دولت یازدهم کمکم به ماههای پایانی مسئولیتش نزدیک میشود. مهم ترین وعدهای که رئیسجمهور در دوران تبلیغات انتخاباتی به مردم داد بهبود معیشت و مشکلات اقتصادی با حل کردن پرونده هستهای ایران بود. خبرگزاری فردا درخصوص عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی با سیدحسین حسین نقویحسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
چندماه تا پایان دوره دولت یازدهم نمانده است؛ سیاست خارجی این دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
عرصه بینالمللی، برای همه بازیگران اهمیت بسیاری دارد، زیرا امروز تحولات همه کشورها به تحولات عرصه بینالملل مستقیما مربوط میشود. مثلا برای جمهوری اسلامی ایران مهم است که حوزه اقتصاد روسیه چه جهتی دارد و چه تحولاتی در آن اتفاق میافتد یا اتحاد و اتفاق بازیگران در منطقه غرب آسیا بر تحولات کشور ما هم تاثیرگذار است. اما دولت یازدهم از ابتدا نگاه به بیرون برای حل مسائل داخلی داشت؛ یعنی استنباط و دریافتش این بود که آنچه سبب رکود اقتصادی شده، در عرصه بیرونی است نه درونی و اگر این گرهها را باز کند، قفل رکود داخلی هم باز میشود و گردش مالی و چرخش سرمایه روی ریل طبیعی خودش میافتد. به همین جهت همه توان و ظرفیت خودش را به کار گرفت تا گرههای مناسبات بینالمللی را حل کند و با شعار مناسبات جمهوری اسلامی و سایر کشورها و ارتقای درجه اعتبار پاسبورت ایرانی، ارتقای مقام و منزلت ایرانیان در برابر کشورهای دیگر وارد شد.
در بین گرههای عرصه بینالمللی به تشخیص دولت، مهمترین و کلیدی ترین گره، پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران بود. دولت تصور میکرد تحریمها و فشارهای بینالمللی باعث رکود اقتصادی در ایران شده است که درپی آن بحران سرمایهگذاری و بیکاری، عدم ازدواج جوانان اتفاق افتاده است. به همین جهت همه توان خود را در باز کردن این گره اصلی گذاشت، صادقانه هم وارد شد، یعنی استنباط آنها این بود که اگر این گره باز شود کار درست میشود، سرمایهگذاری انجام میشود، تولید رونق پیدا میکند، اشتغال ایجاد میشود و به تبع آن مزایای اجتماعی و فرهنگی هم در پی آن خواهد بود.
اینها در این حوزه ورود کردند و حدود دو سال و نیم تلاش در این زمینه صورت گرفت که مستلزم وقت خیلی زیادی بود؛ یعنی هم مدیریت همه کشور را مشغول خود کرده بود و هم متضمن هزینههای مالی خیلی زیاد هم بود. بالاخره دیپلماسی فعال شبانه روزی، هزینههای مالی خودش را دارد، هزاران ساعت ماموریت باید انجام شود تا چنین مذاکرههایی به نتیجه برسد. نهایتا مذاکرات به سوی برجام سوق پیدا کرد. نمیخواهیم وارد این موضوع بشویم که این متن را چه کسی تهیه کرد؛ این متن کجا آماده شد؛ ما در تهیه آن چه نقشی داشتیم اصلا نقشی داشتیم یا نه؟ نمیخواهم وارد این مسئله بشوم؛ چون از این مرحله عبور کردیم بالاخره توافق برجام انجام شد. وقتی که برجام به نتیجه رسید، علیرغم اینکه منتقدین با انتقاداتشان افقهایی را در این زمینه روشن میکردندکه این برجام این عواقب، آثار و اتفاقات را درپی دارد، دولت سرمست موفقیت بود که مسئله هستهای را حل کرده و برجام معادله برد برد محسوب میشود. اما وقتی اجرای برجام آغاز شد دولت آرام ارام متوجه شد که طرف مقابل خیلی مایل به انجام تعهدات در قبال جمهوری اسلامی ایران نیست. برعکس اینکه بشدت ایران را تحت کنترل خودش بگیرد، خودشان خیلی اهتمامی برای انجام تعهداتشان ندارند یا حداقل آن دسته از تعهداتی که ملت ایران انتفاعی از آنها میبرند در صحبتهای طرف مقابل نیست. آمریکا در اجرای برجام یاغیگری میکرد، یعنی نه تنها اهتمامی برای انجام برجام نداشت، بلکه عهدشکنیها، مانعتراشیها و حتی نقض برجامهای رفتاری آنها را شاهد بودیم به طوریکه منجر به تصویب آیسا شد که نقض آشکار برجام محسوب میشد.
