادر عراق قرار گرفته و بتواند آیندهای روشن بدون تکرار چنین حوادث تلخ را برای مردم این کشور رقم بزند.
اوضاع سوریه را چطور ارزیابی میکنید و فکر میکنید چه زمانی سوریه هم بتواند از تروریستها خالی شده و کشوری یکپارچه شود؟
سوریه با عراق به شدت متفاوت است، سوریه وضع بسیار پیچیدهای دارد چون از اول انقلاب مرحوم حافظ اسد همراه انقلاب اسلامی بود و در تشکیل حزبالله نقش بسیار حائز اهمیتی داشت.حامی مقاومت اسلامی در مرزهای فلسطین اشغالی بوده و به آنها کمک میرساند، لذا دشمن از اینکه سوریهای آگاه و آزاد و آباد باشد بسیار وحشت دارد و میترسد.
سوریه آزاد را حضور انقلاب در کنار مرزهای سرزمینهای اشغالی به حساب میآورند و لذا آرام نخواهند نشست و پیوسته توطئه میکنند تا این کشور آرام نباشد. لکن در عرض این چند سالی که این فتنه را در سوریه به پا کردهاند به برکت حرکتهای انقلابی و نقش موثر جمهوری اسلامی دشمن نتوانسته به اهداف خود نایل شود.
جمهوری اسلامی در حفظ ثبات سوریه بسیار موثر بوده و در حقیقت این جبهه برای جمهوری اسلامی میدانی برای به خاک مالیده شدن بینی آمریکا و مستکبرین بوده اما باید بدانیم که آنها هم آرام نخواهند نشست.
علیرغم اینکه آنها مایل نیستند سوریه آرام شود و حتی در مورد عراق هم همین نظر را دارند چراکه اوباما از ابتدای به وجود آمدن تروریستها در عراق گفت ما ۱۵ سال میخواهیم با داعش بجنگیم، به عقیده من معنای این سخن اوباما این بوده که امریکا ۱۵ سال میخواهد داعش را نگه داشته و عراق را مرکز فتنه قرار داده است.
اما امریکا در عراق به کمک نیروهای مقابلهکننده با تروریستها آمد؟
نه اشتباه نکنید اسما این کار را کرد، دلیل اینکه آمریکا در عراق اسما وارد مبارزه با تروریستها در آزادسازی موصل شد و مثلا در جنگ موصل مشارکت داشت، مبارزه با داعش نبود چراکه این کشور هیچ وقت علیه داعش نبوده است بلکه واقعیت این بود که آنها وارد شدند تا داعش را تقویت کنند و همزمان در مرکز تلعفر و در مرکز سنجار برای داعش وسایل پیشرفته میفرستاد. این اقدام به وسیله هلیکوپتر امریکایی و وسایل نقلیه صورت میگرفت تا داعش به مرکزی که آنها علاقهمند بودند منتقل شود، این کار را میکرد که این گروهک نابود نشود. بنابراین آمریکا مایل نیست که عراق آرام بشود و به طریق اولی مایل نیست که سوریه هم روی آرامش را ببیند و مخصوصا علیه سوریه تمام کشورهای عربی که مزدور اجنبی هستند و کشورهای غربی که علیه جبهه مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران که خواستگاه آزادی و سربلندی است و حزبالله لبنان که ارزشهای انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را محقق میسازد و مردم سوریه و فاطمیون و حیدریون و علویون که مقاومت میکنند، ایستادهاند و اقدام میکنند. نمیخواهند سوریه آرام شود اما ما امیدواریم که آرامش در کشور سوریه برقرار شود.
این روزها تنشهای بسیاری میان قطر و سعودی شاهد هستیم تحلیل شما از این وضعیت چیست آیا این رفتارها به جنگ ختم میشود؟
در باب قطر و عربستان چنانکه امام خمینی(ره) گفته اند، اینها مانند گرگهایی هستند که دور یک طعمه جمع شدهاند در حالی که همه از هم میترسند و مراقب یکدیگر هستند که بوسیله یکدیگر خورده نشوند.
