اعتصاب کامیونداران، یک قشر زحمتکش که حق دارد برای مطالبات صنفی خود درخواستهایی را داشته باشد یک دفعه به اتفاقی حاشیهدار تبدیل میشود که حتی باعث میشود برخیها نتوانند قضاوتهای درستی از اتفاق صورت گرفته داشته باشند، چرا در کشوری که قانون اساسی مترقی برای مطالبات صنفی، مردمی و راهپیمایی مطالبهگرانه دارد باید به این آسانی یک اتفاق ساده به حاشیهسازی تبدیل شود که علت اصلی رخ دادن آن و مقصران این فاجعه بتوانند به راحتی در پس حواشی مخفی شوند؟! کامیوندارها گرچه اعتصاب سراسریشان با بیانیهای که منتشر شد پایان یافت اما این موضوع نه اتفاق اول است و نه اتفاق آخر، لذا برای حل ریشهای و برخورد درست با اتفاقات مشابه حتما باید راهکاری صحیح وجود داشته باشد که سعی خواهیم کرد با بررسی نمونههای صورت گرفته در این زمینه راهکار مناسب مواجه با این جریان معمولی و طبیعی را پیشنهاد دهیم.
اعتصاب کامیوندارها
حدود یک هفتهای میشود که در سکوت رسانهای داخلی، کامیوندارهای برخی مناطق کشور اعتصاباتی به راه انداخته و سوخترسانی در برخی مناطق با مشکل مواجه شده است اما اخبار این اعتصاب و مصاحبههای آرامبخش در حالی که رسانههای معاندی چون بی.بی.سی از روز نخست فعالیت رسانهای خود را آغاز کردهاند بعد از یک هفته مخابره میشود آن هم زمانی که ویدئوهایی از برخی افراد مشکوک که عصبی هستند و در صف کامیوندارها وجود دارد، مخابره شده است! اما ورود به ماجرا با ختم مسالمت آمیز اعتصاب یکی میشود و همه چیز به خوبی تمام میشود! استاندار چهارمحال و بختیاری بعد از یک هفته بالاخره صحبت کرده و با بیان اینکه پیگیر مطالبات به حق رانندگان هستیم، گفت: «طرح مطالبات صنفی نباید به ناامن کردن جامعه منجر شود.» اقبال عباسی این را هم گفت که «مشکلات و مطالبات به حق اصناف باید از راههای قانونی دنبال شود و دولت نیز پیگیر مطالبات رانندگان است. مسئولان موظفند مطالبات رانندگان را گوش دهند و ما نیز در استان به دنبال حل و فصل مشکلات هستیم. هیچ صنفی برای گرفتن حق و حقوق خود نباید مسیر را برای خانوادهها ناامن کند.»
اما او و دیگر مسئولان وزارت راه و مسئولان مربوطه توضیح ندادند که چرا اینقدر دیر به ماجرا ورود پیدا کردند! بالاخره ماجرا تمام شد در حالی که بسیاری از سوالات در اذهان باقی میماند:
چرا از روز نخست این ورود صورت نگرفت تا رسانههای معاند از آن بهره نبرند؟!
وزیر راه دقیقا در این یک هفته کجا بود و چه میکرد آیا اخبار را ندیده بود؟!
چرا و بر چه اساس رسانههای داخلی به خودسانسوری روی آوردهاند؟
حوادث کازرون
حوادث کازرون را هم که حتما به یاد دارید که بعد از ده ماه مطالبه مردمی و حضور امام جمعه در کنار مردمی که مجالی برای فرصت مسالمتآمیز میخواستند با بیتوجهی مسئولان با دو کشتهای که صورت گرفت بالاخر حرفهایی زده شد و وعدههایی داده شد در حالی که هنوز هم مشخص نیست که چرا ده ماه سکوت حاکم بود و رسانهها از مطالبه مردمی اطلاعرسانی نمیکردند؟!
حوادث دیماه
مطالبه به حق مردم که در چارچوب راهپیمایی ساده صورت گرفت در دیماه گذشته تبدیل به حادثهای امنیتی شد که میتواند الگوی بعدی در این ماجرا باشد مطالبهای که متاسفانه با ندیده انگاشتن از سوی دولت و انگ جناحی زدن به مطالبه گران در شهرستانها به طرز غیرباوری شدت گرفت و با خلاء حضور مسئولان و رسانهها و اطلاعرسانی به موقع باز هم پای رسانههای معاند و ماهیگیری از آب گلآلود به ماجرا باز شد.
