کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

فلسفه پاداش و جزا در قرآن کریم

آیات ۱۳و ۱۴ سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید: محبت و عشق به خواستنی‌ها...

3 مرداد 1400 ساعت 21:51


آیات ۱۳و ۱۴ سوره مبارکه آل عمران می‌فرماید: محبت و عشق به خواستنی‌ها (که عبارت است، زنان و فرزندان و اموال فراوان از طلا ونقره و اسبان نشاندار و چهارپایان وکشت و زرع) برای مردم زیبا جلوه داده شده؛ اینها کالای زندگی دنیاست و خداست که بازگشت نیکو نزد اوست. بگو آیا شما را بهتر از این امور خبر بدهم؟ برای آنان که تقوا پیشه کرده اند درنزد پروردگارشان بهشت‌هایی است که از زیر آنها نهرها جاری است. در آن جاودانه‌اند و همسرانی پاکیزه و رضایتی کامل از سوی خداست، و خداوند به بندگان بیناست.
آیه با عبارت «زُیَّنَ للناس حُبَّ الشهوات من النساء....» آغاز می شود. اولین نکته ای که به ذهن می رسد همین بر حذر بودن از «زُیَّنَ» است یعنی خداوند ما و دنیا را به گونه‌ای ساخته که شهوات از زنان و اموال و.... درنظرمان زینت می‌یابد و این همان اسباب آزمایش است. تا اینجا واضح است و شکی در آن نیست. در آیاتی از قرآن کریم می‌خوانیم که می‌فرماید: شیطان افکار و اعمالشان را درنظرشان زینت داد درنتیجه آنها از او پیروی کردند. نکته اینجاست: «آدمی تابع زینت ها و زیبایی است که درنظرش زیور داده می شوند». از قید «زیّن» خیلی باید ترسید و خداوند با این قید می گوید که اصل «تزئین یافتن» یک واقعیت است و ما در دنیایی هستیم و با واقعیت هایی مبتلا هستیم که شهوات در حاله ای از زینت ها وزیبا یافتن ها قرار دارد. اینکه فرموده «زینت»، یعنی مشخص است که طبع آدمی به گونه ای است که نه تنها گرایش به سمت آن دارد بلکه حتی به لحاظ فکر و اعتقاد نیز غالباً اینگونه است که مردم در ذهن ناخود آگاهشان اینگونه می گذرد که زیبا بودن حالات و احساسات درون، حاکی از صدق آنها است و اینگونه می‌اندیشند اگر فلان عمل نادرست می‌بود پس چرا زیباست؟!
نکتۀ دوم این است که چرا خداوند این زینت‌ها را در دنیا قرار داده است؟ آیا هدف از این زینت‌ها واقعاً سربه سر گذاشتن آدم و بنی آدم بوده است؟
ازاین که بگذریم که آدم با دست خودش موجبات هبوط در سختی این دنیا را فراهم کرد؛ اما واقعاً سئوال این است که چرا خداوند چنین تزئیناتی را قرار داد؟
با مراجعه به ویژگی های روانی و تمایلات و واقعیت های انسانی و اجتماعی، کاملاً مشخص می‌شود که اگر شهوات، حُب نداشت و این حُب هم در نظر انسان تزئین نمی‌شد، هیچ مرد و زنی کوچکترین رغبتی برای زندگی کردن در دنیا نمی‌یافتند و در نتیجه زندگی و تناسل و بقا و استحکام خانواده مستقیماً تحت شعاع قرار می‌گرفت بنابراین ضروری می‌نماید که شهوات دارای حُب و حُب تزئین گردد. این نکته را باتوجه ویژه درقید «متاع» درآیه می‌توان به خوبی دریافت.
آیه فرموده است اینها متاع زندگی دنیاست واین به روشنی بیانگر این است که شرط زندگی دردنیا و لازمه قوام زندگی در این دنیا همین است. واژه متاع، منظور تمتع های مادی دنیاست که در ارتباط با عالم شهوات و جسمانیات است بنابراین از ضروریات ادامه حیات چنین امری است. اما چرا خداوند در آیه ۱۴ یعنی آیه بعدی بلافاصله تقوا و سپس بهشت و همسران و رضوان الهی را مطرح نموده است؟ پاسخ با اندک تأمل و درنگی در آیه قبلی واضح می گردد.
اصولا گناه یعنی دوری از هدف خلقت. گناه زمانی توسط شخص انجام می گردد که بخاطر یک امر شهوانی وحُب و کشش شهوانی و متاثر از زینت یافتن این حُب‌های شهوانی، شخص از اطاعت الهی فاصله گرفته وجودش را با شهوات هوس آلود و گناه بیالاید.
درواقع وقتی که ریشه گناهان شهوات باشد؛ باید دربرابر این تمایلات، تمایلاتی از همین جنس قرار بگیرد و این چیزی نیست جز نعمت‌های بهشتی و حوری وباغ و درنهایت رضوان الهی شهی که نفسش با شهوت‌ها درگیر است؛ در واقع متاثر از کشش‌های شهوات، فراخوانده می شود که به سمت آنها برود اما وقتی که درآن طرف طناب نیز چیزی از همین مقوله و جنس او را این طرف بکشاند، حداقلش این است که شخص از ناپاکی و گناه و گرفتار شدن در آلودگی نجات می‌یابد. ولو اینکه بخاطر شهوات بهشتی باشد. اما هدف همین است که شخص و دامنش آلوده نشود اما خداوند بر پایه همین پاکی و از طریق عبارت‌های بعدی او، کم کم و به تدریج چنان وی را از محبت و عشق خود مملو کند که جز رضوان الهی، چیزی در او کشش ایجاد نکند و رغبت نیافزاید. جالب اینجاست که در آن طرف طناب خداوند هم نعمت های مادی مثل باغ های بهشتی و دیدنی های آن را برمی شمارد و هم رضوان الهی که نعمتی معنوی است. نعمت های مادی متنوعند، برخلاف نعمت معنوی که یک چیز بسیط است و آن «رضوان الهی» است.
بنابراین بدلیل آنکه اکثر مردم درگیر شهواتند و بخاطر شهوات گرفتار گناه و هوس می‌شوند توصیفات بهشت نیز به همان نسبت در تقارن با آن وصف می شود تا انسان را از گرفتار شدن درباتلاق‌های شهوات نجات دهد.
«چه خنده دار است وضعیت و حال فردی که خرده بر این آیات و توصیفات بهشتی می گیرد به این بهانه که خدا انسانیّت را زیر سؤال برده است!! ولی خود او نمی‌تواند دل از نگاه کردن به نامحرم بکند و آنها را کنترل کند!».
نتیجه اصلی آنکه، آنچه که مایه قوام زندگی دنیاست همان هم اسباب آزمایش آدمی است که پس از آزمایش شدن گریزی نیست.

نویسنده: حجه السلام ولی‌الله جمالی


کد مطلب: 118982

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/note/118982/فلسفه-پاداش-جزا-قرآن-کریم

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir