دکتر زهرایی جانشین سازمان بسیج سازندگی در ادامه گفتوگو با سیاست روز بر مباحثی اشاره داشت که میتواند به رونق اقتصاد داخل منتهی شده و در عین حال کمک به اقتصاد خانوار را هم درپی داشته باشد، او تعدادی از این کسب و کارهای خانگی را نیز تفسیر کرده و در نهایت اینطور عنوان داشت که سازمان بسیج سازندگی از امکانات موجود و فضاهای غیرمفید و بلااستفاده این سازمان و نهادهای نظامی دیگر بهترین بهره را برای آنهایی که ایده دارند آماده کرده و فراخوانی را در این زمینه از همین تریبون برای آنهایی که توان تولید دارند اعلام میکند، بخوانید بخش دوم و پایانی این گفتوگو را:
برخی میگویند آنهایی که میروند اردوهای جهادی حقوق دریافت میکنند؟ مردم به آنها به چشم خادمی که وظیفهاش را که در ازای حقوق انجام میدهد نگاه میکنند؟ این مسئله را برای افکار عمومی باز میکنید؟
این برداشت در عزیزانی که ما برایشان خدمت میکنیم هم دیده میشود و یک وقتی شخص ثالثی است که از دور نگاه میکند و من به او حق میدهم که میگوید پول میگیرند، اما این حرف را متأسفانه آنهایی که بچههای ما رفتند و برایشان کار میکنند نیز میزنند و میگویند که جهادگران محرومیتزدا کار کنند و دندشان نرم بروند و کارشان را کنند، پول گرفتند که کار کنند! اما باید این را شفاف کنیم برای افکار عمومی، واقعیت این است که برای هر نفری که در گروه میرود ایاب و ذهاب و غذا و جای خواب و .. دارد، سپاه روزانه ۱۰ هزار تومان هزینه میکند تازه ۱۰ هزار تومانی که مصوب شده و در اجرا وقتی به تخصیص میرسد مثلا برای امسال میشود ۳۶ درصد یعنی نفری ۳۶۰۰ تومان! من این مبلغ نفری را میدهم هر کس توانست انجام دهد. در سال نزدیک ۸۰۰ هزار نفر در اردوهای جهادی محرومیتزدایی میروند و هر نفر ده روز کار میکند، شما این تعداد را با نفری ۳۶۰۰ تومان ببرید در منطقه محروم ببینیم میتوانید، آن بودجه تقریباً شوخی است با این اعتبار همیشه هم میگوییم اینطور نمیشود و اعتبار بدهید اما خب نمیشود.
چرا اغلب مردم باور نمیکنند؟
اما باورپذیری مردم هم کم شده از بس ما مسئولین آمار غلط دادیم و دروغ گفتیم، باورشان نمیشود، نمیگویم فقط ما مسئولان بسیج این کار را کردیم، ببینید مثلا وقتی مردم میبینند یکی اختلاس میکند و مدیری حقوق نجومی میگیرد و آقایی تخلفی کرد و جای دیگری مسئول شد و... مردم میگویند اینها همه از یک قماش هستند و همه را با یک چوب میرانند. از طرفی هم ما خیلی دنبال این نیستیم که خودمان را به کسی اثبات کنیم. اساساً گزارشی بدهیم بابت اینکه به ما صلهای داده باشد، بسیج دنبال اثبات نیست و بسیج دنبال این است که کارش را درست انجام بدهد و حل کند ماجرا را. میگویند قانونی هست که معتقد است باید هشتاد درصد امور را بسپاریم به گذر زمان تا حل شود. ما گروههای جهادیای داریم که تشکلشان نه به لحاظ ساختاری اما از لحاظ مدیریتی از اداره کل بیشتر است مثلا گروه جهادی داریم که یک و نیم میلیارد از خیرین جمع میکند، کدام اداره کل شما میتواند این را بیاورد؟ اصلاً من گروه برایم قابل احترام است از این باب که با این توانایی کار میکند، میگویم همین که منت میگذارید و میگویید که آدرس رفتنت را اینکه کجا بروی و خدمت کنی و از من میگیرید من از شما ممنونم.
