در روز هفتم ژانویه - چهارشنبه ساعت ۱۱ و۳۰ دقیقه (به وقت محلی) - سه فرد مسلح به دفتر نشریه طنز شارلی ابدو در پاریس حمله و اقدام به تیراندازی کردند. در این حمله ۱۲ نفر و از جمله چهار کاریکاتوریست مجله کشته و ۱۰ تن دیگر نیز زخمی شدند. مهاجمان حین فرار از صحنه جرم چندین بار با پلیس درگیر شدند.
قربانیان این حادثه طراحان و کاریکاتوریستهای معروفی هستند. استفان چاربونیر ۴۷ ساله، ژان کابو ۷۶ ساله، جرج ولینسکی ۸۰ ساله و برنار ورلاک ۵۷ ساله در این حمله تروریستی کشته شدند.
بعد از وقوع این حادثه رسانههای غربی با پیش کشیدن موضوع آزادیبیان اخباری را با این عنوان منتشر کردند:"حمله تروریستی اسلامگرایان شرور به دفتر مجله شارلی ابدو. کارکنان این مجله در راه آزادیبیان جنگیدند و قربانی شدند".
همچنین مقامات دولتها و چندی از روزنامهنگاران غربی با گرفتن ژست دفاع از دموکراسی و آزادیبیان اظهاراتی را علیه مسلمانان بیان میکنند.
دولورس که یک روزنامهنگار است و در کانال تلوزیونی لَسکستا کار میکند در این رابطه گفت: "این یک حمله تروریستی وحشتناک است. آزادیبیان از اصول کاری روزنامهنگاران است. چنین کاریکاتورهایی در مورد هر کسی اعم از سیاستمداران، نمایندگان مذاهب مختلف، ارتدکسها و کاتولیکها کشیده ميشوند. اما چرا کشیدن کاریکاتور درباره مسلمانان باید ممنوع باشد؟"
روزنامهنگار دیگری به نام کار من که در تعدادی از رسانههاي اسپانیا کار ميکند در مصاحبه با خبرگزاری ریانووستی گفت:"حمله به آزادیبیان ممنوع است. به عقیده من همه رسانههاي اسپانیا باید چنین کاریکاتورهایی را منتشر کنند. ما نباید به خودمان اجازه ترس دهیم. دین نمیتواند به هر دلیلی هر سانسوری را به رسانهها تحمیل نماید".
همچنین مالین آسنارس رئيس اداره گزارشگران بدون مرز شاخه اسپانیا بعد از این حادثه گفت: "ما واقعا از آنچه در پاریس اتفاق افتاد شوکه شدهایم. این حمله در ادامه همان حملاتی است که در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد و در طی آن تعدادی از خبرنگاران و روزنامهنگاران درگیر در مناطق جنگی عراق و سوریه در راه آزادیبیان به طرز وحشیانهای کشته شدند. نمیتوان به شانتاژگریها، باجخواهی و تهدیدها، حملات و کشتارهایی که اسلامگرایان و تروریستها انجام میدهند روی خوش نشان داد. بله همواره برسر این موضوع که امنیت مهمتر است یا آزادی اطلاعات تردید وجود دارد. اما عقیده داریم که آزادی اطلاعات باید در هرصورت غالب باشد. سانسورینگ را به هیچوجه نمیتوان پذیرفت در هر شکلی که ميخواهد باشد. چه در سیاست و چه در مذهب سانسور نباید صورت بگیرد. به یاد داشته باشیم که یکی از اساسیترین اصول هر جامعه دموکراتیک آزادیبیان و آزادی اطلاعات است."
حال باید پرسید که چه کسی قربانی حقیقی تروریسم است؛ مسلمانان با میلیونها کشته، زخمی و آواره در عراق، افغانستان، سوریه و لبنان یا غربیها با چند حادثه محدود و مشکوک؟!
این موضوع زمانی جالبتر ميشود که با استانداردهاي دوگانه غرب درباره آزادیبیان مواجه ميشویم.
در سال ۲۰۱۳ نشریه انگلیسی ساندی تایمز کاریکاتوری را با موضوع، "انتخابات اسرائیل، آیا دفن صلح ادامه خواهد داشت؟!" منتشر کرد. به فاصله چند روز پس از انتشار این کاریکاتور این نشریه به طور رسمی از بنیامین نتانیاهو عذرخواهی کرد. علاوه بر اینجرالد اسکارف تصویرگر این کاریکاتور وروبرت مرداک، که به مالک امپراتوری رسانهای غرب معروف است و نشریه ساندی تایمز از زیرمجموعههای اوستاز این رژیم و نتانیاهو عذرخواهی کردند و این کاریکاتور را نامناسب دانستند. حال این چه آزاديبيانی است که نخستوزیر کودککش رژیم صهیونیستی چندی پیش در اعتراض به نقض آزاديبيان در فرانسه در راهپیمایی اتحاد شرکت میکند.
