یمن همچنان میدان تجاوز گسترده ائتلاف آمریکایی و سعودی و البته مقاومت همه جانبه مردمی است که برای حراست از سرزمینشان از جانشان مایه میگذارند. یمن را میتوان از اصلیترین بحرانهای انسانی جهان دانست در حالی که میلیونها انسان بیگناه قربانی جنگی شدهاند که برگرفته از جاه طلبی سران سعودی و منفعت طلبی سران غرب است که جان انسانها را وسیلهای برای رسیدن به اهدافشان قرار دادهاند. نکته قابل توجه در ادامه روند تحولات این کشور آنکه دولت مستعفی یمن وابسته به عربستان سعودی و شورای انتقالی جنوب یمن وابسته به امارات روز سهشنبه در ریاض به منظور پایان جنگ در جنوب توافقنامهای موسوم به «توافق ریاض» امضا کردند. شورای امنیت سازمان ملل نیز ضمن استقبال از توافق ریاض بر درخواست خود از تمامی طرفین برای ادامه اجرای گستردهتر این توافق تأکید کرد و توافق ریاض را گام مهمی در جهت یافتن یک راهحل سیاسی جامع و فراگیر برای یمن توصیف کرد.این استقبال از سوی محافل به اصطلاح جهانی و کشورهای غربی در قبال این توافق در حالی صورت گرفته است که برخی یمنیها در جنوب این کشور، این توافق را مقدمهای برای تجزیه کشورشان توصیف کردهاند. در همین چارچوب نیز جریان مقاومت مردمی یمن این توافق را مردود دانسته اند. حال این سوال مطرح میشود کگه چرا بسیاری از جریانهای یمنی به نگاه منفی به این تحولات منگرند و حاضر به پذیرش آن نستند؟
یکی از مباحث مطرح در این زمینه را در رفتار آمریکاییها میتوان مشاهده کرد. در حالی که قدرت در عدن واقع در جنوب یمن به موجب توافقی میان ریاض و ابوظبی تقسیم شده، آمریکا سلاحهای سنگین به این منطقه فرستاد که خود ابهامات بسیاری را در باب آینده این منطقه به همراه دارد. نکته دیگر آن است که این توافق بر اساسا توافقات میان امارات و عربستانی صورت گرفته که تمام تلاششان در طی این ۵ سال جنگ برای سلطه بر یمن صورت دادهاند لذا عملا چننی توافقی نمیتواند در چارچوب منافع ملت یمن باشد. نکته مهم دیگر آنکه این توافق، بدون حضور جریانهای مردمی یمن صورت گرفته است و طرفهای آن افراد و جریانهایی بودهاند که تحت حمایت سعودی و امارات قرار دارند و علیه مردم یمن دست به سلاح بردهاند. چگونه میشود توافقی به نام مردم یمن صورت گیرد در حالی که در آن جایی برای مقاومت مردمی نباشد و صرفا در چارچوب منافع جریانهای وابسته به خارج انجام شده باشد.
با توجه به این شواهد میتوان گفت آنچه در ریاض روی داده نه برای تحقق مطالبات مردم یمن بلکه در چارچوب مطالبات سعودی و امارات بوده که با این اقدام به دنبال بهانه جویی جهت دخالتهای جدید در امور یمن هستند. اگر واقعا اقدامات در راستای منافع مردم یمن بوده باید توافق سوئد اجرایی میشود و متحاوزان خاک یمن را ترک میکردند که عدم اجرای آن خود سندی بر واهی بودن ادعای اقدام برای حل بحران یمن است.
نویسنده: قاسم غفوری