بحثی هست در جامعه که میگویند حتما شما هم شنیدهاید استفاده از رانت، عدهای که رانت دارند و در همه حوزهها هم تقریباً وجود دارد، در بسیج سازندگی چقدر این موضوع هست من نوعی آدم معمولی چقدر اگر وارد دستگاه شما در شهرستان و استانی شوم میتوانم خدمات بگیرم.
چون کار حمایت تحصیلاتی و مالی ما کم است و به هر نفر هم یکبار میدهیم کسی طمع نمیکند. مثلاً سقف وام ما ۳۰ میلیون تومان است و به هر نفر هم یکبار میدهیم نه۱۰ بار و به همین خاطر رانتخواران خیلی طمع نمیکنند بیایند.
تبصره ندارید با دستور رئیس مثلا مبلغ وام چند برابر شود؟
نه اصلاً، رئیسی نداریم، یک ضابطهای داریم با بانک عامل کارها را پیش میبریم. بر این اساس در عرصه حرکت میکنیم و قطبهایی که من گفتم در هر استانی صنایع تبدیلی و بستهبندی است آتش به اختیار کسی است که در کف ماست و من اصلاً تصمیم نمیگیرم که نامه بنویسم به فلانی. نه نامه داریم و نه تماس تلفنی مراجعه از کف به کف است و ما هیچ مراجعه از بالا نداریم مراجعه از کف به کف است.
یعنی میآید در حوزه و ناحیه مسئول سازندگی که آدمها را به اسم کوچیک میشناسد و نمیتواند مراجعه کند و چیز غیری بخواهد و مثلا وام بگیرد و ماشین بخرد برای خودش، اصلا اینطوری نیست. سهمیه دادیم که اعتبار ناحیه در سال فلان قدر تسهیلات از ۵ میلیون تا ۳۰ میلیون است و آدمی که در ناحیه به او مراجعه میکنند همه سابقه مراجعه کننده را دارد و حتی فامیلهایش را هم میشناسد. مثلا کسی که میگوید میخواهد برود در ناحیه و تولید قارچ کند، مسئول ما این آدم را پدر و مادر و کار و داراییاش را میشناسد و مثلاً اگر کسی میگوید میخواهم پرورش آبزیان داشته باشم میگوید تو که استخر نداری؟! و با این پول نمیتوانی استخر بسازی! یعنی راستیآزمایی در کف کف انجام میشود. شاید درصدی هم برود در فامیلی و به پسر خاله اش هم یک وامی بدهد. در روستاها و شهرهای کوچک زیاد است و من گزارش دارم میگویم شاید یک درصد کسی خطا کرده باشد اما خطا فردی است، سیستمی نیست. سیستم خطا ندارد، ولی فرد امکان خطا دارد.
برای بهرهگیری از تولیدات خود اشتغالی چه کارهایی کردهاید؟
بخشی از بازار در نهادها و مجموعههای دولتی و شبهدولتی نهفته است. مثلا ما حولهای از جنس پنبه تولید میکنیم که طور بافی به آن گفته میشود. دستگاه تولید این پارچهها کلا ۸۰۰ هزار تومان است و ۲۰۰ هزار تومان نیز آموزش آن میشود. جمعا خانم خانهدار با یک میلیون تومان میتواند این کار را به راحتی در خانه انجام دهد. الان یک شرکت زنان ما تقریباً ۳۶۰۰ خانم خانهدار برایش این کار را انجام میدهد.
این حولهها تولید شد بعد ما به دنبال میراث فرهنگی رفتیم که بازاری برای این حولهها بیابیم. به ما گفته شد اگر براساس ذائقه هتلداران ما حوله را تولید کنید میتوانیم از شما خرید بالایی داشته باشیم. در گامی دیگر ما در نمایشگاهی که در تهران بود شرکت کردیم و همین شرکت زنان توانست در یک فقره قرارداد ۶۰ هزار عدد از آن حولهها را بفروش برساند.