همچنین در سال ۲۰۰۹ موریس سینت کاریکاتوریست همین مجله شارلی ابدو درباره پسر نیکولای سارکوزی نخستوزیر وقت فرانسه مطلب و لطیفهای را منتشر میکند و بلافاصله به جرم یهودستیزانه بودن این مطلب اخراج ميشود.در واقع پس از ازدواج پسر سارکوزی با دختری از یهودیان ثروتمند فرانسوی، در این مجله مينویسد: "این پسر به زودی مدارج ترقی را طی خواهد کرد". دولتمردان فرانسه به نشر این مطلب معترض ميشوند. سردبیر مجله هوادار آزادیبیان، شارلی ابدو از او ميخواهد عذرخواهی کند. او نمیپذیرد و اخراج ميشود.
در ماجرایی دیگر، بعد از اینکه سه تن از اعضای گروه موسیقی پوسی رایوت که اعضای آن را ۱۱ زن تشکیل ميدهند در کلیسای جامع ارتودکس مسکو رقص و آواز برپا کرده و به مقدسات توهین کردند میلوش زمان رئیسجمهور چک در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۱۴ در یک مصاحبه رادیویی این گروه را با الفاظ رکیکی مورد خطاب قرار داد. پس از اظهارات میلوش زمان موجی از اعتراضات از پیش تعیین شده علیه او نه تنها در جمهوری چک بلکه در سراسر اروپا به راه افتاد و اظهارات وی توسط دولتمردان غربی و حتی چند تن از مقامات سیاسی چک (بوسلاوسوبوتکا نخستوزیر جمهوری چک و کارل شوارتزنبرگ وزیر امور خارجه سابق چک) مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
عجیب است که حرکت ناهنجار این گروه موسیقی را آزادیبیان ميدانند؛ در حالیکه واکنش رئیسجمهور چک به این حرکت را نقض آزادیبیان و علیه او تظاهرات ميکنند. توهین به مقدسات و اعتقادات دیگران هیچگاه نمیتواند در بحث آزادیبیان بگنجد اما اگر باز هم این ناهنجاری را آزادیبیان فرض کنیم؛ واکنش رئیسجمهور چک هم آزاديبيان است و نباید با اعتراض و تظاهرات او را سرزنش کرد. این مثالها چندگانگی در شخصیت دولتمردان و رسانههاي غربی را در مباحثی همچون آزاديبيان افشا ميکند. و مانند روز روشن است که این رسانهها و دولتمردان به خود اجازه این را نمیدهند که مطلب یا سخنی را علیه یهودیان و صهیونیستها منتشر کنند که در غیر این صورت جریمه و مجازات خواهند شد. با این اوصاف ميتوان نتیجه گرفت آزاديبيان علیه یهودیان و صهیونیستها در غرب ممنوع است.
عکس سمت راست: کاریکاتور کشیده شده توسط نشریه ساندی تایمز | عکس سمت چپ: متن عذرخواهی مجله ساندی تایمز از نتانیاهو: "ما به صراحت عذرخواهی ميکنیم. چیزی که در این کاریکاتور است، انتقاد به یک رهبر است و این انتقاد همچون انتقاد به رهبران دیگر جهان چیز مشروعی است. اما نکته دیگری که در این کاریکاتور است، بحث نمادهای تاریخی است که زننده و ضدیهودی است".
ببینیم مجله شارلی ابدو چگونه باعث بوجود آمدن وقایع اخیر شد!
استفان چاربونیر سردبیر مجله شارلی ابدو اصالتا یک یهودی است. او دو سال و نیم پیش در مجلهای که درتاریخ ۱۹ سپتامبر۲۰۱۲ منتشر شد کاریکاتوهایی را در اهانت به حضرت محمد منتشر کرد که این کاریکاتورها به مراتب موهونتر و شرمآورتر از کاریکاتورهای اخیر بودند.
تصویر روی جلد این مجله یک یهودی را نشان ميدهد که در حال حمل یک مسلمان معلول نشسته روی ویلچیر ميباشد. در این تصویر فرد روی ویلچیر نشسته میگوید: "چیز خندهداری نیست". اما در صفحات داخلی این مجله تصویری کشیده شده که در آن مرد برهنهاي زانو زده است و بالای این تصویر نام پیامبر اسلام را نوشته است.
دولت فرانسه بعد از نشر این کاریکاتورها به جای محکوم کردن این عمل و توقیف و جریمه مجله شارلی ابدو موضع عجیبی گرفت. وزارت امور خارجه فرانسه در سال ۲۰۱۲ بیانیهاي را تحت این عنوان صادر کرد: "سفارت و مدارس فرانسه از تاریخ ۲۱ سپتامبر به طور موقت در ۲۰ کشور تعطیل ميباشد. ما این اقدام را برای جلوگیری از یک حمله واکنشی توسط مسلمانان انجام دادیم".
جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، در اين مورد مدعی شد که: "ما در اين مورد - انتشار كاريكاتور - موضع خاصي نداريم". "براي ما فقط هدف چاپ اين كاريكاتور مهم است".
همچنین سال ۲۰۰۶ آنگلا مرکل صدراعظم آلمان از طراح دانمارکی به خاطر رسم کاریکاتور اهانت آمیز علیه پیامبر اسلام تقدیر کرد و به وی جایزه داد. قطعا چنين اظهارات و رفتاری خود نوعي تائيد غيرمستقيم تلقي ميگردد.
از طرفی دیگر استفان چاربونیر سردبیر این مجله در کانال تلويزیونی آیتله حاضر ميشود و بدون اینکه خود را سرزنش کند ميگوید: "خوانندگان ما ۲۰ روز پیش و قبل از این کاریکاتورها هم ميتوانستند محمد را روی یک صندلی چرخدار ببینند. ما برای طرح تصاویر مجله از سبک خاص خودمان استفاده ميکنیم. و اگر قرار باشد ممنوعیتی در طرح تصاویر مردم و حیوانات قائل شویم آنگاه ما مجبوریم که این مجله را با ۱۶ صفحه خالی منتشر کنیم".
از منظر روانشناسی توضیحات استفان چاربونیر منطقی نیست و با عقل جور در نمیآید.
او یا یک روانپریش است و یا از جایی به او خط داده ميشود. از نظر من به احتمال زیاد استفان چاربونیر که در روز هفتم نوامبر ۲۰۱۵ کشته شد یک آژیناتور پرووکاتور سیاسی بود که دولت فرانسه برای تزریق تنش و کنترل گروههاي مختلف قومی مذهبی به آن نیاز داشت.
اکنون پس از گذشت دو و نیم سال از انتشار اولین سری کاریکارتوهای موهون این مجله تاریخ مصرف گذشته صهیونیستها دوباره کاریکاتورهایی را علیه مسلمان منتشر ميکند و به دنبال آن، سردبیر مجله (استفان شاربونی)، چند تن از کارمندان مجله و همچنین دو پلیس به قتل ميرسند و پس از آن فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه ميگوید: "روز ۸ ژانویه ۲۰۱۵ روز عزای عمومی خواهد بود. این روز نشانهاي است برای یادآوری حادثه حمله به قربانیان مجله فرانسوی شارلی ابدو. این ششمین عزای ملی در تاریخ فرانسه ميباشد. و اولین عزای عمومی در پانزده سال اخیر است."
معنی این موضعگیریهاي دولت فرانسه و رسانههاي غربی چیست؟! آیا این صرفا یکسری اقدامات تحریک آمیز نیست؟!
این در حالیست که اگر دولتمردان فرانسه دو سال و نیم پیش بعد از انتشاراولین سری از کاریکاتورهای موهون، این مجله را توقیف و جریمه ميکردند این حوادث رخ نميداد.
باید پرسید چرا دولت فرانسه به رسانههاي خود اجازه نشر چنین تصاویر و اخباری را میدهد و دلیل این موضعگیریهاي تحریکآمیز چیست؟
کشور فرانسه در حال حاضر جمعیت ناهمگونی دارد و گروههاي قومی و مذهبی متنوعی مانند مسیحیان، مسلمانان، اقوام فرانسوی و اعراب در آن زندگی ميکنند. اما یهودیان در فرانسه از لحاظ جمعیتی، جز اقلیت ضعیف محسوب ميشوند و جمعیت آنها نسبت به مسیحیان و مسلمانان بسیار ناچیز است. اما با وجود لابیهاي صهیونیستی این جمعیت اندک توانسته است نفوذ زیادی در مطبوعات و سیستم دولتی فرانسه داشته باشد. از اینرو دولت فرانسه با سناریوهایی از پیش تعیین شده و تولید تنش و نفرت، سعی در ایجاد تفرقه و جدایی بین گروهای قومی و مذهبی فرانسه را دارد. امسال مجله شارلی ابدو و مسلمانان موضوعی برای ایجاد نفرت بودو سال گذشته پیش کشیدن ازدواج همجنسگرایان این تنش و نفرت را ایجاد کرد. اما یهودیان صهیونیست از پیشینیان خود، همان قوم لجوج بنیاسرائیل، به خوبی آموختهاند که چگونه اقلیت ميتواند افسار اکثریت را در دست بگیرد، با استفاده از اصل "تفرقه بینداز و حکومت کن".
نویسنده: آنتون بلاگین
مترجم: محمد حسین قاری