قسمت دوم مصاحبه با سردار رسول سناییراد معاون سیاسی سپاه هم مانند قسمت قبلی پر است از صمیمیت و همدلی در برابر سوالات مطروحه روزنامه، او در این قسمت هم به پاسخگویی سپاه به مردم اشاره کرده و معتقد است که اگر قرار باشد به یک نفر پاسخگو باشیم بعد از رهبر معظم انقلاب آن فرد مردم محترم جمهوری اسلامی هستند که تشکیلات سپاه را بوجود آوردهاند. در ادامه سردار سنایی به حضور در سوریه و عراق هم اشاره میکند و با گریزی به این موضوعات یکبار دیگر درباره ضرورت حضورمان در این کشورها برای حراست از امنیت کشور میگوید. نهایتا صحبت ما با سناییراد سمت تحریمها و اقدامات فرهنگی سپاه هم کشیده میشود چیزی که گاهی در حین مصاحبه باعث میشد تا او با جدیت تمام صحبت کند و از آن بذلهگویی و نشاط اولیه مصاحبه خبری نباشد، وقتی از دشمن و تحریمهای ناجوانمردانه سخنی به میان آمد سردار سناییراد که تا دقایقی قبل از طرح این موضوع به دلیل روی خوش از آن چهره نظامی که در ذهنمان بود فاصله گرفته بود حالا با جدیتی صحبت میکرد که حتی لباس نظامی را بر تنش تصور میکردیم و او را در قاب یک سردار حافظ جمهوری اسلامی ایران میدیدیم. در خلال بحث گاهی هم انتقادهایی از مجموعه و کارهای فرهنگی مطرح میشد که با روی باز از آنها استقبال میکرد هر چند که بعد از پذیرش انتقادات سعی میکرد برخی از دلایلی که باعث شده انتقاداتی را بر او وارد ببینیم را برایمان بازگو کند. پایان مصاحبه هم مقداری حرفهای خودمانی و غیرقابل چاپ بینمان رد و بدل شد از آن حرفها که برای آگاهیبخشی بین طرفین رد و بدل میشود اما قرار نیست عمومی شده و چالش ایجاد کند. بخوانید ماحصل مصاحبه مفصلمان را در قسمت دوم:
فرزند سردار همدانی در گفتوگویی که با ما داشت میگفت که بخشی از این سوالات مردم به خود ما باز میگردد و کمکاریهایی که انجام دادهایم چراکه ما اطلاعرسانی درستی در جهت اقناع عمومی در این زمینهها صورت ندادهایم. این را قبول دارید؟
بله این عدم اطلاعرسانی کامل را قبول دارم اما یک نخبه و روشنفکر وقتی میآید چنان سخنانی را میگوید دیگر جای بحث دارد. متأسفانه در کشور ما ژست منتسب بودن به جریان غیر انقلابی و حتی اپوزیسیون یک ارزش شده است.
در صحبتهای خود گفتید که کارهای انجام شده برای امنیت کشور در سوریه را نمیتوانیم بگوییم. ببینید بعد از ۸ سال دفاعمقدس چنانکه باید و شاید برای تبیین دوران جنگ اقدامی صورت نگرفت و آن لایههای زیرین آشکار نشد که نتیجه آن این شده است که نسل جوان امروز سوالات و ابهامات بسیاری برایش باقی مانده و حتی میگوید که اصلا چرا جنگیدید. یعنی ما نتوانستیم از دفاعمقدس یک ذخیره فرهنگی بسازیم. اکنون در قبال سوریه هم وضعیت چنین است نسل امروز میداند که چه خبر است اما نسل آینده اهمیت این حضور را نمیداند و باید از هماکنون برای آن زمان برنامه ریزی شود. آیا کارکردی در این زمینه صورت گرفته است؟
اقتضاعات سوریه را باید در نظر گرفت از جمله اینکه تا به امروز اولویت ما تأمین امنیت بوده است. من اصل سوال را قبول دارم اما باید بدانیم که تازه فضاهایی ایجاد شده است که بخشی از اصحاب رسانه وارد آنجا شدهاند. بخش دیگر آنچه شفاف بگویم انعکاس اقدامات خود را نوعی ریاکاری میدانیم تصور ما این است که همین که خدا میبیند کفایت میکند. اما در طول دو سه سال اخیر که نوعی ثبات برقرار شده کمی فضا بازتر شده است. یک زمانی فرودگاه دمشق مورد تهاجم قرار گرفت فقط خط فاطمیون مانده بودند و در آن شرایط که نمیتوان خبرنگار و یا راوی مستقر کنیم ملاحظات دولت سوریه و عراق را هم باید در نظر گرفت. اما در مجموع تصورم این است که با دوران دفاعمقدس بسیار متفاوت خواهد بود، چون هم این نگاه وجود دارد که بخشی از این واقعیتها منعکس شود. البته باید در نظر داشت که برخی اصول حفاظتی و امنیتی نیز مطرح است. به هر حال ما متهم میشویم به دخالت در سوریه اگر امروز برخی از مسائل را هم بگوییم مستند این مدعا به حساب میآورند.
کشورهای غربی این روزها به شدت بر لزوم خروج ایران از منطقه تأکید میکنند. با توجه به اینکه مبارزه با تروریسم به روزهای پایانی میرسد و زمان بازسازی منطقه شروع میشود ایران میتواند با بهرهگیری از ظرفیتها و تجربیات سپاه برای حضور فعال در این بازسازیها بهره گیرد لذا میتوان گفت که غربیها برای جلوگیری از چنین حضور ایران میخواهند تا ایران را از منطقه بیرون کنند تا ضمن کسب درآمد بالا در عرصه بازسازی از الگو شدن ایران در حوزه بازسازی نیز جلوگیری کنند.
آنها به دنبال آن هستند که مؤلفههای قدرت ایران را بزنند و اصلیترین هدف آنها سد نفوذ ایران در منطقه است. آنها احساس میکنند که این نفوذ را حضور سپاه تأمین میکند. برآوردها نشان میدهد که آمریکاییها به ویژه در عراق برآنند تا در حوزه اجتماعی برنامههای خود را اجرایی سازند. آنها که نتوانستهاند با داعش به اهداف خود دست یابند اکنون میگویند که باید برویم بدون در نظر گرفتن ساختارهای فرقهای به ارتباط گیری بپردازیم. مثلاً عربستانی که زمانی داعش را انقلابیون مینامید اکنون به دنبال یک سری ارتباط گیریها است که رویکرد به صدر نمودی از آن است. آنها میگویند در حوزه اقتصادی باید این نفوذ را اجرایی سازند و مقابل ایران قرار گیرند. سفرای آمریکا در منطقه رسماً خط میدهند که باید حوزه نظامی با شکست داعش تمام شود و در حوزه اقتصادی و سازندگی وارد شد. البته این کشورها در سوریه اعتباری ندارند. کشورهایی مانند آمریکا، عربستان، امارات، اروپاییها در سوریه در کنار تکفیریها بودند و بیاعتبار شدند. در ضمن باید یادآوری کنم که ما در عرصه میدانی آورده داشتهایم و باید آن را بخش غیرنظامی در آینده دریابد و تبدیل به سکویی برای منافع ملی کند. بنابراین نباید این انتظار را از مجموعه سپاه داشت.
این اقدامات آمریکا که سپاه را در لیست گروههای تروریستی قرار میدهد مانع اقدامات سپاه در منطقه که نخواهد شد؟
امکاناتی که ما امروز داریم هیچ کدام بدون زحمت نبوده است. توپخانه سپاه در دوران جنگ خریداری نشده است بلکه غنیمت جنگی بوده است. در دوران جنگ آقای ولایتی برای خرید تویوتا به ژاپن رفته بود به او گفتند شما از اینها به عنوان خودروی جنگی استفاده میکنید و ما باید مصوبات شورای امنیت را اجرا کنیم لذا به شما ماشین نمیفروشیم. همان زمان هم ما جنگ را پیش بردیم و امکانات را فراهم کردند. آنها با ابزار تحریم و بزرگنمایی نام سپاه برآنند تا در آینده سپاه را مقصر تحریمها و مشکلات پیش آمده معرفی کنند. باید توجه داشت که تحریمها و تهدیدات غرب علیه کل کشور است، اما آنها سعی دارند تا چنان القا سازند که علیه سپاه است. آنها میخواهند در آینده اگر شرکتی با سپاه همکاری کند آن را به بهانه توان موشکی تحریم کنند که در اصل همان تحریم کشور است. چنانکه که گفته هدف آنها فرسایش قدرت ملی ایران است و اینکه از بهانههای مختلف میخواهند استفاده کنند چنانکه ترامپ که اکنون برجام را در زمین کنگره انداخته سعی دارد تا تحریمها را به توان موشکی و عمق منطقهای کشور پیوند زده در واقع سعی دارد تا توان دفاعی نظام را عامل فشارها به مردم داخل معرفی کند. آمریکا از یک طرف به دنبال شکاف میان مردم و مسئولان است و از طرف دیگر ایجاد شکاف میان مردم و سپاه. آمریکاییها میدانند که تحریمها بر توان دفاعی ایران اثرگذار نخواهد بود، چنانکه همین موشکهایی که توان بازدارندگی ما براساس قدرت داخلی است که در زمان تحریمها ساخته شده در صورتی که حتی برخی از اقلام که از نظر آنها به عنوان اقلام با کاربرد مضاعف شمرده میشود و احتمال میدهند در صنعت دفاعی ما به کار رود تحریم کرده بودند.