در همین چارچوب است که خداوند در قرآن میفرمایند تصور میکنی که آنها با هم هستند ولی در اصل دلهایشان از هم دور است.
آشوبهای جدید در منطقه نیز فکر نمیکنم چندان برگرفته از تنشهای این دو کشور باشد درگیری قطر و عربستان، درگیری دو دولت است؛ درگیری ملتها نیست؛ در حالی که چالش منطقه در عرصه ملتها است.
فکر نمیکنم که تنشها میان قطر و آلسعود به جنگ منجر شود چراکه دنیا از جنگ خسته است و دیگر آمادگی جنگی جدید را ندارد. آمریکا نیز توان شروع جنگ جدیدی را ندارد. نه قطر و نه عربستان به دنبال چنین رویکردی نیستند لذا این تنشها در حوزه سیاسی و محدود خواهد بود اما در نهایت جنگی در نخواهد گرفت.
همانطور که دیدم آلسعود و شرکای اسرائیلیاش چنانکه دیدند که قطر تسلیم ۱۰خواسته عربستانیها نشد آنها خواستههای خود را به ۶ عدد تقلیل دادند و احتمال کاهش این عدد همچنان هم وجود دارد. البته ما به این امر توجه داریم که قطر زمانی از مرکزهای حمایت از تروریسم بوده و نیت خوبی نداشته اما اخیرا مواضع خوبی اتخاذ کرده که امیدواریم این رفتارها ادامه داشته باشد تا بتواند گذشته سیاه خود را که حمایت محض از تروریستها بود جبران کند.
مواضع ایران در قبال بحران سعودی و قطر را چگونه ارزیابی میکنید؟
در باب رفتارشناسی ایران در تحولات منطقه و بحران میان قطر و سعودی باید بگویم که جمهوری اسلامی از این تغییر رفتار قطر و هر کشوری که در چارچوب وحدت منطقه اقدام کند استقبال میکند. ایران همواره به دنبال ثبات و امنیت در منطقه بوده و نقش ایران در قبال تنش قطر و عربستان نیز بر همین اساس پیش خواهد رفت که بر روابط گسترده با کشورهای اسلامی و مصلحت اسلام و جلوگیری از شکاف در منطقه اقدام خواهد کرد که در قبال مسئله قطر و عربستان نقشآفرینی خوبی داشته است.
و اما این سوال با توجه به نزدیک شدن به ایام تمتع فکر میکنید اولا این حج چقدر با رعایت اعمال سیاسی عبادی کامل از جمله دعای کمیل و برائت اجرایی بشود و دوما آیا آلسعود کاری بر خلاف تعهداتش انجام میدهد و حجاج را با مشکل مواجه میکند؟
در باب مسئله حج و چگونگی برگزاری آن باید فقط ابراز امیدواری کنم که اتفاقی رخ ندهد و همه چیز به خوبی انجام شود، امیدواریم که چنانکه عربستان به این نتیجه رسیده که عدم حضور ایران در حج ضررهای بسیاری برای این کشور در حوزه اقتصادی و حتی مردمی به وجود آورده است رفتارش را با حجاج اصلاح کند. چراکه حج متعلق به یک دولت نیست چنانکه در قرآن آمده که حج برای خداست و مردم.
لذا جلوگیری از حج و ایجاد مزاحمت برای آنان به نفع عربستان نیست. البته بعد از مذاکرات ایران و عربستان و دایر شدن مجدد حج شاید هم بتوان ادعا کرد که آلسعود به این مهم رسیده که در باب حج و حجاج ایرانی نیاز به تغییر موضع دارد و این کار را انجام داده است.
به هر حال اینطور که شاهدیم در بسیاری از مسائل از زیادهخواهی خود، کوتاه آمدند و در دیدار با برگزارکنندگان حج شروط کشورمان از جمله برای برگزاری دعای کمیل و برائت در عرفات را پذیرفتند. باز هم میگویم که امیدواریم که حج امسال خوب برگزار شود.
