سید محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم، رفسنجانی است. او که از اولین دانشجویان دانشگاه امام صادق به شمار میرود، به مدت ۴ سال رایزن فرهنگی ایران در کنیا بود، حسینی همچنین سابقه نمایندگی در مجلس را نیز در دور پنجم کسب کرده است و در دولت نهم نیز قائم مقام وزیر علوم و رئیس دانشگاه پیام نور بوده است و سوابق فعالیتهای مدیریتی در صداوسیما را نیز در کارنامه خود دارد.بر همین اساس و با توجه به کارنامه فعایلیتهای مدیریتی و سیاسی با او همکلام شده و با گذری بر عملکرد دولت درباره احتمال اتحاد اصولگراها و حضور احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ گفت و گو کرده ایم:
سه سال از عمر دولت روحانی سپری شد، فکر میکنید دولت چه میزان توانست در تحقق وعدههای خود موفق باشد؟
مهمترین شعارى که آقای روحانی مطرح کرد و توانست آرای مردم را جلب کند بحث رونق اقتصادی، رفع مشکل بیکاری و تحولاتی در اوضاع معیشتی مردم بود. قاطع این مطلب را بیان ميکردند که در صد روز اول یا در ماههای اولیه تحولاتی در کشور رخ خواهدداد؛ اما بعد معلوم شد همه این وعدهها به مذاکرات و برجام گره خورده است. آنها بر این باور بودند اگر مذاکرات انجام شود مشکلات اقتصادی کشور هم با رفع تحریمها حل میشود و شرایط بهتری مهیا میشود اما دیدیم، اتفاقی که دولت به دنبال آن بود رخ نداد. با وجود طی شدن مسیر مذاکرات و تصويب برجام تعهدات طرف غربى انجام نشد. بههرحال درسه سال گذشته تولید، ضربه سنگینی را متحمل شد. نه تنها فرصتهاى شغلى قابل توجهى فراهم نشد بلكه با تعديل نيرو در مراكز صنعتي و تعطيلي تعداد زيادى از واحدهاي توليدي و كارخانهها دهها هزارنفر به لشكر بيكاران پيوستند. حالا رکود بیسابقه و چندسالهاى که در کشور ایجاد شده است نشان میدهد که یا شعارهای زمان انتخابات صرفا جنبه تبلیغاتی داشت و برای جذب آرا بود، یا اینکه واقع نگری نسبت به مسائل کشور و مسائل جهانی وجود نداشت و خوشبینی مفرطى بر فضای دولت حاكم بود که اگر مذاکره به نتیجه برسد همه مشکلات برطرف میشود! اکنون نیز با وجودی که در سال چهارم دولت هستیم و هر سال شعار رونق اقتصادی داده شده، درتحقق اين وعدهها توفیقی کسب نشده است. حتی در مقطعی اعلام کردند که از رکود عبور کردیم ولی بعد خودشان اذعان داشتند که در یک رکود بیسابقه هستیم.
در بحث روابط خارجی و دیپلماسی هم دولت بر این تاکید داشت که با همسایگان و کشورهای مختلف دنیا روابط بهتری برقرار خواهد شد؛ ولی دیدیم که چه وضعیتی در روابط با کشورهای عربی و اسلامی بهوجود آمد. نمونه آن تيره شدن رابطه با عربستان پس از فاجعه مناست كه منجر به عدم اعزام افراد به مناسك حج امسال شد. در حالیکه قبلا طوری القا میشد که به خاطر ارتباطات خوب و حتی آشناییهای خانوادگی با خاندان سعودي میتوانند روابط را بهتر کنند! البته روابط با کشورهای اروپایی بهبود يافته و هيئتهايي به ايران سفركردهاند؛ اما ظاهرا بيشتر چشم طمع به بازار مصرف ٨٠ ميليوني ايران وجود دارد تا رونق بخش اقتصاد خودشان باشند و كمتر منافع دوسويه را لحاظ ميکنند.
دولتيها اعتقاد دارند در مسیر هدفهایشان توسط جناح رقیب سنگاندازی شده است؟ مثلا در بحث تیره شدن روابط با کشورهای منطقه که اشاره کردید، قبول دارید که ریشه برخی تیره شدن این ارتباط به دلیل حادثهای بود که برای سفارت عربستان به وجود آمد؟
نه قبول ندارم سنگ اندازی صورت گرفته است، به نظرم اینها بهانه است. بعد از فاجعه منا و تنش در روابط دو كشور بهخاطر قضاياي يمن، سوريه، لبنان و عراق كه با ناكاميهاي سعودي همراه بود، عربستان دنبال بهانهای میگشت و بعد از اینکه سفارتش اشغال شد رابطه را کلا قطع کرد. حمله به سفارت عربستان مورد تائيد هيچيك از جناحهاي سياسي كشور نيست و در اين ماجرا كوتاهي دولت در برخورد قاطع در مواجهه با جنايت منا و نيز عدم پيشبيني و تدبير و اقدام لازم در حفاظت از سفارت بیتأثير نيست. در هر صورت سعودیها با تغییراتی که در حکومتشان ایجاد شد علنیتر وارد مبارزه و کارزار علیه جمهوری اسلامی ایران شدند قبلا هم با جمهوری اسلامی خصومت داشتند اما با تغییر پادشاه این خصومت پشت پرده، آشكار شد. آل سعود همیشه از داعش و تکفیریها حمایت میکرد و علیه ما موضع میگرفت؛ اما در مرحله کنونی این خصومت علني و عیان شد و بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که ارزیابیهای اولیه دولتمردان اشتباه بوده و حالا دنبال مقصر میگردند. برای همین میگویند که برای روابط، مشکل ایجاد کردند.
