هند و پاکستان که از سال ۱۹۴۷ تاکنون در وضعیت جنگ قرار دارند این روزها فاز جدیدی از تنشها در مناسباتشان را تجربه میکنند. تنشها از آنجا شروع شد که هند پاکستان را متهم به دخالت در امور داخلی خود و همراهی با شورشیان در منطقه کشمیر نمود که طی آن دهها نفر از ارتش هند کشته و زخمی شدند. طی روزهای اخیر این تنشها به حوزه نظامی رسیده چنانکه دیروز اعلام شد که دو کشور جنگندههای یکدیگر را هدف قرار دادهاند. هر چند که این تنشها دارای سابقهای طولانی است و حتی دو کشور چندین جنگ خونین را تجربه کردهاند اما این سوال مطرح می شود که این درگیریها تا چه میزان برای دو کشور فایده دارد و در نهایت پیروز این بحران کیست؟
بسیاری از ناظران سیاسی بر این عقیدهاند که هند به واسطه وضعیت بحرانی و نابسامان داخلی پاکستان و نیز تیره شدن روابط میان آمریکا و اسلام آباد دست برتر را در برابر پاکستان دارد و سعی دارد از این شرایط برای تحکیم موقعیت خود در برابر این رقیب دیرینه بپردازد. برخی نیز بر این عقیدهاند که پاکستان اکنون شرایط مناسبی در داخل ندارد لذا این تقابل می تواند ضصمن وحدت درونی پاکستان زمینه حفظ قدرت دولتمردان این کشور را فراهم سازد.
شاید هر کدام از این سناریوها مطرح باشد اما یک اصل مهم وجود دارد و آن اینکه این تقابلها قطعا هزینه اقتصادی بسیاری برای دو کشور به همراه دارد. از یک سو طرفین به دنبال اجرای طرحهای عمرانی و اقتصادی هستند و از سوی دیگر جزب سرمایه خارجی برای آنها دارای اهمیت است. وضعیت جنگی قطعا هر دو مقوله را با چالش مواجه میسازد. نکته بسیار مهم آنکه هند و پاکستان در کنار سایر کشورهای منطقه همچون افغانستان، چین و ایران به دنبال احیای جاده ابریشم هستند که امنیت و بی ثباتی امنیتی قطعا مانع از تحقق این مهم می شود که پیامدهای اقتصادی بسیاری برای دو کشور به همراه دارد.
اما یک اصل مهم دیگر را باید در نظر داشت و آن تحرکات سعودی و صهیونیستها برای سوق دادن پاکستان و هند به پذیرش زیاده خواهیهای خود است. بن سلمان ولیعهد سعودی اخیرا در حالی راهی این کشورها شد که همزمان در مرزهای ایران و پاکستان شاهد حمله تروریستی بوده ایم و در مرزهای هند و پاکستان نیز اقدام مشابهی روی داده است. همزمان با آن صحبتهایی درباره لزوم همگرایی با ساختارهای امنیتی صهیونیستی به بهانه مقابله با تروریسم و ناامنی مطرح شد. با این شرایط این سناریو مطرح است که ائتلاف سعودی و صهیونیستی برای اعمال نفوذ در هند و پاکستان در چارچوب منافع خود سیاست بحران سازی علیه آنها را در پیش گرفتهاند.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که وضعیت کنونی در نهایت هیچ دستاوردی برای هند و پاکستان به همراه ندارد و صرفا زمینه ساز بحران و نابسامانیهای گسترده برای آنها و البته تشدید درد و رنج ملت کشمیر خواهد شد. مردم کشمیر را میتوان بزرگترین قربانیان این تشنها دانست چنانکه در جنگ های گذشته دو کشور نیز این منطقه بیشترین تلفات انسانی را داشته است.
نویسنده: علی تتماج