یکی از شبهاتی که در سطح افکار عمومی مطرح میشود آن است که آیا ریشه اصلی فتنه ۸۸ احمدینژاد و حرفهای او در مناظره انتخاباتی با سران فتنه بود و اینکه او با بداخلاقیها و سخنانش علیه سران فتنه بنیانگذار تظاهرات و آشوبهای ۸۸ بوده است.
اخیراً نیز در این زمینه عباس عبدی از تحلیل گران اصلاحطلب در گفتوگویی عنوان کرده است که طراح فتنه ۸۸ محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت بوده است.
نکته قابل توجه در این سخنان این است که به عقیده وی فتنه ۸۸ و رویداهای مربوط به آن یک بازی بود که آن طرف یعنی جناح احمدینژاد طراحی کرد و اصلاحطلبان هم در این بازی افتادند.
وی با اشاره به اینکه یکبار به این موضوع در فردای مناظره ۱۳ خرداد در سخنرانی خود در کردستان اشاره کرده است افزود: در واقع سیستم آنها (احمدینژاد) این بازی را طراحی کردند و اصلاحطلبان هم وارد آن شدند و کل این بازی شکل گرفت.
در اینکه نوع رفتار و سلوک سیاسی محمود احمدینژاد هیچگاه مورد علاقه اصلاحطلبان نبوده است حرفی نیست اما اینکه آنها رفتار سیاسی خود را به وی مربوط میدانند ومطرح میکنند که ساده اندیشانه در بازی وی فریب خوردهاند جای تعجب و شگفتی دارد.
نگاهی به حوادث فتنه ۸۸ نشان میدهد که جریان اصلاحطلب تلاش کرد از احمدینژاد به عنوان یک سپر استفاده کرده و اینک برای مطرح شدن دوباره در جریان قدرت و افکار عمومی بدنامی خود در این ماجرا را به گردن وی بیندازند.
در حقیقت احمدینژاد سابقه دو دوره ریاست جمهوری را در کارنامه خود داشته و طبیعتاً در دوره ۸ ساله میتوان خطاهای قابل توجهی برای مانور دادن و تخریب وی یافت و در این میان اصلاحطلبان میکوشند با سیاهنمایی و بزرگنمایی برخی ضعفهای احمدینژاد، خیانتهای خود را در ماجرای فتنه ۸۸ توجیه کرده و به دست فراموشی بسپارند.
این درحالی است که شواهد تاریخی نشان میدهد که ماجرا فتنه ۸۸ فرا تر از اینگونه اظهارنظرها بود و حتی برخی از مدارک بیانگر ارتباط برخی از فتنه گران به دشمنان نظام برای حرکت این جریان به سوی سرنگونی نظام میباشد.
از جمله نگاهی به اظهارات سناتور مککین که سال ۸۴ گفته بود با انقلاب سبز باید انقلاب اسلامی را نابود کرد نشان میدهد که غربیها از مدتها قبل در طراحی و ایجاد برنامه برای چنین حرکتی بودهاند و دشمن در حوزههای دیپلماتیک، اطلاعاتی و امنیتی و همچنین حوزه رسانهای تمهیدات لازم برای یک فتنه بزرگ بهمنظور براندازی نظام جمهوری اسلامی را آماده کرده بود، به طوری که شاهد حضور دیپلماتهای غربی در شورشهای خیابانی سال ۸۸ بودیم.
وقتی از این دیپلماتها سؤال شد که "چرا بهخلاف عرف دیپلماتیک در خیابانهای تهران شورشگران را هدایت میکردید؟"، آنها پاسخ داده بودند "ما تردید نداشتیم که کار جمهوری اسلامی تمام خواهد شد و میخواستیم نقشی در این مسئله داشته باشیم".
نگاهی به آنچه که گذشت
اما ورق زدن آنچه در زمان فتنه ۸۸ گذشت نشان میدهد که آنچه که اصلاحطلبان در اینباره میگویند با واقعیتهای تاریخی تطابق نداشته و ماجرا به گونهای دیگر طرحریزی شده بود.
اصلاحطلبان و بسیاری از چهرههای مبرّز آنان در جریان فتنههای سال ۸۸ و حتی قبل از انتخابات آن سال، مواضعی داشتند که این مواضع، تقویتکننده اصلی جریان فتنه محسوب میشد و حتی بعدها نیز نشان داد که اتخاذ این مواضع چگونه توانسته است فتنه را از عمق بیشتری برخوردار کند.
واکاوی فتنه ۸۸ نشان میدهد که اساساً رئوس فتنه در داخل هیچگاه ادعا نکردند که باید بهخاطر صحبتهای احمدینژاد به خیابانها بریزیم و هشت ماه اغتشاش کنیم؛ بلکه تمام بیانیههای موسوی و کروبی ادعای تقلب و جابهجایی آرا را در دل خود داشت و موسوی و اطرافیانش مدعی بودند او با اختلاف آرای بالا پیروز انتخابات شده است.