یک بخشی هم استفاده از تولیدات در درون ساختار سپاه و بسیج است که در فروشگاهها و مراکز فروش و یا در پادگانها استفاده میشود. مثلاً قارچ تولیدی را به سبد غذایی پادگانها اضافه کردهایم و یا اینکه گوشت شتر مرغ را جایگزین گوشت وارداتی برزیلی کردهایم.
البته باید بگویم که در استفاده از تولیدات خود، با مشکلاتی مواجه هستیم که یکی از اصلیترین آنها عدم همافزایی میان بخشهای مختلف است. مثلاً بدنه دولت یا ستادکل نیروهای مسلح اگر آییننامهای داشته باشد مبنی بر اینکه شناسایی تولیدات هر استان با بسیج سازندگی و تهیه آن با بسیج سازندگی باشد که متاسفانه هنوز این همافزایی صورت نگرفته است.
یک بخشی از فرهنگسازی که برای تبلیغ کالای ایرانی میشود این است که مسئولان خود پیشگام این امر باشند. نمیشود که از تولید کفش ایرانی گفت و بعد کفش ایتالیایی به پا داشت. شما به عنوان مسئول بسیج سازندگی در استفاده از کالای ایرانی تا چه میزان اهتمام دارید و سعی میکنید که در عمل نشان دهید که حامی کالای ایرانی هستید؟
صادقانه باید بگویم که به عنوان یک اصل به آن اعتقاد دارم اما اینکه در تمام ارکان زندگی به آن اولویت داده باشم نه تاکنون چنین نشده است و البته این یک ایراد است.
در خصوص مواد غذایی و پوشاک تلاش بسیار کردهام که این اصل را رعایت کنم. من میگویم اگر من نوعی به این اندیشه برسم که کالای ایرانی بیکیفیت و گرانتر را بخرم همراهان و مخاطبان من نیز مجاب به انجام این کار میشوند ولی اگر نه صرفاً شعار بدهم و عملاً نداشته باشم دیگران نیز اقدامی نخواهند داشت. البته باید بگویم که فرهنگسازی در این زمینه باید زیاد باشد. در حوزه مواد غذایی که میگویم واقعاً توان و ظرفیت آن را داریم و میتوان با کمی جستوجو پیدا کرد. ولی درباره برخی از کالاها واقعا ما به آن ظرفیت نرسیدهایم. مثلا یکی از دوستان من خود را ملزم کرده بود که از گوشی همراه ایرانی استفاده کند. دو تا گوشی خرید که با همان اولین بار به برق زدن سوخت. این را گفتم که بگویم که هر فرد مگر چند بار میتواند از جیب هزینه حمایت از کالای بیکیفیت را بدهد پس باید در حوزه تولید نیز کارهایی صورت گیرد.
ما گزارشی در چند روز اخیر چاپ کردیم به نام دهکده اقتصاد مقاومتی که در فضای پرت پادگان کار انجام شده سوال داشتیم چرا به او زمین را دادید آیا از رانت استفاده کرده؟
بله او از رانت استفاده کرده (میخندد) ما یک آییننامهای تدوین کردیم و گفتیم این فلان ظرفیت پادگان و فضای نظامی مثلا در کرمانشاه، تیپی مستقر دارد و ساختمانهای قدیمی را خالی کرده است، گفتم کاش دست ما بود میدادیم کسی پرورش بلدرچین و قارچ راهاندازی کند، برآورد کردیم دیدیم در این پادگان پناهگاه و سوله دارد و اینها را بدهیم به متقاضیان چون زمین برای سپاه است و نظامی است از بسیجیهای فعال بیاورید و تردد مشکلی نداشته باشد آدم بیرونی بیاید خودش اذیت میشود و گفتیم فضا را شما شناسایی کنید و بگویید برای کدام خوب است. اما کلاسهای آموزشی که برگزار کردیم آزاد است، گفتیم فضا را داریم چه کسی متقاضی است هر کس برود و بخواهد و مردانه پای کار بایستد به او میدهیم چنین فضایی را الان آنقدر داریم اما متقاضی نداریم. اینهایی که نشان شما دادند و چاپ کردید و زحمت کشیدید تعداد معدودی است و میگویند اردوگاه آماده کار داریم و هر چه فراخوان میزنیم آب و برق و شوفاژ دارد و قرارگاه خاتم لطف کرد و کارگاه راهسازی داشت و گفتیم تخریب نکنید با اینکه ضایعات آورده دارد بدهیم به مردم که کارگاه بزنند و از این دست کارگاهها داریم با آب و برق و امکانات هنوز خالی است و همین جا اعلام میکنم اگر کسی دوست داشت بیاید.
