بحث تغییر و اصلاح قانون اساسی در زمینه اداره کشور به صورت رأی مستقیم مردم یا پارلمانی با پیگیری برخی از نمایندگان مجلس بار دیگر بر سر زبانها افتاده است.
پیش از تغییر و اصلاح قانون اساسی در این زمینه، قوه مجریه دارای نخست وزیر و رئیس جمهور بود.
رئیس جمهوری با رأی مستقیم مردم انتخاب میشد همانگونه که اکنون وجود دارد و او نخست وزیر را به مجلس شورای اسلامی معرفی میکرد تا رأی اعتماد نمایندگان را به دست آورد، پس از رأی اعتماد مجلس به نخست وزیر، او موظف بود تا وزرای کابینه خود را با هماهنگی رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی معرفی کند تا بتواند دولت را تشکیل دهد.
چنین سیستمی تا پیش از ریاست جمهوری مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی اجرا میشد، آقای هاشمی رفسنجانی نخستین رئیس جمهوری بود که کار خود را بدون نخست وزیر آغاز کرد. پست نخست وزیر از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حذف شد.
هنگامی که قوه مجریه با روش نخست وزیری و ریاست جمهوری اداره میشد، همواره شاهد اختلافاتی میان رئیس جمهور و نخست وزیر بودیم که باعث ایجاد مشکلات زیادی برای اداره کشور میشد. نظرات و دیدگاههای متفاوت و حتی اختلافات عمیق در روش اداره کشور میان این دو دیده میشد، حتی معرفی و انتخاب نخست وزیر و وزرای پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی با مخالفتهایی از سوی رئیس جمهور و مجلس روبرو میگشت.
علاوه بر اینها، همواره رئیس جمهور بر این اعتقاد بود که با رأی مستقیم مردم انتخاب شده است، اما نخست وزیر از سوی او به مجلس شورای اسلامی برای رأی اعتماد معرفی میشود، اما نخست وزیر همه کاره دولت است. البته باید تأیید صلاحیت نامزد ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان را نیز به امتیازات رئیس جمهور اضافه کرد.
جمهوری اسلامی ایران، هم تجربه سیستم نخست وزیری را دارد و هم ریاست جمهوری را که اکنون هشتمین دوره نظام ریاستی در جمهوری اسلامی ایران در حال اجرا است.
آیا بازگشت به روش گذشته میتواند اقدامی درست، کارآمد و پخته باشد؟ با توجه به این که تجربه آن سالها همچنان در اذهان و تاریخ جمهوری اسلامی ایران ثبت شده است، آیا به صلاح است که بار دیگر به آن رجوع شود؟
به آسانی میتوان عملکرد آن دوره را با دوره کنونی مقایسه کرد و معایب و محاسن هر یک را پیدا نمود و آنگاه در کفه ترازو گذاشت تا بتوان بهترین انتخاب و تصمیم را برای روش اداره قوه مجریه پیدا کرد.
هم اکنون که دولت به صورت ریاستی اداره میشود، نقاط ضعف نیز در آن وجود دارد، اما راه اصلاح آن بازگشت به سیستم گذشته نیست، شاید بتوان برای رفع این ضعف، راهکاری پیشنهاد داد که در ذهن نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای نگهبان و کارشناسان وجود دارد و آن نظام پارلمانی است.
نظام پارلمانی به این شکل است که مسئولان قوه مجریه از سوی مجلس انتخاب میشوند، در واقع، این مجلس است که رئیس جمهور یا نخست وزیر را انتخاب میکند و مردم در این امر نقش مستقیم ندارند.
حضرت آیتالله خامنهای در همین زمینه و در جمع دانشگاهیان استان کرمانشاه به تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۹۰ دستور حضرت امام(ره) برای حذف پست نخست وزیری از ساختار قوه مجریه را یکی از موارد تغییر ساز و کار و مهندسی نظام برای تحقق آرمانها برشمردند و افزودند: « امروز نظام ما نظام ریاستی است؛ یعنی مردم با رأی مستقیمِ خودشان رئیس جمهور را انتخاب میکنند؛ تا الان هم شیوه بسیار خوب و تجربه شدهای است. اگر یک روزی در آیندههای دور یا نزدیک - که احتمالاً در آیندههای نزدیک، چنین چیزی پیش نمیآید - احساس بشود که به جای نظام ریاستی مثلاً نظام پارلمانی مطلوب است - مثل اینکه در بعضی از کشورهای دنیا معمول است - هیچ اشکالی ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی میتواند این خط هندسی را به این خط دیگر هندسی تبدیل کند؛ تفاوتی نمیکند.»
در مدت زمان گذشته از سال ۹۰ تاکنون که ۶ سال میگذرد آیا در زمینه تغییر ساختار نظام سیاسی کشور یک کار علمی و پژوهشی از سوی مراکز ذیربط انجام شده است؟
چنین فرایندی نیازمند بررسیهای دقیق و پیشبینیهای لازم است، تا یک ساختار کارآمدتر از سیستم نخستوزیری، ریاستی و یا پارلمانی تدوین شود.
به نظر میرسد، نخستین اقدامی که باید انجام شود، از مجلس و شیوه گزینش و انتخاب نمایندگان آغاز گردد، چرا که برای اداره کشور با سیستم پارلمانی نیازمند مجلسی قویتر، کارآمدتر، متعهدتر و متخصصتر هستیم.
مجلس عصاره فضائل ملت است همانگونه که حضرت امام(ره) مجلس شورای اسلامی را چنین تعبیر کردهاند، اما همواره در برخی مواقع، این تعبیر محقق نشده و حتی از سوی نمایندگان در مقاطعی مشکلاتی برای کشور ایجاد شده است که نمیتوان چنان مجلسی را عصاره فضائل ملت دانست.
نظام پارلمانی در جایی میتواند کارآمد باشد که خود از قوت بالایی برخوردار باشد. در غیر این صورت انتخاب مسئولان قوه مجریه از سوی پارلمان نخواهد توانست کاستیهای سیستم اجرایی کشور را برطرف سازد.
درون مجلس شورای اسلامی باید نمایندگانی حضور داشته باشند که از لحاظ تعهد و تخصص در مراتب بالایی قرار داشته باشند و البته روحیه انقلابیگری یکی از ویژگیهای مهم و اساسی برای تک تک نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید باشد.
در هر صورت بازگشت به گذشته و تجربه ناموفق دوران نخست وزیری نمیتواند سیستم اجرایی کشور را کارآمدتر سازد. طرح پخته و اساسی برای تغییر نظام سیاسی کشور نیاز است که البته باید روی آن کار کارشناسی دقیقی صورت گیرد.
نویسنده: محمد صفری