عصر یکشنبه بعد از اتمام مراسم ختم پدر وحید حقانیان که مسئولان زیادی را به مسجد نور تهران کشانده بود، بسیار از رهگذران و مردمی که زمان خروج مسئولان از مقابل در مسجد عبور میکردند، متوقف شدند تا مطالبات خود را بدون هیچ واسطه و بهانهای به گوش مسئولانشان برسانند.
هر چند در این مسیر گاهی برخی محافظان مانع از گفتوگوی رو در رو میشدند و همین امر و ترک زودهنگام محل توسط مسئول مربوطه باعث دلخوری عدهای از مردم و اعتراض و تشویش لحظهای و شعار میشد؛ اما بسیاری از مسئولان و چهرههای شناخته شده نیز از این فرصت برای دلجویی و شنیدن حرف مردم استفاده کردند و حتی کار به سلفی گرفتن با مردم هم کشید، تا اندکی آلام آنها را که دلشان از فشارهای اقتصادی پر شده التیام بخشند.
در این مسیر، مردم تقریبا درد مشترکی داشتند که سعی میکردند هر مسئولی که چهرهاش را میشناختند از حجتالاسلام ابوترابی، بهرام قاسمی، امیر حیدری و... تا نوه امام خمینی(ره) را به توجه دردشان وادارند.
از گرانیهای کرایه خانه تا اشرافیگری برخی و حتی اشاره به برجام و تبعات تهدیداتی که به قول آنها میتوانست بیش از اینها کشف شده و برخورد مناسب با آن صورت گیرد.
برای اینکه متهم به جانبداری از کسی نشویم از آوردن اسامی افرادی که بدون توجه به مردم سوار بر اتومبیلهای شیشه دودی خود شدند و رفتند، از آنهایی که محافظانشان اعصاب مردم را خرد کردند و دیواری برای ندیدن و نشنیدن ساختند و از آنهایی که درد مردم را نخواستند بشنوند حرفی به میان نمیآوریم.
اما میشود از حاج قاسم سلیمانی، مسئولان امنیت و دفاعی و بسیاری از افراد نامی چون نوه امام که به حرف مردم گوش دادن و حتی با آنها سلفی گرفتند، نوشت.
از آنهایی که سعی داشتند در حد یک عکس و یک تامل کوتاه مردم را راضی نگه داشته و نشان دهند به مردمی که آنها را حمایت کرده و مستقیم و غیرمستقیم رای دادهاند، اعتماد دارند.
در این میان میتوان از بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه نیز به عنوان کسی که حد فاصل مسجد تا خیابان بعدی را پیاده با مردم قدم زد و صحبتهایی را که حتی گاهی تلخ میشد میشنید، نام برد.
در نهایت باید اینطور نوشت که کاش همه مسئولان کشور برای مواجهههای اتفاقی با مردم وقت بگذارند.
کاش مسئولان بدانند که وقتی میتوان با یک تامل کوتاه و گوش دادن به درد دل مردم و حتی با یک عکس سلفی دل مردمی را که ۳۶۵ روز سال را با تورمهای عجیب و ناملایمات و تهدیدها ساختهاند و پشت نظام را خالی نمیکنند، به دست آورد.
کاش بدانند که همین مواجهههای اتفاقی میتواند بسیاری از دلگیریها را رفع و امید را در دل جامعه تزریق کند، حتی اگر یک نفر راضی شود میتوان امید داشت که یک خانواده و یک فامیل با شنیدن شرح مواجهه او با مسئول به انقلاب و نظام دلگرم شود.
کاش همه مسئولان به اندازه چند دقیقه برای این مواجهههای اتفاقی و رو در رو با مردم وقت بگذارند تا دیگر کسی نتواند از دوقطبی شدن مردم و شکاف بین مردم و مسئولان سوءاستفاده کرده و پلی بسازد برای تهدید نظام.
نویسنده: سوشیانت آسمانی