درباره تعامل سپاه با وزارت خارجه بگویید. به هر حال سپاه در منطقه ظرفیتهای بسیاری ایجاد کرده که میتواند برای دستگاه دیپلماسی مفید باشد. تا چه میزان تعاملات میان طرفین است مشورتهایی به هم میدهید یا کارکردهای واحدی دارید؟
واقعیت این است دیپلماسی نظامی میتواند پشتوانهای برای دیپلماسی رسمی سیاسی کشور باشد. در تأیید این موضوع دیدید که اخیراً سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به ترکیه صورت میگیرد و در پاسخ به این سفر اردوغان به ایران آمد. یا در نشست آستانه حتما تحولات میدانی سوریه مؤثر است در حالی که نماینده وزارت خارجه در آن مذاکرات مینشیند. عملکرد مجموعه نظامی برای پیشبرد اهداف دستگاه دیپلماسی است و سپاه هم نیرویی است که صرفاً نظامی نیست و سیاسی، فرهنگی است و لذا تعاملاتی با بخشهای مختلف دارد، چنانکه در حوزه سازندگی مجموعه قرارگاه سازندگی به دولت کمک میکند سایر بخشهای سپاه به سایر بخشهای دولتی کمک میکنند و گاهی هم نشستهایی وجود دارد بین فرماندهان سپاه با برخی مسئولین و وزرا از جمله وزارت خارجه. در این نشستها مسائلی مطرح میشود و نیازهای طرفینی نیز مورد توجه قرار میگیرد. البته بدون تعارف در مواردی هم تفاوت نظرهایی وجود دارد ولی هدف مشترک فراتر از این اختلافات دیدگاهی است.
اما به نظر میرسد این تفاوت دیدگاه را خوب مدیریت کردهاید که به سطح جامعه نیاید؟
به هر حال تفاوت دیدگاه وجود دارد، اما نباید بگونهای باشد که مورد سوء استفاده دشمن باشد و مهمتر اهداف مشترک ملی و انقلابی است.
همانطور که گفتید وظیفه سپاه صرفاً نظامی نیست و در بعد فرهنگی نیز ورود دارد. با توجه به اینکه رهبری فرمودند اگر مسئولیت خطیر رهبری نبود قطعاً وارد عرصه فرهنگی میشدم، بفرمایید سپاه در حوزه فرهنگی تا چه میزان ورود دارد و مشخصاً بگویید نگاه سپاه به فضای مجازی چیست؟ نگاه سلبی دارد مبنی بر اینکه این شبکهها نباید باشد یا نگاه ایجاد فضای جدید برای پشت سرگذاشتن شرایط کنونی است؟
بسته به نوع و شدت تهدیدات دارد که موجب میشود که سپاه به چه بخشی تمرکز داشته باشد. بسیج عمق بخش فرهنگی را در نظام برعهده دارد و وقتی شما به بسیج سری بزنید تقریباً میتوان گفت که ۹۰ درصد از فعالیتهای آن فرهنگی است. از آموزش بسیجیان برای استفاده درست از فضای مجازی تا کمک به آنها برای ورود به فضای مجازی، آموزشهایی که ارتقای آگاهیهای سیاسی را دنبال میکند. لذا سپاه در حد مقدورات و به اقتضا شرایط ورود میکند. سپاه به حد مقدوراتش فعالیت داشته است. به هر حال وقتی شما در شرایطی قرار دارید که از شمال غربی تا جنوب شرقی کشور تهدید امنیتی وجود دارد و در منطقه جنگ نیابتی شروع شده که دومینوی آن، چنان طراحی شده که هدفشان ایران است لذا باید اولویتبندی داشته باشید.