برداشت من این است که بعد از یکسال اجرای برجام آرام ارام کشتی برجام به گِل نشست و از حرکت ایستاد. زیرا ارادهای در طرف مقابل وجود ندارد که ملت ایران از آن انتفاعی ببرد. مثلا بلافاصله بعد از اینکه برجام انجام شد و ایران تعهداتش را انجام میداد که به آغاز برجام یعنی ۲۶ دی ماه برسیم؛ در همان زمان گروههای اقتصادی مختلفی به ایران سفر کردند، توافقاتی انجام شد،۷۰ میلیون دلار توافق با این کشورها انجام شد که اگر نصف این رقم هم عملیاتی میشد تغییر محسوس اقتصادی در کشور را شاهد بودیم؛ اما عملا هیچکدام از این توافقات عملیاتی نشد، به این دلیل که بانکها و نظام بانکی با ما کار نمیکنند. سیستم بانکی به ما خدماتی ارائه نمیکند.
اینکه عملا تحریمهای بانکی باقی مانده است نقض برجام نیست؟
طرف مقابل میگوید خلاف برجام نیست. چون آنها برای هر اقدام مالی که میخواهند مطابق برجام انجام دهند باید از خزانه داری آمریکا مجوز بگیرند؛ خزانه داری آمریکا نه نمیگوید؛ ولی به نحوی جواب میدهد که آن بانک جرات و جسارت کارکردن با ما را پیدا نمیکند و حس میکند پشت این پاسخ مجازات سنگینی خوابیده است و بعدها خسارات جبران ناپذیری ممکن است به آن وارد بشود به همین خاطر بانک هم کار نمیکند حالا این نقض برجام است؟ نه نقض برجام نیست. بانکها با ما کار میکنند؟ نه بانکها با ما کار نمیکنند. یعنی شما نه میتوانید یقه کسی را بگیرید نه مشکلت حل میشود.
تحریم سرمایهگذاری در ایران با برجام برطرف شده است؟
بله؛ به قول آقای عراقچی تحریم سرمایهگذاری در ایران روی کاغذ برداشته شده است، ولی روی کاغذ برداشته شده است. چرا؟ برای اینکه هیچ سرمایهگذار غربی روی ایران سرمایهگذاری نمیکند. زیرا آمریکاییها بلافاصله در کنگره محدودیت کسانی را که به ایران سفر میکنند تصویب کرد. سرمایهگذار هم ریسک نمیکند که برای سرمایهگذاری در ایران رفت و آمدش را به آمریکا محدود کند و خسارات بیشتری ببینید بنابراین عطایش را به لقایش میبخشد.
طبق برجام ایران میتواند به این قانون کنگره اعتراض کند؟
یعنی ایران به آمریکا بگوید چرا برای کسانی که به ایران سفر کرده و سرمایهگذاری میکنند محدودیت ایجاد کرده است. پاسخ آمریکا هم این است که به ایران هیچ ارتباطی ندارد. برای کشور خودم محدودیت ویزا ایجاد میکنم؛ یعنی نه نقض برجام است و نه انتفاعی به کشور ما میرسد. سه سال و نیم وقت و انرژی دولت گذاشته شده است، پاکستان، عربستان، عراق، لیبی، افغانستان و تاجیکستان را ازدست دادیم. جمع بندی من این است که شاید تشخیص دولت غلط نبود و فکر میکرد اگر گرههای بینالمللی را حل کند مشکلات داخلی حل میشود؛ اما عملا این اتفاق نیفتاد. همه انرژی دولت هدر رفته و امروز دست دولت خالی است. اگر امروز از دولت سوال کنیم که یک پروژه را نام ببر که در دولت یازدهم کلید خورد و کلنگ زده و افتتاح شد نمیتواند نام ببرد چون چنین پروژهای وجود ندارد و فعلا ماشین دولت متوقف شده است.
با توجه به اینکه اعتراضات هم به جایی نرسیده است، دولت برای کشتی به گل نشسته برجام تدبیری دارد؟
دولت چارهای ندارد و هنوز هم ژست حمایت از برجام و مفید بودن آن را میگیرد؛ نمیتواند بگوید ملت بزرگ ایران ما اشتباه کردیم و برجام هیج منافعی نداشته است، ملت میگوید پس چهارسال چه کار میکردید؟ چند روز پیش بود که آقای روحانی صحبت کردند و گفتند مزایای برجام این بوده که عرصه بینالمللی پی برده است که میتواند مسائل بینالمللی را با گفتوگو حل کند. مگر ما آمدیم مشکلات عرصه بینالمللی را حل کنیم؟ ما میخواستیم مسائل داخلی کشورمان را حل کنیم. این وعده باید به درد من، سفره مردم، جیب مردم بخورد. اگر قرار باشد جیب مردم خالی تر، سفره مردم کوچکتر و فشار اقتصادی روی مردم بیشتر بشود، حل مشکلات بینالمللی با روش برد برد به چه درد من میخورد؟ بنابراین دولت فقط ژست موفقیت در برجام میگیرد و خود پی برده است که برجام انتفاعی برای مردم ایران ندارد.