برخی با رفتن به حج با وجود حملات گسترده عربستان به یمن و کشتار مردم مظلوم این کشور در تضاد قرار گرفتهاند شما چه توصیهای دارید؟
اما درباره اینکه برخی تصور میکنند که رفتن حج در شرایطی که میان دو کشور تنش وجود دارد به مصلحت نیست و عزتمندانه نخواهد بود باید بگویم که این دیدگاه درستی نیست. باید در نظر داشت که اولا دیدگاه آلسعود نسبت به زیادهخواهی از حجاج تنزل کرده و در مواضعشان پذیرفتهاند که شروط ایران در حج تمتع اجرایی شود. ثانیا حج یک امر شرعی است و مردم سالهاست که پول خود را به دولت سپردهاند و دولت موظف است که راه را هموار سازد که مردم بتوانند این فریضه خود را ادا کنند.
به هر حال حضور در سرزمین حج در وقت تعیین شده امری شرعی و برای مردم است نه برای یک دولت که بخواهد مانع انجام آن شود. این را قبول دارم که اگر آلسعود خواستههای خود را به ما تحمیل کرده بودند آنگاه حج تمتع مخالف عزت مردم و اسلام بود و ما نباید به حج میرفتیم اما در شرایط کنونی برگزاری حج امری درست و صحیح است. امیدوارم که حجاج به سلامتی بروند و به کشور بازگردند.
به هر حال عدهای معتقدند که پول حجاج به سعودی میرسد که در یمن در حال کشتار مردم است آیا انجام حج نوعی کمک به عربستان علیه مردم یمن نیست؟
ببینید، مسئله دیگر مسئله خشونت سعودی در یمن و هزینه شدن پول حجاج در این راه است که درباره آن نیز باید بگوییم که پول حجاج چندان به دست عربستان نمیرسد که بخواهد آن را صرف جنگ کند، چراکه بخش عمدهای از این درآمدها به مردم عربستان میرسد.
حجاج خرید میکنند، غذا میخورند و مدتی را در عربستان زندگی میکنند و اینها درآمدهایش به مردم عربستان میرسد. سعودی آن قدر منابع نفتی و ثروت دارد که از آنها برای جنگ یمن استفاده کند و نیازی به پول حجاج نداشته باشد.
یادتان نرود که چه حج باشد چه نباشد پول آنها برای کشتار مردم یمن از راه دیگر تأمین خواهد شد. چنانکه دیدیم وقتی ترامپ به عربستان رفت آلسعود پول مردم فقیر و مظلوم عربستان را در قالب خرید تسلیحات به آمریکا داد (مبلغی حدود ۴۶۰ میلیارد دلار) اقدامی که نشان میدهد از یکسو عربستان دولت ذلیل و کوچکی است و از سوی دیگر نشانگر ماهیت زورگوی آمریکاست. لذا پول حج تاثیری در روند جنایات سعودی در یمن و منطقه ندارد.
ممنون از اینکه وقتتان را به ما اختصاص دادید؛ در پایان اگر صحبت خاصی دارید، بفرمایید؟
در نهایت باید تاکید کنم که حج کمک به مردم عربستان است که شامل مغازه داران و کسبه میشود. در همین حال حج عزت اسلام و مسلمین است و حضور حجاج ایرانی که سربلند و با نظم مراسم حج را به جا میآورند زمینهساز عزت و سربلندی اسلام و ترویج و گسترش انقلاب اسلامی که امام خمینی(ره) پایه گذار آن بودند و رهبر معظم انقلاب پرچمدار آن هستند. امیدوارم که حج امسال مایه سربلندی و دستاوردهای بسیار برای حجاج ایرانی شود و حجاجمان سفری خوب و سراسر معنویت را به خانه خدا داشته باشند و با توشهای فراوان به کشور باز گردند. امیدواریم که سعودیها هم از دشمنی مکرر با حجاج ما دست برداشته و رفتارشان را اصلاح کنند.
گفتو گو: قاسم غفوری- مائده شیرپور