آنها از سوریه شروع کردند با هدف یکسره کردن کار حزبالله و بعد از آن نوبت عراق است و درپی آن جمهوری اسلامی. رسماً از زبان وزیر خارجه سابق عربستان گفته شد که باید سر افعی یعنی ایران زده شود. بنسلمان نیز گفته که باید تهدیدات را به داخل ایران برد بنابراین در چنین شرایطی حفظ امنیت اولویت سپاه است. اما در حوزه امنیت پایدار، ما صرفاً حوزه نظامی را نمیبینیم بلکه باید اقتصاد و فرهنگ را دریافت و با توجه به اینکه ما تهدید اصلی را در تغییر باورهای مردمی میبینیم و اشتباه محاسباتی در بدنه نخبه و مسئولان میبینیم بخشهای فرهنگی هم داریم. حتی در بخشهای امنیتی ما مجموعههای فرهنگی مأموریت دارند. مثلا امروز در سیستان بلوچستان تیمهای امدادی سپاه به کمک مردم میرود روابط عمومی سپاه همین اقدامات را به مردم منعکس میکند و اتفاقاً در برخی مواقع فریاد جریانات تکفیری را در میآورد چون میدانند این یعنی نفوذ در قلوب مردم و ناامن شدن منطقه برای نیروهای ضد انقلاب و تکفیری. این کار را در شمال غرب نیز انجام میدهیم که در کنار نیروهای نظامی ما نیروهای فرهنگی و امدادی ما حضور دارند.
شما درباره اقدامات فرهنگی سپاه در حوزههای غیرنظامی گفتید، این در حالی است که کارکردهای سپاه در حوزه عمرانی و بهداشتی هم وجود دارد اما در میان مردم بازتاب نداشته است و این موجب شده تا رسانههای غربی وقتی از سپاه میگویند مسائلی همچون داراییهای مالی و کارکردهای اقتصادی سپاه را برجسته میسازند، چرا این تبیین به درستی انجام نشده که مورد سوءاستفاده قرار نگیرد؟
من این انتقاد را میپذیرم.
این رویه خواست مجموعههای سپاه است که منتقل نشود یا دلیل دیگری دارد؟
نه، اولا مجموعههای سپاه براساس کارکردی که برای آن تعریف شده اقدام میکنند مثلا همین قرارگاه سازندگی کمتر به بیان عملکردها توجه دارد و میگوید ما وظیفه داریم کار را تمام کنیم و دنبال تبلیغاتی کردن کار خود نیست. پس بنابراین یکی از دلایل ضعف نگاه رسانهای و شاید کمتوجهی به مفهوم افکار عمومی است. دوم آنکه پروژههایی که انجام میشود به سپاه واگذار شده است. کارفرما میگوید من این کار را به شما دادهام که انجام بدهید چه لزومی دارد که آن را رسانهای کنید. یا اینکه حک نام برخی مؤسسات سپاه در پروژهها و تأسیسات مربوطه گاهی با مقاومت مواجه است لذا هیچ جا آرم سپاه زده نشده است. این محدودیتها هم هست. برخی از پروژهها نیز اگر متوجه شوند که کار سپاه است در شرایط تحریم اجرای آن سخت میشود.
مثلاً در صنایع پیشرفتهای حضور داشتیم در حالی که برخی از شرکتهای خارجی برای ترس یا چانهزنی برای گرفتن پول بیشتر از پروژهها انصراف دادند در حالی که سپاه این طرحها را اجرا کرده است. مثلاً در عسلویه فازهای ۱۵ و ۱۶ است اگر این فاز سریع راهاندازی نمیشد ترکمنستان در فصل زمستان میایستاد به چانهزنی علیه ایران. همان زمان که کار شروع شد اگر میگفتیم این کار سپاه است، مسلم بدانید مسیر را بر ما سخت میکردند چنانکه در میانه راه که متوجه شدند کار در دست سپاه است، برای واردات بخشی از تجهیزات کارشکنی کردند و ما مجبور شدیم که از کشوری دیگر وارد کنیم.
البته نمیخواهم این موضوع که ما هم در آن نقش داریم را توجیه کنم اما در برخی شرایط هم تحفظهایی وجود دارد که اگر رعایت نکنیم هزینه کار را بالا بردیم، مجموعه اینها میشود شرایطی که من قبول دارم شرایط مناسبی نیست و برای همین هم گاهی سوءاستفاده میکنند. البته گاهی این فضاسازی علیه سپاه توسط جریانهای منفعتطلب صورت میگیرد که با ورود سپاه به مناقصات منافعشان و انحصارشان به خطر میافتد.
چقدر این موضوع به دلیل ضعف در انعکاس کارهایتان است؟
به نظر من بخشهای مربوطه نگاه رسانهای ندارند یا در این زمینه ضعف دارند، اگر پای صحبت مسئولان روابط عمومی سپاه بنشینید میبینید که با چه روشهایی مواجه هستند.
معمولاً مشکلات معیشتی حاشیه شهرهای بزرگ یا شهرهای مرزی را کنار کار سپاه در خارج از مرزها میگذارند و از سپاه انتقاد میکنند که چرا در کشور خودمان هزینه نمیکند، آیا برای حاشیهنشینها هم کاری کردهاید؟
سپاه در قرارگاه سازندگی بخش متولی محرومیتزدایی به اسم قرارگاه کوثر دارد و هم خود واحدهای اجرایی ما تا شعاعی از پروژه ای که تعریف کردند مامور به خدمت رسانی و محرومیت زدایی از مردم هستند. مثلاً اگر در خوزستان سمت جُفیر بروید پروژهای داریم برای جمعآوری گازهای سر چاهی و پالایشگاه میزنیم و آنجا چند روستای محروم بود که حتی مشکل تأمین آب شرب داشتند که توسط این کارگاههای قرارگاه سازندگی بخشی از مشکلاتشان حل شد. در کنار آن استخدام نیروی حراستی را با اولویت از همین روستا داشتیم که هم قرارگاه سود برده که نیروی بومی منطقه و طائفهای است که کمک به امنیت کرده و هم برای روستای محروم اشتغالزایی شده است.
در بیان انعکاس خدمات و کارکردهای فرهنگی سپاه دولتها را چقدر مؤثر میدانید؟
متأسفانه نگاه سیاسی برخی از دولتمردان گاهی از مصالح نظام و مردم فاصله داشته است که بیتأثیر نیست در انعکاس خدمات سپاه، گاهی به مجموعههای درون نظام و سرمایههای نظام نگاه جناحی داشتند، لذا نقش داشتهاند و اما من ترجیح میدهم خیلی به اینها نپردازیم.
بخشی از این مواضع برای واداشتن سپاه به همراهی است حال آنکه سپاه اگر مستقل نباشد نمیتواند نگهبان انقلاب باشد، چون خیلی از جریانات سیاسی در معرض انحراف هستند. در دولت موقت در درون نظام کسانی حضور داشتند که بعداً پای همراهی با امام خمینی(ره) را نداشتند و حذف شدند، همانطور که دیدیم در مقطعی حتی منافقین نامزد انتخابات معرفی میکردند و اینکه ما با منافقین برخورد کردیم اینطور نبود که با جریان سیاسی در درون نظام برخورد شده باشد، اینها خلاف انقلاب بودند در حالی که در مدت زمانی تظاهر به انقلابی بودن میکردند. همین اتفاق میتواند برای دیگرانی هم بیفتد و سپاه اگر میخواهد نگهبان انقلاب باشد حتماً باید مستقل از جریانات سیاسی باشد.
آیا سپاه را پاسخگو به مردم میدانید و مردم حق سوال از سپاه را دارند؟
سپاه یعنی بخشی از مردم. بسیاری از فرماندهان سپاه فکر نمیکردند که روزی نظامی شوند، تصور این بود که به پایان جنگ نمیرسیم یا بعد از جنگ در عرصه غیر نظامی مشغول میشویم. گاهی اوقات از ما تصویری میسازند با مجموعه نظامی و دیسیپلین سخت. در حالی که اینطور نیست آنچه از سپاه میبینید هویت واقعی ما است و افتخار ما مردمی بودن است. شاید در گوشهای از مجموعه ما یک نفر متفاوت باشد، اما نمیتوانیم بگوییم همه آنطور هستند. سپاه از متن مردم شکل گرفت و فرماندهان اولیه آن دانشجویان پیرو خط امام بودند. این مجموعه شکل گرفت چون فکر میکردند سرنوشت انقلاب به نگهبانی از انقلاب گره خورده، بر همین اساس شدند پاسدار انقلاب و امروز هم فرماندهان عالی سپاه مثل عزیز جعفری، سردار سلامی و... همین نگاه را دارند. سپاهیها یک چهره کاملاً فرهنگی و اجتماعی دارند و حتی در بخش امنیتی، مسئولین آن را ببینید برخلاف تصورات ساخته شده از آنان بسیار مردمی و ساده هستند.
گفتوگو: قاسم غفوری- مائده شیرپور