مطالبهگری موسسات مالی و اعتباری
در جریان موسسات مالی و اعتباری هم دقیقا همین اتفاقات رخ داد، وقتی مسئولان به تجمع چند ماهه مالباختگان مقابل مجلس، قوه قضاییه و دولت بیتوجهی کرده و حتی آنهایی را که در گوشهای از خیابان چادر زدند ندیدند راه برای حضور رسانههای معاند و منافقان باز شد و دوباره این اتفاق با بیدرایتی در آستانه تبدیل به بحران و فاجعه بود که با پادرمیانی دلسوزانی چون احمد توکلی و دیگر کسانی که به دیدار این مالباختگان رفته به جای تهمت زدن به آنها از این افراد دلجویی کردند ماجرا ختم خیر شد اما همه این ختم شدنها با هزینههایی برای نظام همراه بوده است. که باید توضیح داده شود که چرا اینقدر دیر به ماجرا ورود میشود که برای نظام هزینههای گزاف بتراشند و اجازه مانور رسانههای معاند داده شود.
هر چند قبل از این ماجراهای دو سال اخیر جریان خودکشی در مهاباد و اسیدپاشی در اصفهان هم طبق همین فرمول پیریزی شده و داشت با سکوت بیجای مسئولان به فاجعه تبدیل میشد که آن هم هر چند دیرهنگام اما ختم به خیر شد ولی شواهد نشان میدهد که تلاشهای دشمنان نظام برای ناراضی کردن مردم در بیتفاوتی مسئولان همچنان ادامه دارد که باید فکری برای آن داشت.
سواد رسانهای پایین مسئولان
متاسفانه نوک پیکان مقصران اصلی امنیتی شدن حوادث معمولی به سمت مسئولانی باز میگردد که در جریانهای فوقالذکر دقیقا جایی که نیاز بوده صحبت کنند سکوت کردند و جایی که نیاز به سکوت بوده حرفهایی زدند که مردم برآشفتهتر شدند! مانند آنچه در جریان مطالبه مالباختگان از سوی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت عنوان شد.
متاسفانه برخی از مسئولان شناخت درستی از بزارهای جدید که میتوانند بر پایه آن با مردم سخن گفته و راه نفوذ دشمن را که از هر فرصتی برای ضربه زدن به نظام استفاده میکند را ببندد، ندارند و همین کمسوادی شناخت رسانه بسیاری از مشکلات را ایجاد کرده است.
اگر مسئولان با درک صحیح در لحظه وقوع یک اتفاق مانند اعتصاب از رسانه برای برقراری ارتباط با مطالبه کنندگان استفاده کنند حتی اگر تجمع به دعوت معاندین صورت گرفته باشد در بدو امر همه چیز حل شده و گزارش دقیق این اتفاق و پروژه نافرجام به سمع مردمی میرسد که شاید در آستانه فریب خوردن باشند و نقشههای بعدی هم خنثی میشود.
از امام خمینی الگو بگیریم
شاید چاره برخورد درست با این اتفاق خاطرهای باشد که جواد منصوری از حضرت امام برایمان تعریف کردند: «امام به معنای واقعی به مردم اعتقاد داشت. روزی خدمت امام بودیم در حال صحبت بودند دیدند که صدای زیادی میآید پرسید که چرا چنین است به او گفتیم که عدهای از مردم آمدهاند در حسینیه جماران میگویند تا امام را نبینیم نمیرویم به آنها گفتهایم که امام امروز جلسه دارد و نمیتواند بیاید. امام همان موقع گفت کمی صبر کنید. بلند شد ابا و عمامهاش را برداشت رفت پیش مردم ۱۰ دقیقه در میان مردم بود بازگشت و نشست و گفت مردمی که با چند دقیقه رفتن من راضی شدند شما مسئولین چرا آنها را راضی نمیکنید. این را که تعریف کردم چیزی بود که در سال ۶۳ به چشم خود دیدهام نه شنیدهایم و نه خواب دیدهایم. اما امروز حال و روز ادارههای ما را ببینید برای دیدن یک مدیر اداره بعضا باید ماهها صبر کنید.»
همین حضور به موقع مسئولان و استفاده درست از رسانه در لحظهای که مردم نیاز به شنیدن دارند؛ میتواند گرهگشای بسیاری از معضلات باشد و راه نفوذ رسانهای و فیزیکی دشمن را مسدود کند.
بهتر است در کنار تلاشهای دشمن و دیدن دست معاندان قصور دوستان را هم ببینند و در مورد قصورها توضیح خواسته و اجازه تکرار حوادث مشابه را ندهیم.