بنابراین تقلیل دادن فتنه به دعوای موسوی و احمدینژاد و قائل شدن مناظره و اغتشاشات پساانتخاباتی، انحراف موضوع از جریان فتنه، پوشاندن حقیقتهای تاریخی و کتمان واقعیتها است.
از سوی دیگر مصاحبه روزقبل از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ یکی از سران فتنه با نشریه تایم که در آن به صراحت به صراحت از اغتشاشات و تجمعات خیابانی در ایام پس از انتخابات، حتی در صورت پیروزی در انتخابات! و آن هم برای فشار به رهبری سخن گفته شده بود بیانگر آن است که موضوع تنها یک اختلاف ساده در یک مناظره انتخاباتی نبود.
نشریه تایم در اینباره با اشاره به این گفتوگو نوشت: او مؤکداً ابراز داشت که تجمعات خیابانی چشمگیر هفتههای گذشته احتمالاً ماهیت ساختار قدرت را بهنحوی بنیادین دگرگون خواهد ساخت و در واقع این اتفاق با فشار بر رهبر نسبت به پذیرش بیشتر افکار عمومی رخ خواهد داد.
این نشریه میافزاید: ما (یعنی تایم) پرسیدیم "اگر انتخابات را ببازد، آنوقت چه میشود؟ و او پاسخ داد: تغییر از مدتی قبل آغاز شده است. تنها بخشی از ن به پیروزی در انتخابات مربوط میشود و بخشهای دیگر ادامه خواهند یافت و هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود.
در عین حال راه اندازی کمیته صیانت از آرا برای ایجاد شبهه و القای دروغ تقلب در انتخابات از چند ماه قبل از برگزاری انتخابات، اعلام نتیجه انتخابات چند ساعت قبل از پایان زمان رأیگیری، طرح دروغ تقلب در انتخابات بدون ارائه حتی یک سند توسط سران فتنه، توهین به مقدسات و حمله به هیئتهای مذهبی، مخدوش کردن چهره نظام در جامعه جهانی و صدمه به اموال عمومی نشانگر این واقعیت است که این فتنه برای ملتهب کردن جامعه برنامهریزی شدن بود.
همچنین ادامه فتنهانگیزیها با همراهی رسانههای بیگانه و تحریک هواداران تا ۲۵ بهمن ۸۹ و مشابهتسازی جریان فتنه با انقلابهای بهار عربی و درگیری با نیروی انتظامی و مقابله با نظام موضوعی است که فراتر از یک اعتراض انتخاباتی بود.
فریب خوردگی
این کدها و کدهای فراوان دیگر از جمله طرح تعمدی احتمال تقلب آن هم ماهها پیش از آغاز رقابتهای انتخاباتی توسط برخی شخصیتهای مهم حامی فتنه، نشان میدهد که حداقل برای سران فتنه مسئله فریبخوردگی در میان نبوده و آنها آگاهانه وارد شورش پساانتخاباتی شدهاند.
آنها هیچگاه نسبت به اعمال خود اعلام برائت نکرده و بلکه در هر فرصتی که پیش آمده برای ادامه این موضوع علیه نظام بهره جستهاند.
از سوی دیگر اصلاحطلبان نیز در جریان دو فتنه ۷۸ و ۸۸ نشان دادهاند که نه تنها سادهاندیش نیستند بلکه برای رسیدن به قدرت و براساس توهمات خویش، عرصه داخلی کشور را میدان آشوب قرار میدهند. آنها نه تنها فریب نخورده بودند بلکه این جریان را جدی گرفته و برای قوام بیشتر آن تلاش میکردند که اندکی جستوجو در لابهلای مواضع اصلاحطلبان در دوران فتنه به راحتی این نکته را روشن میکند.
در عین حال جالب است که اگر آنها متوجه بازی خوردن خود در این ماجرا شدند چرا این موضوع را جریانسازی نکرده و به سران فتنه که با آنها همراهی میکردند هشدار ندادند. همچنین آنها در بسیار از موارد مرز خود را با سران فتنه مشخص نکردند.
در نهایت
در نهایت فتنهگران بزرگترین خسارت و ضربه لطمه به آبروی نظام را ردند وخون هزاران شهید را که به پای این نظام فدا شده بود را نادیده گرفتند که از منظر افکار عمومی این امر جنایتی بزرگ و نابخشودنی است.
در این میان اصلاحطلبان میکوشند با ارائه تصویری سیاه و تیره و تار از ۸ سال ریاست جمهوری احمدینژاد مسبب حوادث ۸۸ را احمدینژاد معرفی کنند. جریان اصلاحطلبی برای پنهان کردن مشکلات، ضعفها و کمکاریهای خود نیاز به یک سیبل دارد. سیبلی که بتواند انتقادها و مطالبات ا را به سمت آن هدایت کرد و خود در امان ماند. اما نباید از نظر دور داشت که مردم در ۹ دی ۸۸ به خوبی مقصر را شناختند و به خوبی از خجالت ۸ ماه مزاحمتشان درآمدند.