?>?> سیاست روز - بیانیه سوئیس و ایام داغ تحليل‌ها - نسخه قابل چاپ

کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

بیانیه سوئیس و ایام داغ تحليل‌ها

پس از حدود ۱۷ ماه مذاکرات جامع فشرده هسته‌اي ايران و ۱+۵ که پس از توافق ژنو در آذر ۱۳۹۲ آغاز شده بود و...

19 فروردين 1394 ساعت 9:17

مولف : اسد الله افشار


پس از حدود ۱۷ ماه مذاکرات جامع فشرده هسته‌اي ايران و ۱+۵ که پس از توافق ژنو در آذر ۱۳۹۲ آغاز شده بود و در‌پي ۹ روز مذاکره فشرده در لوزان سوئيس، ۶ کشور و ايران با يک بيانيه مطبوعاتي که به سرعت به خبر اول رسانه‌هاي دنيا تبديل شد از گام جديد در مذاکرات خبر دادند. اين بيانيه در آخرين ساعات روز ۱۳ فروردين توسط محمد‌جواد ظريف به همراه فدريکو موگريني مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا در نشست خبري مشترک که در دانشگاه پلي‌تکنيک لوزان برگزار شد، قرائت گرديد و ۲ طرف درباره آن توضيح دادند.
اين بيانيه به گفته طرفين صرفا بيان راه‌حل‌هاست و به معني توافق نيست و نگارش توافق نهايي قرار است در هفته‌هاي آينده آغاز شده و بايد تا ۱۰ تير‌ماه به پايان برسد. براين اساس توافق نهايي احتمالي که در۱۰ تير‌ماه به دست خواهد آمد، شامل جزئيات اجراي آن خواهد بود و تا آن زمان هيچ‌يک از دو طرف متعهد به اجراي چيزي نيستند.
اينك با توجه به آنچه كه بطور مختصر در سطور فوق اشاره گرديد؛ لازم است نكاتي را در همين ارتباط، كه بيان‌كننده ديدگاه منتقدان چه موافق و چه مخالف مي‌باشد مطرح تا به برخي از مواضع در اين خصوص پرداخته شود. اين قلم اميدوار است در پايان، خوانندگان گرامي خود را به جمع‌بندي لازم در اين زمينه رسانده و روشنگر نبرد تفسيرهاي متنوع در اين روزهاي پرهياهوي تحليل‌ها باشد و لذا در اين گفتار قطعا اشاراتي به تحليل تحليلگران داخلي و خارجي خواهيم داشت:
۱- نخستین دیدگاه متعلق به مخالفان مطلق و سرسخت مذاکرات و معتقدان به عدم سازش و اجتناب از هرگونه گفت و شنود با غرب و امریکا، به دلیل مکر ذاتی طرف مقابل و تضادهای غیرقابل رفع میان دو طرف است. اصولگرایان رادیکال و جمعی از انقلابیون جوان‌تر در ارگان‌های انقلابی و گروه‌ها و طبقاتی از هواداران ایشان در طیف‌های مختلف اجتماعی و سیاسی از این جریان و دیدگاه حمایت می‌کنند.‏
۲- دومین نظرگاه از آنِ هواداران مطلق و بی‌قید و شرط گفت‌وگو و مفاهمه است. واضح است که جمع وسیعی از طبقات برخوردار شهری و تکنوکرات‌ها و دستگاه عظیم بروکراسی دولتی و نیمه‌دولتی به همراه فعالان اقتصادی به ویژه در صنایع بالادستی که تنگناهای تحریم‌ها ضربات سختی به حوزه‌های فعالیت ایشان وارد آورده است، استخوان‌بندی اصلی این جریان را تشکیل می‌دهند.‏
۳- اما گروه سوم که جمع قابل توجهی از نخبگان و هواداران هردو جناح و جریان فوق‌الذکر را به همراه گروه عظیمی از مردم علاقمند به سرنوشت و فرهنگ ایران در همه لایه‌های اجتماعی تشکیل می‌دهد، موافقان نسبی تعامل و گفت‌وگو و هواداران محتاط توافق هسته‌ای اخیر هستند که در عین حال جانب احتیاط را رها نکرده و نقدهای احتمالی هم نسبت به جوانبی از دیپلماسی گفت‌وگو و مفاهمه در همه مراحل مختلف این جریان ابراز داشته و از بیست و چند سال قبل تاکنون خواستار اجتناب از سیاست‌زدگی و عوام‌گرایی و شانتاژهای ناصواب بوده‌اند.
به گمان این گروه، موفقیت حقیقی و پیروزی واقعی در گرو شفافیت خبری و صداقت سیاسی با مردم است و در عین حال نخبگان و رسانه‌ها هم با توجه به منافع ملی و مصالح کشور باید دائماً در این مسیر تعامل داشته باشند و به تحکیم موقعیت ملی در عرصة دستاوردهای هسته‌ای تشریک مساعی کنند.‏
۴- متن بیانیه مشترک پایان مذاکرات لوزان به همان اندازه که سوالاتی را پاسخ داده، سوالات دیگری را بی‌جواب گذاشته است و مسائل کلیدی هنوز باید بررسی و حل شود. این به واقعیت نزدیک‌تر است که بگوییم بحث اصلی درباره توافق هسته‌ای ایران تازه شروع شده است.
ریچارد‌هاس رئيس انديشکده «شوراي روابط خارجي آمريكا» در پایگاه «پراجکت سیندیکیت» طي یادداشتي تحت عنوان «آینده توافق هسته‌ای ایران» نوشت: «چارچوب (بیانیه لوزان)، محدودیت‌های جدی روی برنامه هسته‌ای ایران وضع می‌کند از قبیل تعداد و نوع سانتریفیوژها، نوع رآکتورها و میزان و کیفیت اورانیوم غنی‌شده... ملاک‌ها و معیارهایی برای بازرسی‌های مورد نیاز برای تامین اعتمادسازی اجرای تعهدات ایران تعیین شده و شرط و ماده مربوط به کاهش تحریم‌ها مربوط به زمانی است که ایران به طور قابل راستی‌آزمایی به تعهداتش عمل کند.»