در مجلس نهم برجام با توجه به انتقادات بسیار ظرف ۲۰ دقیقه تصویب و لایحه نظارتی برای گزارش برجام هم تصویب شد که گزارش بدهند، در حال حاضر وظیفه مجلس درخصوص ادامه برجام چیست؟
در جریان برجام مجلس هیچ نقشی به طور ساختاری نداشت؛ چون شورای عالی امنیت ملی مسئول این کار بوده است قبلا هم همین طور بود. مثلا در دولت قبل ما در کمیسیون امنیت ملی آقای جلیلی را دعوت میکردیم نمیآمد؛ میگفت به مجلس پاسخگو نیستم؛ این موضوع در حوزه شورای امنیت ملی است و مستقیما به حضرت آقا گزارش میدهم. در دولت یازدهم پرونده به وزارت خارجه رفت و چون وزیر امور خارجه از مجلس رای اعتماد میگیرد و باید به مجلس پاسخگو باشد مجلس توانست ورود پیدا کند.
در قضیه توافق دولت نقشی برای مجلس تعریف نکرد. دولت گفت من در حال مذاکره هستم و مذاکره نقشی را تعریف نکرده است که مجلس نظر بدهد مذاکره میکنیم و توافق هم تا ۸ سال موقتی است؛ بعد از ۸ سال که خواست دائمی باشد به مجلس میدهیم و مقام معظم رهبری دولت را وادار کرد که مجلس باید نظر بدهد و بر این اساس کمیسیون ویژه برجام تشکیل شد.
من سخنگوی کمیسیون ویژه برجام بودم و انصافا کمیسیون خوب عمل کرد. تمام تیمهای گذشته و فعلی مذاکرات را دعوت کرده و اسناد و مدارک را بررسی کرد. برجام پاراگراف به پاراگراف و خط به خط و بند به بند قرائت و بررسی شد و نهایتا گزارشی تهیه کردیم که براساس آن گزارش تمامی این پیامدها آورده شده است؛ یعنی شما اگر همین الان گزارش برجام را بار دیگر مرور کنید، میبینید ما همه این اشکالات را آن موقع گفتیم که کمیسیون مشترک چه اشکالاتی دارد. آمریکاییها در قبال تعهداتشان چه کارهایی میکنند. مثلا در مورد همین آیسا یا ایسا که ایران اعتراض کرد؛ پاسخ ۵+۱ این بود که در متن توافق گفته شده است تحریمها را اجرایی نمیکنیم نگفتیم تصویب نمیکنیم؛ پس مصوبه کنگره خلاف برجام نیست. ما هم به وزیر خارجه گفتیم اجرا نکنید پس برجام را نقض نکردیم؛ یعنی پرونده اعتراض ایران همان دقایق اول بسته شد. بنابراین ما همه پیش بینیها را در این گزارش کرده و آن را تحویل مجلس و نمایندگان محترم و رئیس مجلس دادیم و همه آقایان دستشان بود و به این شکل رای دادند البته نمایندگان مردم هستند و مردم انتخابشان کرده اند.
وقتی مجلس اصولگرایان برجام را در ۲۰ دقیقه تصویب کرد از مجلس نهم چه انتظاری باید داشت؟
مجلس است و نمایندگان مردم هستند و این ۲۰۰ نفر مستقل بوده و هرکسی برای خودش نظری دارد.
۱۷۰ نفر از آن نمایندگان با کلیات برجام مخالف بودند؛ بعد در ۲۰ دقیقه به جزئیاتش رای دادند.
این هنر مجلس است که کارهایی که هیچکسی نمیتواند انجام دهد، مجلس میتواند. البته برجام در مجلس تصویب نشد زیرا برجام را کسی نمیتواند تصویب یا عدم تصویب یا کم و زیاد کند. توافق نهایی انجام شده بود ما فقط میتوانستیم نظر بدهیم که اجرا شود یا نشود. اگر میگفتیم اجرا نشود دولت یازدهم تمام مصیبت کشور را بر گردن مجلس میگذاشت. میگفت ما توافق کردیم که مشکلات محیطزیست، اشتغال، ازدواج، آب مردم را (همانطور که رئیسجمهور محترم قول داده بودند برجام همه این کارها را میکند) حل شود؛ اما مجلس میگوید اجرا نکنید؟ کاری نمیتوانستیم بکنیم. توجیه نمیکنم؛ اما شرایط اینگونه بوده است مجلس تصویب کرد و اجازه اجرا را به دولت داد بعد از اجرا هم خود قانون مجلس نقش مجلس را تعریف کرد. مجلس فقط میتواند بگوید که هر شش ماه یکبار کمیسیون امنیت ملی، گزارش روند اجرا را به نمایندگان محترم ملت بدهد.
