در شرايطي كه حال سينماي ايران حالا حتي بدتر از سالهاي قبلي است كه خانوادهها از حاكميت اخلاق بر سينما و تعاليبخش بودن سينما سلب اعتماد شده بودند، و در شرايطي فغان آنها كه دلنگران پشت پاي سينماي يله از اخلاق بر پيكر سلامت و كرامت خانوادهها هستند و آمارها حاكي از زياد شدن موضوع خيانت و بياخلاقي در فيلمهاي سينماي ايران، به خصوص در سال جاري است، معاون سينمايي وزارت ارشاد در آيين اختتاميه جشنواره فيلم كوتاه تهران در سخناني منفعلانه گفته است كه نميتوان تم خيانت را از فيلمهاي ايراني بيرون آورد. جواد شمقدري در سخنان خود داشتن پشتوانه محتوایی را مهم ارزیابی کرده و گفته است: متاسفانه در شرایط فعلی فیلمساز متکی بر تجربیات شخصی خود در عرصه فیلمسازی است و این یک ضعف جدی است که معارف گسترده اسلامی و ایرانی به زبان تصویر درنیامده است و نتیجه اینکه از تجربیات شخصی سینماگران سوءبرداشت شده است.
رئيس سازمان سينمايي كشور كه خود نيز از فيلمسازهايي است كه دغدغه اخلاق داشته اما با اشاره به اینکه بنمایه آثار سینمایی خیانت شده گفته است: متاسفانه به جای به کارگیری معارف اسلامی و ایرانی در آثار سینمایی شاهد هستیم که درام که جانمایه سینما است امروزه به موضوع خیانت تبدیل شدهاست. فیلمسازان مدام از خیانت میگویند اما سینماگر باید از عناصر دراماتیک استفاده کند هر چند ممکن است در پرداخت آن اشتباه کند. ما نمیتوانیم خیانت را از درام خارج و ممیزی کنیم و با این نوع ممیزی قرآن نیز متهم میشود.
شمقدري اگر چه بر اساس آنچه در آموزههاي غربي آمده تاكيد نموده كه خيانت از عناصر دراماتيزه كردن فيلمنامه است اما براي نكته تاكيد نكرده كه آيا به راستي سينماي كشوري كه داعيه امالقرايي جهان اسلام را دارد آيا بايد به نحوي باشد كه اخلاق گرايان از حضور در سينما به همراه خانواده واهمه داشته باشند.
شمقدری در سخنان خود برخي از سينماگران را مورد حمله قرار داده و با اشاره به این مطلب که برخی از فیلمسازان پشت واژه هایی چون شهید قرار میگیرند و میخواهند در پس پرده واژههای مقدسی از این دست فیلم خود را بیان کنند گفته است: بسیار از فیلمسازان پشت واژههایی چون خیانت و شهید مانده اند و نوعی استفاده به نفع از این واژهها میکنند حال اینکه باید از آنها عبور کرد و دید که پس از اسم شهید چه عنوانی قرار میگیرد.
اما آيا به راستي سينماي ايران در حوزه اخلاق چه مسير رو به رشدي را طي كرده و آيا توانسته است بر كدام جايگاه مورد اذعان سينماگران تكيه زند؟
اين روزها حال سينماي ايران خوب نيست. اگر چه تعداد جشنوارههاي مرتبط با سينما پرتعداد است و وقت نفس كشيدن به برخي مخاطبان و فعالان حوزه سينما و رسانهها نميرسد؛ اختتاميه جشنواره بينالمللي فيلم كوتاه از سويي و آيين آغازين جشنواره فيلم كودك از سوي ديگر تنها چند روز پس از اختتاميه جشنواره فيلم مقاومت، همزمان برگزار ميشود و جشنواره فيلمهاي ديني رويش در مسير انجام است و احكام مختلف براي مديران جشنواره فيلم فجر هم به گوش ميرسد تا بر اين گرماي اخبار سينمايي افزوده شود و البته برگزاري تئاتر كودك در همدان و تئاتر ماه حوزه هنري و ديگر برنامههاي هنري نيز بر موقعيت خاص فضاي هنري كشور دامن زده است، اما فضاي حاكم بر سينما فضايي سرد و توام با رخوت است. فضايي كه از سينمايي گله دارد كه بيش از ۱۰ فيلم آن بر اساس بررسيهاي نهادي انقلابي قابليت اكران ندارد.
سردي فضاي سينماي ايران را نبايد تنها بر گردن اتفاقهاي سال جاري و مواجهه حوزه هنري با سازمان سينمايي به دليل اعتراض به اكران فيلمهايي با مضامين غير اخلاقي و منع اكران اين فيلمها در سينماي حوزه هنري دانست. اگرچه كه به اذعان بسياري از دلسوزان سينما اساسا مي توان در بسياري از موارد حل بحران را با كلام و نرمش به انجام رساند اما آيا به راستي بدنه سينمايي كشور براي حراست از كيان سينمايي كه ميبايد طاهر و طيب باشد چه كرده است؟