در حالي كه سلطه داعش بر بخش زيادي از خاك عراق و سوريه هنوز به شش ماه نرسيده، ناكارآمدي كامل اين گروه در انجام وظيفه به عنوان يك دولت عملا به اثبات رسيده است؛ اين در حالي است كه سران اين گروه مدعياند كه با اتكا به تفاسير ساختگي خود از سنت، ميتوانند سعادت دنيوي مردم تحت سلطهشان را تامين كنند؛ اما اخباري كه از مناطق تحت كنترل داعش ميرسد نشان ميدهد كه تنها توانايي اين گروه، كشتار است و هيچ نسبتي بين دولتمداري و داعش وجود ندارد.
اخباري كه از مناطق تحت سلطه داعش ميرسد همگي از وضعيت اسفناك خدمات شهري در اين نواحي حكايت دارد. طبق اخباري كه از رقه (مركز حكومت داعش) ميرسد، اين شهر در روز حداكثر چهار ساعت برق دارد و بخاطر نبود كلر به ميزان كافي، آب آشاميدني هم در دسترس مردم نيست و بيماريهايي نظير هپاتيت كه توسط آب آلوده منتقل ميشود به شدت در حال شيوع در اين شهر است. مردم در روز حداكثر سه ساعت آب دارند و آرد و ديگر منابع غذايي به شدت كمياب شده و اين سيلي از گرسنگي را در اين شهر ايجاد كرده و عده زيادي از مردم در زبالههايي كه در خيابانهاي انباشته شده، به دنبال چيزي براي فرار از مرگ بر اثر گرسنگي ميگردند. نهادهاي شهري نظير مدارس و دانشگاهها و ادارات خدماتي به درستي كار نميكنند و بعضا تعطيل هستند و از واحد پولي كه داعش وعدهاش را ميداد، اثري در مناطق تحت كنترل آن ديده نميشود؛ ركود شديد اقتصادي باعث افزايش بيسابقه بيكاري شده؛ دارو و خدمات پزشكي ناياب شده و بيماريهاي واگير و غيرواگير در حال گسترش در شهر است. اين تازه وضعيت شهري است كه داعش آن را پايتخت خود ميخواند. در كنار اخبار و تصاويري كه از ادبار اكثر ساكنين رقه و صف گرسنگان منتشر ميشود، فيلمهاي مخفيانه هم منتشر شده كه اعضاي داعش را بر خوانهاي رنگين نشان ميدهد؛ نشانهاي از ادعاهاي خالي از معناي سران اين گروه مبني بر حاكميت عدالت و رفع تبعيض!
البته موارد فوق از ابتداي قدرتگيري اين گروه قابل پيشبيني بود؛ چراكه واژههايي نظير تكنوكرات و مهندس و مدير و نهادهاي خدمات شهري در قاموس داعشيان جايي ندارد و گمان آنها بر اين است كه با تيغه شمشير و قرائتهاي ساختگي از دين ميتوان مشكلات مردم را حل كرد؛ مردمي كه اكنون از حقوق اوليه نظير آب، برق، تلفن و نان محروم شدهاند. حال بايد از تركيه و عربستان و ديگر حاميان پيدا و پنهان داعش (كه البته با وقاحت حمايتشان را انكار كردهاند) پرسيد كه آيا جز ويرانگري و خونريزي، منطق ديگري براي حمايت از كشورداري اين گروه مدنظر داشتهاند؟!
واقعيت اين است كه روياي كشورداري داعش عملا با شكست مواجه شده و هيچ شكي در اين نيست. حتي برخي تحليلگران احتمال ميدهند كه مردم ساكن در نواحي تحت كنترل اين گروه، سر به شورش و طغيان بردارند؛ احتمالي كه با توجه به محنت و مصائب رو به رشد اين مردم، بعيد نيست. ولي آنچه حتمي است اينكه با توجه به شكست اين گروه در تشكيل دولتي كه بتواند نيازهاي اوليه مردم را تامين كند، به عنوان يك دولت نميتوان آيندهاي براي داعش متصور بود.
ماني الوند