صعبالعبور است؟
نه اصلاً برای اینها جاده زدهاند، آب و برق و شوفاژ دارد.
چرا استقبال نشده است؟
این جنس کارها کمی زحمت دارد و فرد باید تلاش داشته باشد اما متأسفانه نسل جوان چندان دنبال کار سخت نیست.
شاید به خاطر این هم باشد که اعتمادی به آینده نیست مثلا فرد پس از تلاش و کار بسیار ناگاه با واردات آن محصول مواجه میشود و همه تلاشش از بین میرود؟
دقیقا این هم از مشکلات است بویژه در حوزه کشاورزی و طیور. فرد مرغداری راه انداخته و هزینههای بسیار کرده ناگاه خبردار میشود که واردات مرغ صورت گرفته و همه سرمایهاش از بین میرود.
در کل کار، کار سختتری در قبال سایر کارها است. البته نسل جوان هم چندان به دنبال کار سخت نیست چراکه در دانشگاهها را باز کردیم و مدرکگرایی را ایجاد کردیم که نتیجه آن پشت میز نشستن را شغل خود میداند و چون دست نیافتنی است، بیکار میماند.
به هر حال از همین جا میگویم که هر فردی که آمادگی داشته باشد ما حاضریم این امکانات را در اختیار آن قرار دهیم. مراکزی که هزینهای برای آنها ندارد و در نهایت باید هزینه آب و برق استفاده شده را بپردازند.
آیا خودتان هم تاکنون کار عملی در حوزههایی که میگویید داشتهاید؟
یک مقطعی ما ترویج پرورش مرغ بومی داشتیم. آمدیم در سراسر کشور جوجههای بومی را که توسط پزشکان بسیجی معاینه و تا ۴۵ روزگی مراقبت شده بودند با نصف قیمت میان روستاییها تقسیم کردیم. چندی پیش من در بیرجند بودم یکی از افراد میگفت که بسیاری از این طرح استقبال کرده و حتی تا ۱۰۰-۱۵۰ مرغ بومی داشتند. گرچه که در همین کار هم مانع زیاد داریم مثلا در برخی از مرغداریها تلفات داشتند که میگفتند به خاطر مرغهای بومی بسیج است در حالی که ارتباطی به آن نداشت چراکه در گذشته هم که مرغ بومی نداشتند همین تلفات بود.
مورد دیگر تولید عسل است که من خودم شخصا در مقطعی برای اینکه فرهنگ آن را در شهرستان ایجاد کنم اقدام به تولید کردم که زمینهساز حضور بسیاری در این حرفه شد.
تفریحی یا صنعتی؟
این طور نبود که زیاد گسترده باشد چند کندو داشتم که به مردم نشان دهم میشود این کار را انجام داد. در آن منطقه که بودم زرشک خوبی به عمل میآمد من به مردم میگفتم که با گل زرشک عسل خوبی میتوان بدست آورد. زنبورداری ظرافت دارد اما زحمت ندارد چراکه آنها به صورت سیستمی زندگی میکنند و راستش را بگویم من با خواندن یک کتاب درباره زنبورداری ترقیب به این کار شدم. در منطقهای مثل بیرجند شما میتوانید سه بار برداشت عسل داشته باشید. برآوردها نشان میدهد که شما با ۵۰ کندو که شاید هر کدام ۲۰ هزار تومان نیز نشود بتوانید حقوق ماهانه یک کارمند سه میلیون تومانی را داشته باشید. این کار نیازی به کارگر هم ندارد و فرد میتواند شخصاً به راحتی این کار را انجام دهد.
