باز هم تعطیلاتی در پیش است که از همین امروز آغاز شده است. وضعیت بیماری کرونا در کشور به ویژه کلانشهرها بسیار وخیم است و در این میان تهران اوضاع خوبی ندارد و آمار مبتلایان و جان باختگان در این شهر بسیار بالا است. مسئولین وزارت بهداشت و درمان رسماً اعلام کردهاند که آمارهای رسمی اعلام شده از مبتلایان و جان باختگان را باید دو برابر کرد، از سوی دیگر دست اندرکاران وزارت بهداشت گلایههایی دارند که قابل توجه است. وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی که به ارومیه سفر کرده بود در جلسه ستاد استانی مقابله با کرونا سخنانی را مطرح کرد که نشان از عمق فاجعه دارد.
دکتر نمکی گفت؛ نگرانم به سیاهچاله کرونا بیفتیم.
هر چند او اعلام کرد؛ برای درگیری سنگین آمادهایم، اما به نظر میرسد آمادگی سازمان سلامت کشور برای مقابله با کرونا به تنهایی کارایی نداشته باشد.
وزیر بهداشت در بخش دیگری از سخنانش گفته؛«اگر روزی ناموفق بودن در مدیریت اپیدمی را به حساب وزارت بهداشت بنویسند، دهان باز کرده و اجازه نمیدهم که خون شهید سلامت پایمال دغدغههای دیگر شود.»
این سخن دکتر نمکی نشان میدهد که او ناگفتههایی دارد که دل او و همکارانش را که در خط مقدم نبرد با ویروس کرونا حضور دارند، به درد آورده است.
به نظر میرسد مسئولین بهداشت و درمان کشور متفقالقولند که باید محدودیتهای شدیدتری اعمال شود. دکتر زالی فرمانده عملیات مقابله با کرونا در کلانشهر تهران وضعیت شهر را وخیم میداند و خواهان اتخاذ تصمیماتی برای تعطیلاتی است که از همین امروز آغاز میشود. او از وزیر بهداشت درخواست کرده تا ممنوعیتهایی برای سفرهای درون شهری و برون شهری ایجاد شود.
رئیس شورای شهر تهران و اعضای این شورا نیز مدتها است که خواهان تعطیلی دو هفتهای تهران هستند اما دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا به آن بی توجهی میکند. در مبارزه با ویروس کرونا مردم، دولت و همه دستگاهها، سازمانها و نهادهای کشور وظیفهای بر عهده دارند که البته نقش دولت و دیگر سازمانها در این امر قطعاً بیشتر است. طبیعتاً مردم نسبت به تصمیمات و محدودیتهای اعمال شده از سوی ستاد مقابله با کرونا عمل میکنند و اگر تصمیمات سختگیرانهتری اعمال شود مجبور به تمکین خواهند شد چرا که اکنون پای مرگ و زندگی در میان است. هفته گذشته نیز تعطیلات باعث شد تا مسافرتهای بین شهری جریان داشته باشد که همین امر باعث گسترش ویروس و شیوع ویروس کرونا شد.
قرار بود تا برای ۵ شهر کشور محدودیت تردد اعمال شود و جاده چالوس بسته شود اما با این وجود دیدیم که تصمیم دیرهنگام، از سفر مردم جلوگیری نکرد.
ورودی و خروجیهای تهران با بار ترافیکی سنگینی همراه بود. دکتر مینو محرز عضو کمیته علمی ستاد ملی کرونا نیز اوضاع را بسیار اسفناک دانسته و گفته؛ برای قرنطینه خیلی دیر است زیرا کرونا در همه جای کشور وضعیت وحشتناکی پیدا کرده به ویژه تهران اوضاع وحشتناکتری دارد. وی گفت: «حداقل راهی که برای ما مانده این است که دو هفته تعطیلات اعلام کنند تا بیماری فروکش کند. شاید کمی از بار مراجعین به بیمارستانها کم شود. اینکه چرا ستاد مقابله با کرونا تعطیل نمیکند یا مهار را جدی نمیگیرد، برای من هم سوال است. بر اساس علم پزشکی باید تعطیلی انجام گیرد. من به مسائل سیاسی وارد نیستم تا بدانم چرا تعطیلات برقرار نمی کنند. تعطیل نکردنها به نظر سیاسی است نه بر اساس علم پزشکی.»
قاعدتاً در جلسات ستاد ملی مقابله با کرونا باید نظرات اعضای کارشناسی که در کمیتههای پزشکی حضور دارند نسبت به نظرات دیگر اعضا صائبتر باشد، اما به نظر میرسد که اینگونه نیست چرا که همه اعضای کمیته پزشکی، از تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا گلایه دارند. یک نمونه از تصمیمات دیرهنگام ستاد ملی مقابله با کرونا همین تعطیلاتی است که در پیش است.
بر اساس گفتههای محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور «در ارتباط با سفر و تعطیلی همواره توصیه کردیم در این شرایط سخت سفر انجام نشود و ان شاءالله برای هفته آینده هم برنامهریزی خواهیم کرد.» آقای واعظی به این موضوع توجه نمیکند که تعطیلات هفته آینده نیست، بلکه از همین امروز پنجشنبه آغاز میشود و مردم تهران به ویژه، و مردم دیگر شهرهای کشور شال و کلاه خواهند کرد و بار سفر خواهند بست. تصمیم گیری برای محدودیت سفر برای هفته آینده نوش دارو پس از مرگ سهراب است. ضمن آن که ادارات تهران با ظرفیت کامل کارکنان خود فعال هستند، دور کاریها با دقت اجرا نمیشود، مراکزی که بر اساس تصمیمات ابلاغی باید تعطیل شود، تعطیل نیست و اگر در شهر چرخی بزنید متوجه میشوید که انگار شرایط عادی است! توصیه این است که نخست به سخنان متولیان بهداشت و درمان کشور که در ستاد ملی مقابله با کرونا عضو هستند بیشتر توجه شود سپس تصمیمات دیر هنگام که بیتأثیر و بی خاصیت است، اتخاذ نشود. اکنون با توجه به شرایطی که با اوج گیری موج سوم کرونا آغاز شده و وخامت اوضاع هم نمیتواند باعث شود تا دولت و مردم تصمیمات دقیقتر و قاطعتری را برای مهار و کاهش تبعات آن بگیرند، در واقع موج چهارم در ایران آغاز شده که ادامه روند آن میتواند تبعات ناگواری به همراه داشته باشد. اگر در این موج، زیر ساختهای درمانی کشور صدمه ببیند که مهمترین آن کادر درمان اعم از پزشکان، پرستاران و دیگر دست اندرکاران این امر است، قاعدتاً توان پذیرش بیماران کاهش خواهد یافت و امکانات موجود نیز جوابگو نخواهد بود و آنگاه است که باید دستها را بالا برد!