طی روزهای اخیر موضعگیری علیه حزبالله و هر آنچه که مربوط به آن شود از محورهای اصلی محافل رسانهای و سیاسی صهیونیستها قرار گرفته است. نتانیاهو نخست وزیر اعلام کرد در برابر حزب الله برای هر سناریویی آمادهایم ، یک مسئول سابق در ارتش صهیونیستی از آمادگی حزب الله برای اقدام علیه تل آویو سخن گفت، عاموس یادیلین هم مدعی شد اطمینان دارد ارتش خود را برای عملیات علیه حزب الله آماده میکند. در همین حال رژیم صهیونیستی اعلام کرد بالگردهای این رژیم به اهداف ارتش سوریه در جنوب این کشور در منطقه قنیطره حمله کردهاند.
از سوی دیگر وبسایت عبریزبان واللا در تحلیلی از شرایط و میزان آمادگی حزبالله لبنان برای ورود به درگیری احتمالی با رژیم صهیونیستی، نوشت که جنگ آینده با تمامی درگیریهای گذشته تفاوت خواهد داشت. حال این سوال مطرح است که چرا این رویکرد از سوی صهیونیستها در پیش گرفته شده است؟ نخست آنکه وضعیت درونی رژیم صهیونیستی نشان میدهد که از یک سو بحران اقتصادی و کونا و از سوی دیگر نارضایتی گسترده از نتانیاهو فضای از بحران و اعتراض و سرکوب را در این رژیم به راه انداخته است. بر این اساس میتوان گفت که سران رژیم صهیونیستی و بویژه نتانیاهو در سالگرد جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ برآنند تا قدرتی بازیافته از خویش به نمایش گذارند تا شاید با ایجاد فضای امنیتی از میزان اعتراضها و فشارها برای سرنگونی نتانیاهو بکاهند. دوم آنکه طرحی از سوی صهیونیستها و کشورهای غربی دنبال میشود که اساس آن واژه بی طرفی لبنان تشکیل میدهد. این طراحی دارای دو بعد است از یک سو تغییر ماهیت نیروهای سازمان ملل( یونیفل) مستقر در لبنان که به جای مرزبانی به مقابله با حزبالله میپردازند و از سوی دیگر خلع سلاح مقاومت لبنان و خروج آن از سوریه به بهانه بیطرفی. این سناریو مطرح است که صهیونیستها با برجسته سازی تهدید حزبالله و آمادگی برای مقابله نظامی به دنبال فشار بر جامعه جهانی برای تحقق بیطرفی مطلوب آنها به لبنان هستند که بخشی از این طراحی را در مواضع لودریان وزیر خارجه فرانسه در سفر به لبنان میتوان مشاهده کرد.
نویسنده: علی تتماج