بحث واکسیناسیون طیور از جمله پروژههای مهم است و از طرف دیگر مسئله قناتهای کشور است که بسته و غیرقابل استفاده شده است. بسیج سازندگی چه همافزایی با مسئولان این دو حوزه میتواند برای واکسیناسیون طیور و یا لایروبی قناتها داشته باشد؟
در حوزه قنات باید بگویم که کشور ما از جمله کشورهایی است که بیشترین قنات را دارد. قدیمیها واقعا فکرشان خوب کار میکرد و با قناتسازی در حالی که خشک سالیها در گذشته شاید از امروز هم کمتر نبود توانسته بودند منابع آب کشور را حفظ کنند. اکنون بخش عمدهای از لایروبی قناتها را بسیج سازندگی به عهده گرفته است. باید بدانیم که قنات در بستر زمان نیاز به مراقبتهای بسیار دارد اکنون ۲۰ درصد از قناتهای کشور احیا شده است، در حالی که ما بحران آب داریم و باید از ظرفیت قناتها استفاده کرد. یکی از همافزاییهایی که میگفتم در همین عرصه قناتهاست. ما با منابع طبیعی دارای توافقنامهای هستیم ۵۰۰ هزار هکتاری برای بیابان زدایی که اگر سازمان جنگلها حداقل هزینهها را تأمین کند ما آمادگی بیابانزدایی از این وضعیت سرزمینی را داریم. مصداق این همافزایی را در واکسیناسیون طیور میتوانم بگویم. براساس تفاهمنامهای که داشتیم، بسیج آمد به کمک بهداشت و واکسیناسیون، طی ۳ روز بیش از ۱۴ میلیون دام و طیور در ۱۲ استان واکسیناسیون شدند. کاری که به صورت عالی یک سال طول میکشید. این کار با نظارت کامل پزشکان صورت گرفت. جالب است که این رکوردی بود که جهان نیز آن را تایید کرد و حتی میتوانست در گینس ثبت شود.
برخی این را میگویند که بسیج همه کارهایش به صورت برنامهریزی در بسیج صورت میگیرد چراکه بهترین متخصصان و مهندسان و افراد تحصیل کرده عضو بسیج هستند. اصلاً ماهیت بسیج مردمی و عمومی بودن است و این باعث شده تا افراد با سواد و کاربردی و تحصیل کرده در تمام ابعاد در آن حضور داشته باشند. همین گروههای جهادی ما افرادی دارند که میتوانند به عنوان مدرس به مدیران کشور درس برنامهریزی بدهند. ولی چون کار جهادی و انقلابی انجام میدهیم عدهای با برچسب زدن این عملکردها را زیر سوال میبرند.
به نظر میرسد شما در بسیج سازندگی در حال تربیت مدیران جوان هستید. آیا از این مدیران در سطح مدیریت کشور هم استفاده میشود؟
این را در دو محور میگویم. نخست آنکه از وظایف بسیج کادرسازی برای انقلاب است نمیگویم دولت برای انقلاب. یکی از کارهایی که دارد صورت میگیرد صندوقهای کارآفرین است. صندوقهای قرضالحسنه که کارشان ایجاد کارآفرین است نه مانند صندوقهای دیگر که کار اقتصادی میکنند و در نهایت اعلام ورشکستگی میکنند. ما به دنبال تربیت کارآفرین هستیم چراکه میگوییم یک کارآفرین در یک روستا میتواند تمام آن روستا را به حرکت وادارد. این است که میگویم ما تربیت مدیران داریم چون چنین تفکری در بسیج رایج است. اما اینکه چرا از این افراد کم استفاده میشود برای این است که متأسفانه کشور ما به شدت سیاست زده است ببینید من اگر ۴ نفر را به دولت معرفی کنم میگویند میخواهند در دولت نفوذ کنند. متاسفانه شایستهسازی در کشور نیست.
در شورای شهر و روستا چطور آیا نمیتوانید وارد این عرصه شوید؟
بسیج سازندگی کلاً وارد عرصه سیاسی نمیشود و به دنبال کار کردن است و اگر کسی هم رفته نگاه فردی بوده و بسیج چنین نگاهی ندارد.