۵- برخي از كارشناسان روابط بين‌الملل معتقدند؛ اختلاف تفسیری که در‌خصوص بیانیه لوزان وجود دارد، نشان می‌دهد در شب آخر مذاکرات تفاهم بر سر تمامی مسائل صورت نگرفته است. مشکل اول بر سر بیانیه بودن یا توافق بودن این دوره از مذاکرات است. طرف ایرانی بدنبال این است که نتیجه این دوره از مذاکرات تعهدآور نباشد تا ۲ مرحله‌ای کردن توافق را انجام نداده باشد به همین خاطر بر بیانیه بودن تاکید می‌کند اما طرف مقابل بر توافق بودن آن نظر دارد.
مشکل دیگر اختلاف تفسیر پیرامون خود بیانیه لوزان است. که طرف ایرانی طبق بیانیه بر این عقیده است که با اجرا توافق تحریم‌ها لغو می‌شود اما طرف آمریکایی چنین عقیده‌اي ندارد، حال یا اراده نکرده یا خلف وعده کرده است. آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که طرف غربی و آمریکایی طبق تفسیر خود بیانیه را اجرایی مي‌کنند.
۶- غرب در توافق ژنو غني‌سازي هسته‌اي را پذيرفت اما حاضر به اعتراف آن نبود، توافق ژنو را تفسير پذير كرد و در اين مدت به دنبال تفسيري بود كه زير بار حقوقي غني‌سازي اورانيوم نرود اما در لوزان شمشير و سپر را زمين گذاشت و مجبور شد مشروعيت دانش هسته‌اي در ايران را به رسميت بشناسد و غني‌سازي را حداقل زير ۵ درصد قبول كند و در مورد تحقيق و توسعه هم علي‌رغم ان قلت‌هايي كه دارد، بپذيرد كه كارهايي در ايران صورت گيرد.
۷- ۱+۵ در لوزان دست‌ها را بالا بردند و در بيانيه اعتراف كردند: "ايران برنامه صلح‌آميز هسته‌اي خود را دنبال مي‌كند"، "نطنز به عنوان مركز غني‌سازي ايران مي‌ماند"، "تحقيق و توسعه غني‌سازي در ايران بر روي ماشين‌هاي سانتريفيوژ بر‌اساس يك جدول زماني و سطح توافق شده انجام مي‌گيرد" و... .
۸- برخي ازكارشناسان به درستي اين نكته را دريافته و در يادداشت‌هاي خود اشاره داشته‌اند؛ بيانيه لوزان يك تفسير فني دارد كه رضايت بخش نيست. داده‌ها فوق‌العاده سخاوتمندانه بوده است. ما مي‌توانستيم در‌خصوص امتيازاتي كه داديم چانه‌زني بيشتري كنيم و اين قدر سخاوت به خرج ندهيم. بويژه اينكه بخشي از اين امتيازات به دليل اعتمادسازي نقداً پرداخت شده است.
پذيرفتن پروتكل الحاقي با دقت‌هايي به لحاظ استقلال ملي بايد همراه باشد و مجلس حتماً در اين مورد حرف ملت را خواهد زد. در اين مورد ملاحظات امنيت ملي رعايت نشده است و اين را از مفاد "بد" بيانيه لوزان بايد تلقي كرد. بايد توازني بين "داده‌ها" و "ستاده‌ها" وجود داشته باشد.
۹- ملت ايران طي چندين ساله اخير فشار بسيار زيادي را از سوي غربي‌ها و به ويژه دولت آمريكا تحمل كرده است. در شرايط فعلي نيز غربي‌ها تمامي سلاح‌هاي تحريمي خود عليه ايران را امتحان كرده‌اند و ديگر تيري جز تهديد نظامي باقي نمانده است. در‌خصوص حمله نظامي نيز تقريباً قاطبه كارشناسان بر اين باور هستند كه آمريكا هرگز به دنبال مواجهه نظامي با ايران قدرتمند نخواهد بود.
در چنين شرايطي و در حالي كه دولت اوباما به شدت نيازمند دستيابي به توافق هسته‌اي با ايران است، انتظار اين بود كه تيم مذاكره كننده هسته‌اي كشورمان پافشاري بيشتري بر مواضع به حق خود داشت و حداقل تضمين‌هاي قابل قبولي از طرف مقابل به جهت لغو تحريم‌ها دريافت مي‌كرد. انتظار اين بود كه در مذاكرات موضوع پيوستن ايران به بازار جهاني صادرات سوخت هسته‌اي، ايجاد نيروگاه‌هاي جديد با همكاري الزامي كنسرسيوم‌هاي بين‌المللي در ايران و حتي پرداخت غرامت به دليل فشارهاي سنگين چند ساله گذشته پررنگ باشد كه متأسفانه اين‌گونه نيست.
اميدواريم طي مدت باقي مانده تا تهيه توافق نهايي تيم مذاكره‌كننده نسبت به بازنگري در تعهدات طرف مقابل اقدام كند و به صورت شفاف و واضح و بدون هرنوع تفسيري اقداماتي همچون لغو تحريم‌ها را به صورت يكجا بر عهده طرف مقابل بار كند. در اين خصوص نكات ديگري نيز وجود دارد كه در آينده به آنها خواهيم پرداخت.


کد مطلب: 91745

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/note/91745/بیانیه-سوئیس-ایام-داغ-تحليل-ها

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir