غرب آسیا در حالی با بحرانهای گستردهای همچون تروریسم و دخالتهای آمریکا و البته ادامه جنایات سعودی در یمن و صهیونیستها در فلسطین همراه است که در اقدامی قابل تامل «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل در گزارش سالیانه خود بار دیگر خواستار خلع سلاح حزبالله لبنان شد. گوترش مدعی شد وجود سلاح خارج از کنترل دولت لبنان بعلاوه شبهنظامیان مسلح، همچنان امنیت و ثبات لبنان را تهدید میکند؛ ادامه برخورداری حزبالله از ابزارهای نظامی پیشرفته خارج از سیطره دولت، بسیار مایه نگرانی است. در ازریابی آنچه از سوی دبیر کل سازمان ملل صورت گرفته چند نکته قابل توجه است. ادعای گوترش خلاف منشور سازمان ملل و وظایف دبیر کل است چرا که حزب الله بخشی از ساختار دفاعی یک کشور است و نه گروهی شبه نظامی. بر اساس راهبرد دفاعی لبنان، ارتش، مردم و مقاومت رکن دفاعی هستند لذا حزب الله بخشی از بخش نظامی لبنان است و گوترش حق ندارد علیه آن موضع گیری کند .
این اظهارات گوترش در حالی بیان میشود که «میشل عون» رئیسجمهور لبنان به عنوان اولین مقام سیاسی در این کشور، در مناسبتهای مختلف بر سلاح حزبالله تأکید کرده است. وی دو سال پیش (۱۳۹۶) در مصاحبهای به «المانیتور» اعلام کرد سلاح حزبالله برای مقابله با رژیم صهیونیستی ضروری است. حزب الله زمینه ساز امنیت لبنان در برابر تروریسم و رژیم صهیونیستی است لذا باید از آن تقدیر شود نه ادعای خلع سلاح آن را بدهند. جهان اذعان دارد حزب الله نبود لبنان نبود و حتی امنیت جهان نبود چرا که حضور حزب الله در منطقه از عوامل نابودی تروریسم است در این میان با توجه به تهدیدات بسیار علیه لبنان، سخنان گوترش تهدید امنیت لبنان است و باید پاسخگو باشد. همزمانی ادعای گوترش با تهدیدات غرب و صهیونیستها علیه لبنان و حزب الله نشانگر هماهنگی آنها علیه امنیت و استقلال لبنان است بویژه اینکه حزب الله جز ساختار سیاسی ( دولت و پارلمان لبنان) است لذا ادعا علیه ان ادعا علیه حل لبنان است.
ادعای گوترش حمایت از تروریسم است چرا که حزب الله مبارزه کننده با تروریسم است بر این اساس تقارن ادعای گوترش با اقدام امریکا در احیای داعش در عراق و سوریه جای تامل دارد. نکته قابل توجه دیگر آنکه گوترش به جای حل بحران یمن و مقابله با اشغالگری سعودی و صهیونیستی با ادرس غلط دادن به افکار عمومی سعی در پنهان سازی کاستی های خود دارد در این میان بسیاری بر این امر تاکید دارند که گوترش به جای مداخله در امور لبنان به مقابله با دخالت آمریکا در ونزوئلا و بحرانسازی سعودی اماراتی در سودان و لیبی بپردازد.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که ادعاهای دبیر کل سازمان ملل نه در چارچوب رفتارهای دبیرکلی بلکه بر اساس ساختار وابسته سازمان ملل به غرب صورت میگیرد که جز ایجاد بحران در منطقه هدف دیگری برای آن نمیتوان در نظر گرفت. رفتاری که در نهایت بیانگر ناتوانی سازمان ملل در تحقق منشور ملل متحد است که هر روز آن را به سمت سرنوشت جامعه ملل که همانا نابودی است نزدیکتر میشود.
نویسنده: قاسم غفوری