یکی از برچسبها که به سپاه و بسیج زده میشود دخالت در انتخابات است آیا واقعا چنین کردهاید؟
بسیج سازندگی هیچگونه فعالیت سیاسی ندارد. اولاً منع شدیم و دوم حضرت آقا فرمودند که با ساماندهی و بسیج مردم به دولت و مردم برای محرومیتزدایی و خدمترسانی یاری کنید. در اعزام گروههای جهادی به آنها سفارش میکنیم که فقط به دنبال کار امدادرسانی و کمک باشید و اصلاً اینکه به چه کسی رأی دهید و یا رأی ندهید در کار ما نیست، ما میگوییم وقتی کار را خوب انجام دهید مردم جذب انقلاب میشوند و این اصل کارکرد ماست.
یکی از مباحثی که با افراد جهادی صحبت میکنیم این است که تیم و ظاهر افراد متفاوتی در آن حضور دارند و نکته دیگر آن است که میگفتند برای خدمترسانی برای آنها مذهب و دین و قومیت هیچ اهمیتی ندارد و هدفشان صرفاً خدمترسانی است. این نگاه امری است که برای آن برنامهریزی شده یا نه به صورت اتفاقی روی داده است؟
استراتژی سازمان در خدمترسانی این است که به همه ایرانیان بدون توجه به دین و قومیت خدمت شود. مثلاً در کرمانشاه بخشی شیعه و بخشی اهلسنت و اهل حق هستند اما ما به همه آنها خدمترسانی میکنیم.
روستایی بوده که بچههای جهادی با آشغال جمع کردن و کارهای خدماتی، مردم روستا را راضی به پذیرششان کردهاند. ما اصلاً برای جهادیها نیز معیاری نداریم و هر کسی که به دنبال خدمت باشد از هر تیپ و ظاهری که باشد قدمش روی چشم است.
۴۰ سال از عمر انقلاب میگذرد و میبینیم که در برخی مسائل هنوز بسیج سازندگی باید خود را به مردم اثبات کند. باید اثبات کند که به دنبال کار سیاسی نیست، اثبات کند که صرفاً به دنبال خدمترسانی است بدون چشم داشت مالی. با این شرایط میشود که بسیج سازندگی در طول این ۴ دهه چنانکه باید نتوانسته خود را برای مردم آشکار سازد و شفافسازی کند و قصور کرده در معرفی کارکردهای خود در رسانهها و شبکه مجازی؟
من میتوانم بگویم که بسیج مظلوم است اما واقعیت این است که من حرف شما را تایید میکنم که کمکاری رسانهای داشتهایم. اخیراً جلسهای داشتیم از همکاران خواستهایم که برای روز بسیج سازندگی گزارشی از کارهای انجام شده بدهند اما همه میگویند ما به دنبال خدمتیم نه اینکه آمار و ارقام بدهیم. ما سال گذشته ۸ هزار پروژه به مبلغ ۱۷۰ میلیارد تومان اجرا کردهایم اما حتی یک خط از آن منتشر نشده است خوب مردم حق دارند که بگویند لابد میخورید و میبرید که گزارشی از کارهای شما نیست. ما در گزارش دهی بسیار ضعیف هستیم. گروههای جهادی میگویند که ما به دنبال گزارشنویسی نیستیم و کارمان را انجام دادهایم. متأسفانه از یکسو متهم به پنهانکاری و کار سیاسی هستند و از سوی دیگر هم گزارشنویسی نمیدانند و اصلاً اهل این حرفها نیستند.
به هر حال گزارش ندادن زمینه را برای فضای تبلیغاتی مغرضان علیه بسیج سازندگی ایجاد میکند؟
به هر حال هر خانهای را که خالی کنید دشمن میآید و آن را میگیرد. در این زمینه داریم کتابچههایی را تهیه میکنیم درباره پروژهها و طرحهایی که صورت گرفته است. همین مجله منهای نفت که درباره کارآفرینان در بسیج سازندگی است برای مسئولان ارسال میکنیم بسیار استقبال میکنند و میخواهند همراهی کنند.