در ایام دهه فجر قرار داریم و در پایان دهه چهارم انقلاب اسلامی. تا چه اندازه پای آرمانهای انقلاب در حوزه سیاست خارجه مانده ایم؟
آرمانها و اولویتهای سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی تعریف شده است. کمتر قانون اساسی داریم که بدین شکل به طور مستقیم، اولویتهای سیاست خارجه خودش را ترسیم کند که کسی حتی نتواند تغییرشان بدهد. ارزیابی من این است که جمهوری اسلامی بر سر اصول سیاست خارجه خود محکم و استوار ایستاده است دشمنی دشمنان ما این موضوع را اثبات میکند اینکه دشمنان ما هرروز دشمنی شان بیشتر میشود و خصومت روز افزون با ما پیدا میکنند؛ البته دولتها ممکن است عقب نشینی ها، پیشرویها و تاکتیکهایی داشته باشد؛ عملکرد دولتهای مختلف در سیاست خارجه با هم متفاوت است مثلا استکبار ستیزی مرکز ثقل سیاست خارجه جمهوری اسلامی ایران است اما برخی از دولتها استکبارستیزی شان آنقدر پایین است که نسبت به مرگ بر آمریکا هم حساسیت پیدا میکنند یا ممکن است آمریکا را کدخدا بدانند و بگویند باید با این کدخدا بسازیم.
سیاست خارجه دولت یازدهم را میتوانیم انقلابی بنامیم؟
من دیپلماسی دولت یازدهم را انقلابی نمیدانم و معتقدم در چارچوب اصول قانون اساسی حرکت نشده است. نمیگویم نیت بدی وجود داشته؛ اما دیپلماسی انقلابی نبوده است. نتایج آن را امروز میبینید قرار بود پاسپورت ایرانی اعتبار پیدا کند. این قول رئیسجمهور در تبلیغات انتخاباتی بود حالا ویزا هم برای ما صادر نمیکنند. قرار بود جایگاه ایران در حوزه دیپلماسی در منطقه ارتقا پیدا کند. قرار بود ایران در عرصه بینالمللی صاحب جایگاه شود به طوری که قدرتها جرئت جسارت علیه ایران نکنند، الان که خیلی بیشتر جسارت میکنند. از شما میخواهم مصوبات کنگره آمریکا علیه ایران قبل از برجام و بعد از برجام را روی نمودار بگذارید که آمریکاییها بعد از برجام چقدر مصوبه و لایحه و طرح علیه ایران دارند و قبل آن چقدر داشتند؟
شما جز حمایتکنندگان جمعیت مردمی انقلاب اسلامی هستید؟
من نه جلسه و ارتباطی با آنها داشتهام نه در هیچ نشستی از آن جمعیت شرکت کردم.
به نظر شما اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ چه راهی را باید در پیش بگیرند؟
مردم آماده اند به آقای روحانی رای ندهند؛ چون مردم همیشه خیلی از ما جلوتر هستند به جز ۷، ۸ میلیون رای جناحی که ایشان دارد. اما اصولگراها باید چه کار کنند؟ مردم نیازمند این هستند که شما به ایشان بگویید به چه کسی رای بدهند پس نیازی نیست ما زحمت بکشیم و بگوییم به روحانی رای ندهید آنها میگویند ما خودمان رای نمیدهیم شما زحمت بکشید بگویید به چه کسی رای بدهند. اگر اصولگرایان آدرسی بدهند که برای مردم گیرایی نداشته باشد و مردم خودشان را در او نبینند و حس نکنند که آن شخص از جنس خودشان است حتما دوباره به روحانی رای میدهند. پس برای رسیدن به این هدف اصولگرایان دو گام باید بردارند: گام اول وحدت است قطعا باید به وحدت برسیم که ۵۰ درصد است بعد از رسیدن به وحدت باید آدرس درست بدهند یعنی کسی که نامزد این وحدت میشود باید ۵۰ درصد گام بعد را خودش بردارد. وحدت بستری است که فراهم شد حالا چه بذری در این بستر باید کاشته شود. فردی را باید معرفی کرد که گفتمان مردمی داشته باشد و بتواند مردم را جذب کند. این در جلسات مناظرات و گفتوگوها و دیدگاهها مشخص میشود. حالا اگر کسی را معرفی کنیم که همسایه هایش هم به او رای ندهند نباید انتظار داشته باشیم که این بذر بار دهد ولو اینکه وحدت هم داشته باشیم. در سال ۷۶ ما روی آقای ناطق نوری وحدت کردیم اما بذر بار نداد. چراکه خود این فرد اصلا رایآور نیست. باید از بین گزینههای موجود ارزیابی کنند.
گفت و گو: حانیه سادات مومنی