جمهوری اسلامی ایران در حالی بر اصل مذاکره و تعامل با جهان تاکید دارد که همزمان، پاسخگویی به تهدیدات و زیاده خواهیهای طرفهای مقابل را از حقوق خود دانسته و بر مقاومت در برابر رفتارهای غیر منطقی طرفهای مقابل تاکید دارد. در همین چارچوب در اقدامی قابل تامل جمهوری اسلامی ایران دونالد ترامپ و ۱۰ مقام ارشد آمریکایی از جمله مایک پومپئو وزیر خارجه این کشور را به خاطر نقش و دخالت در اقدامات تروریستی و ضد حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی و اتباع ایرانی در فهرست تحریمهای خود قرار داد.تحریم این مقامات آمریکایی در راستای اجرای قانون مقابله با نقض حقوق بشر و اقدامات ماجراجویانه و تروریستی آمریکا در منطقه مصوب ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ مجلس شورای اسلامی به دلیل ارتکاب جنایات تروریستی، ترویج و حمایت از تروریسم و نقض قواعد اساسی و اصول بنیادین حقوق بین الملل از جمله حقوق بشر صورت گرفته است.
این اقدام از سوی جمهوری اسلامی ایران در حالی صورت گرفته است که در قبال آن چند نکته قابل توجه است نخست آنکه این اقدام براساس حقوق بین الملل و قوانین جهانی حق جمهوری اسلامی ایران است که دشمنان ملت ایران و امنیت و ثبات نظام بین الملل را تحت پیگرد و تحریم قرار دهد. نکته مهم آنکه این اقدام جمهوری اسلامی ایران که برگرفته از اقتدار حقوقی آن میتوان ارزیابی کرد، مرحله جدید مبارزه با تروریسم است. جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر در خط مقدم مبارزه نظامی با تروریسم دولتی آمریکا و متحدانش و گروههای تروریستی بوده است که به اذعان جهانیان نقشی غیر قابل انکار را در این مبارزه ایفا کرده است. اکنون با شکست گروههای تروریستی و حامیانشان در حوزه نظامی، زمان آن است که در عرصه حقوقی سران تروریستها در حوزه تروریسم امنیتی، تروریسم اقتصادی و حقوق بشری مورد پیگرد و مجازات قرار گیرند. براین اساس اقدام اخیر جمهوری اسلامی را باید گامی در عرصه کمک به امنیت منطقه و جهان دانست که برگرفته از ماهیت بشردوستی و جایگاه ارزنده آن در امنیت بین الملل است.
دوم آنکه شاید اعمال تحریم و بازخواست از مقامات آمریکایی امری ناشدنی و بدون پشتوان عملی جلوه گر شود، اما با توجه به شرایط حاکم بر نظام بین الملل و دوری جهانی از یک جانبه گرایی آمریکا، این امر میتواند به یک عرف و امر بین المللی مبدل شود. این امر دارای سابقه است، چنانکه روز جهانی قدس در سال ۱۳۵۸ صرفا در ایران برگزار میشد اما امروز در سراسر جهان برگزار میشود و یا اینکه اشغال و پایان دادن به حیات لانه جاسوسی آمریکا در ایران در شرایطی روی داد که هیچ کشور و ملتی جرات حتی اعلام اعتراض به جنایات و دخالتهای آمریکا را نداشت ولی امروز در سراسر جهان آزادی خواهان فریاد مرگ بر آمریکا سر داده و به مقابله با مداخلات و جنایات آن روی آورده اند. براین اساس اقدام کنونی جمهوری اسلامی در آینده میتواند به اصلی جهانی مبدل شود چنانکه اخیرا نیز حقوق دانان عراقی دستور بازداشت ترامپ به جرم ترور سرداران مقاومت شهید سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس معاون حشد الشعبی و همرزمان آنها را صادر کرده اند.
سوم آنکه این اقدام جمهوری اسلامی را میتوان فاز جدید پیوند میان جبهه مقاومت، آزادی خواهان جهان و ضرردیدگان از سلطه گری و ماهیت ضدبشری آمریکا دانست که در کنار همگرایی سیاسی و امنیتی صورت میگیرد. این رویکرد میتواند به حوزه اتحاد اقتصادی علیه تحریمها و سلطه گری اقتصادی آمریکا نیز گسترش یابد. همگرایی و اتحاد اقتصادی در قالب باشگاه تحریم شدگان با ظرفیتهای گسترده میتوانند زمینه ساز شکست و بی اثر کردن تحریمها شوند.
نکته قابل توجه آن است که رفتارهای دولتمردان جدید آمریکا از جمله تاکید آنها بر فشار هوشمندانه علیه ایران و نیز رفتارهایی همچون استمرار دخالت بحران ساز آنها در ونزوئلا و روسیه و تاکیدشان بر مقابله با چین و حمایت از اشغالگری رژیم صهیونیستی که در سخنان نامزدهای بایدن برای سمتهای امنیتی و دفاعی بیان شده، بیانگر استمرار سیاستهای ترامپ در دوران بایدن است. اقدام حقوقی کنونی میتواند درس عبرتی برای بایدن و مقامات آمریکایی باشد که هر اقدامی با واکنش همراه خواهد بود و نمیتوانند جنایتی -سیاسی، اقتصادی و امنیتی- صورت دهند و از مجازات فرار کنند.
نویسنده: قاسم غفوری