اینها که گفتهاید اقداماتی است که بسیج سازندگی صورت داده اما به نظر میرسد از ظرفیت افراد کارآفرین مانند خود کشاورزان نیز میتوانید در قالب شبکهسازی در فضای مجازی و رسانه برای ارتباط درونی آنها که بیانگر کارکرد بسیج سازندگی است استفاده کنید؟
بله دقیقاً میتوان از ظرفیتهای این چنینی در فضای رسانهای بهره گرفت. جای کار بسیار است.
از کارکردهای بسیج سازندگی گفتید بیشتر برایمان میگویید؟
در حوزه اقتصادی ۱۴۹ هزار پروژه اجرا کردهایم و صنایع تبدیلی ۳۰ هزار کارگاه ایجاد شده است هر کدام یک شغل هم که باشد شغلهای قابل توجهی است. یکی از کارهای ما نیز حمایت از معتادان بازگشته است. آنهایی که زمانی به حد کارتنخوابی رسیده بودند و بسیج سازندگی آنها را ترک داده و به آنها شغل هم داده است. در یک سال گذشته ۱۴۰۰ نفر را زیر طرح داشتهایم که بعد از ترک مشغول به کار شدند.
آیا کارگاههای خود را در جایی مانند بیمه و سایر مراکز ثبت کردهاید؟
ما به کارگاههای خود نام کمک اشتغال دادهایم تا واقعا ایجاد کننده شغل باشیم و به دنبال آمارسازی شغلی نبودهایم. در باب همین بازیافتگان از اعتیاد، افرادی هستند که شرایطشان طوری بوده که نه شغلی داشته و نه بیمهای و بیشتر کارتنخواب شده بودند. به اینها کمک میکنیم ترک کنند و بعد اشتغال برای آنها ایجاد کرده و مراقبت میکنیم که دوباره گرفتار نشوند.
در حوزه بسیج سازندگی به هر حال در سراسر کشور برای خوداشتغالی افراد و احیای روستاها و تولیدات کشاورزی کارهای بسیاری صورت گرفته است، آیا لیستهایی از ظرفیتهای تولیدات داخلی تهیه شده که به دولت و دستگاههای مربوطه ارائه شود که از واردات آن تولیدات از خارج خودداری شود؟
اصل کار ما بر همین اساس است. مثلا همین شترمرغ که تولید میکنیم برای کاهش واردات است مثلا میگوییم سالیانه ۱۲۰ هزار تن واردات گوشت داریم ۱۰ هزار تنش را بسیج سازندگی در داخل تولید میکند. میآییم در قطبهای مختلف در سراسر کشور تولیدات را سازماندهی میکنیم که بتوانیم این نیازها را تأمین کنیم. یکی از کارهایمان این است که با آستان قدس رضوی توافقی داریم که بتوانیم مراکز کشتارگاهی خاص شترمرغ درست کنیم که همه تولیدکنندگان کوچک شترمرغ بتوانند تولیدات خود را به این مرکز ارائه کنند. این تولیدات کوچک میتواند زمانی پاید ار بماند که چنین مرکز واحدی باشد.
توافقنامهای با وزراتخانههای مرتبط برای استفاده از تولیدات و همافزایی دارید؟
بله؛ تفاهمنامههایی با ۶۰ درصد وزارتخانهها داریم که براساس آن نوع و میزان کارکرد هر طرف مشخص شده است، اینکه ما چه کاری میکنیم و آن وزارتخانه چه کاری.
وزارت صنایع لیستی به شرکتهای دولتی میدهد در باب خرید محصولات تولید داخلی. آیا تولیدات بسیج سازندگی در این لیست میرود؟
نه اسمی از ما نیست چون نگاه آنها صنایع بزرگ است.
به هر حال تولیدات مختلفی در این لیست است؟
آن دسته از کالاهای ما در این لیست رفتهاند که ما بتوانیم آنها را خوشه و شبکه کنیم ولی همه تولیدات در لیست نیست چون به صورت شبکهای است.
ممنون از پاسخگویی شفاف و وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
خواهش میکنم.
گفتوگو: قاسم غفوری - مائده شیرپور