حضرت آیتالله خامنهای روز گذشته به مناطق زلزلهزده کرمانشاه رفتند و متفاوت از دیگر مسئولین همچون گذشته از شرایط مردم منطقه با خبر شدند.
ایشان در چنین وقایعی، به طور جدی پیگیر امور هستند و تأکید دارند که، همه دستگاهها باید بسیج شوند تا آلام مصیبت دیدگان کاسته شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان زلزله بم به این منطقه رفتند و سرکشی کردند، بدون اینکه زلزلهزدگان متوجه شوند. ایشان با لباس متفاوت از لباس روحانیت به آن منطقه سفر کردند و به گفتوگو با زلزلهزدگان پرداختند و از چند و چون کمکرسانی از نزدیک آگاه شدند.
زلزله ورزقان نیز چنین بود ایشان پس از وقوع زمینلرزه به این منطقه رفتند و از مناطق زلزلهزده بازدید کردند.
ایشان در آن سفر به نکتهای اشاره میکنند که عمق توجه و حساسیت و درایت رهبری را نشان میدهد. حضرت آیتالله خامنهای توصیه میکنند که از مردم درخواست کمک نقدی نکنید، عین سخنان ایشان در جمع مسئولین استان آذربایجان شرقی را بخوانید؛ «بعضی از چیزها هست که اگر مردم خودشان بروند از بازار تهیه کنند، بخرند و به شما بدهند، هم کار شما آسان میشود، هم مردم احساس بهتری پیدا میکنند، رفته پتو خریده، میدهد به شما، شما هم میدهید اینجا، این بهتر از این است که یک میلیون یا پانصد هزار تومان یا چقدر پول در حساب هلالاحمر بریزد، به نکات روانی قضایا توجه کنید.»
اعتماد مردم اینگونه بیشتر جلب میشود، حتی اگر یک نفر هم این شائبه در ذهنش ایجاد شود که این پولها چه خواهد شد؟ اتفاق خوبی نیست.
ایشان، هم مردمی را که در شرایط بحرانی وارد عمل شدهاند میبینند و هم مردم گرفتار یک بلای طبیعی را، اگر نتوان چنین فضایی را مدیریت کرد، ضعف در مدیران است، نه مردمی که کمک میکنند و آن مردمی که از ضعف کمکرسانی گلایهمند هستند. حق آن مصیبتزده در آن شرایط سخت بحرانی این است که باید به او کمک شود و اگر نمیشود این حق را هم دارد که انتقاد کند و به این ضعفها بتازد.
برای همین است که ایشان سرزده به منطقه میروند و در میان مردم حاضر میشوند، برای رهبر معظم انقلاب مردم مهم هستند، مردمی که هم در زمان جنگ، در خط مقدم جبهه بودند و هم پس از آن غیرت و پایبندی خود را به انقلاب و نظام اسلامی در مقابله با پدیده شوم تروریستهای تکفیری وهابی نشان دادند، چنین مردمی در هر نقطه از خاک میهن اسلامی مستحق توجه ویژه هستند.
رهبر معظم انقلاب برای اینکه خودی نشان دهند به منطقه زلزلهزده کرمانشاه نرفتند، نیازی به چنین دیده شدنی ندارند، ایشان برای دیدن مردمی رفتند که باید دیده شوند، برای همین است که هنگام سخنرانی در میان مردمی مصیبتزده حضور یافتهاند، به آنهایی که مزاحم دیده شدن مردم میشوند، میگویند، «یک کمی کنار بایستید من جمعیت را ببینم».
و اگر هر مسئولی در چنین شرایطی تنها مردم را ببیند، از درد آنها آگاه شود، به درد دل آنها گوش دهد، به میان آنها برود و دلجویی کند، کودکی را در آغوش بگیرد و دست محبتی بر سر او بگذارد و بگذارد صدای او به گوش برسد، عین مدیریت بحران است که ما در این چند روزه تنها بحران مدیریت دیدیم. رسانه ملی که رسانهای برای مردم است، چرا نباید درد دلهای مردم زلزله زده که در میان آوارهای بجا مانده از آن زلزله در هوای سرد آن منطقه شکواییهای دارد و گلایهای، آن را پخش نکند؟!
چنین رفتاری از یک رسانه فراگیر باعث میشود رسانههای مجازی فرصتطلبی کنند و رسانههای معاند نیز از این آب گلآلود ماهی بگیرند.
مردم باید دیده شوند، رسانه باید مردم را نشان دهد با هر آنچه که در پیرامون او اتفاق افتاده است، بدون این که صحنهسازی کند و بخواهد عمق بحران را نشان ندهد، وارد میدان خبررسانی شود و با مدیریت خبری تا آنجا که صلاح است، گلایههای مردم را پخش کند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
باید نگاهها را تغییر داد، اگر چنین نشود، اگر مسئولین کشور همچنان خود را جدای از مردم بپندارند، شکافها افزایش مییابد و این شکاف میان مردم و مسئولین، به واقع خطری است که باید جدی گرفته شود. زلزله کرمانشاه آمد، اینگونه نباشد که فراموشی بار دیگر بر این حادثه سایه سنگین را خود را بیندازد و دیگر هیچ.
نویسنده: محمد صفری