در موضوع برجام چه. آیا مصاحبههای جناح رقیب مانعی برای انجام تعهدات برجام ایجاد کرد؟
برجام! نه. بگویند چه کسی مانع پيشبرد مذاكرات شده است؟! اگر انتقادی شده صرفا از روی دلسوزی بوده و هشدار داده شده که این سادهاندیشیها به زیان کشور خواهد بود؛ وگرنه آنها که مذاکرات را پنهانی انجام داده و کار خودشان را پیش میبردند و اعتنایی هم به داخل و انتقادهای مشفقانه نداشتند. دستگاههای مختلف نظام هم با دولت همکاری کردند، بنابراین هیچکس در صدد مانعتراشی و سنگاندازی نبوده است. حتی مجلس قبل و فعلی هم همراهی داشتند و مقام معظم رهبری بسیار حمایت کردند تا اینها کارشان را پیش ببرند؛ ولی به هر حال آن پیشبینیهایی که داشتند به نتیجه نرسید. بعد از اخلالهاي مكرر امريكاييها تازه رئيس جمهور اظهار نظر میكند كه به آنها بدبين است!
پس علت اختلال در روند برجام و درست اجرا نشدن اهداف متصور دولت را در چه چیزی میبینید؟
فکر میکنم علت به نتیجه نرسیدن هم این بود که ماهیت امریکا را به خوبی درک نمیکردند و یا رمز و راز ديگري در كار بود. وگرنه خوي زيادهخواهي و استكباري آمريكا بر مردم ايران پوشيده نيست! ازكودتاي ٢٨مرداد تاكنون يعني بالغ بر ٦٣ سال جز خباثت و رذالت از شيطان بزرگ چيز ديگري نديدهايم. البته برخي میكوشند چهره پليد امالفساد قرن را بزك كنند ولي خودشان هم ميدانند ره به جايي نخواهند برد! ایكاش همان نگراني و بدبيني مقام معظم رهبري نسبت به امريكا از آغاز در تيم مذاكرهكننده و رئيسجمهور هم وجود داشت و تضمينهاي بيشتري در برجام ذكر میشد تا امروز شاهد نقض عهد امريكایيها نباشيم.
فکر میکنید در چند ماه باقی مانده دولت میتواند اهداف اعلام شده خود را عملی کند؟
ابتدا باید موضوعی را روشن کنم، دولت تحریم را مانع رسیدن به اهداف از جمله رونق اقتصادي ميدانست كه البته تحریمها ظالمانه و مشکلساز بود، ولی بر فرض لغو تمام تحريمها به عنوان مانع، ضرورت دارد كه براي رونق كشور مقتضياتی هم موجود باشد. دركنار رفع موانع بايستي اقدامات ايجابي صورت بگيرد و از ظرفيتها و توانمنديهاي داخلي استفاده شود تا شاهد شرايط بهتر باشيم؛ ولي متاسفانه رخوت حاكم بر دستگاههاي اجرايي نويدبخش تحول در اداره امور نيست و روحيه حاكم بر مديران آينده بهتري را رقم نميزند. همان نسخه شفابخش اقتصاد مقاومتی میتوانست راهگشا باشد اما دولت به شعارهاي پرطمطراق و بدون پشتوانه عملي اكتفا كرد و سياستهاي ابلاغي رهبري عينيت نيافت.
چرا فکر میکنید که دولت برنامههای اقتصاد مقاومتی را جدی نگرفته است؟
چه بسا بعضي دستاندركاران معتقد به آثار و نتايج مثبت اين برنامه نيستند، یا از لحاظ مديريتي توان و قدرت اجرای آن را ندارند. به هر حال دولت را پرتحرک و پرتلاش نمیبینیم که وارد میدان شود و از همه ظرفیتها، قابلیتها و توانمندیهای کشور استفاده کند. در اين سه سال بیشتر نگاه به خارج از مرزها بوده كه آن هم نمیتوانسته مشکلگشا باشد.
یعنی میگویید در مدت زمان باقی مانده هم وضع به همین منوال طی میشود و گشایشی نمیبینیم؟
در ۸ ماه باقی مانده تا انتخابات شاید یک رونق کاذبی را بتوانند ایجاد کنند، همانطوركه قراین و شواهد این را نشان میدهد. اصلاحیه بودجهای که به مجلس دادند و تصویب شد نیز در همین راستا است. اینکه دست دولت باز باشد تا از اوراق قرضه و منابع خارجی استفاده کند نیز همین را نشان میدهد. (برای نمونه دولت توانست با این روند ۵ میلیارد دلار از روسیه وام بگیرد و بدهیها را بپردازد)
قرار است مبلغی را هم به بهداشت تخصیص دهند و بعد از مدتها مطالبات پيمانكاران را بدهند و در مجموع در كشور گشایشی مقطعی ایجاد کنند تا رضايت نسبي برخي از اقشار را جلب كنند که البته سنگینی بار آن را باید دولت آینده تقبل کند. اين شيوهها شايد برای کسب رای تا حدی کارساز باشد اما مردم هم هوشیار هستند و اینطور نیست که بشود با حرکتهای پوپولیستی و برخی شعارها و وعدهها پیروز قطعي انتخابات شد.
فکر میکنید با وجود مشکلاتی که مطرح کردید چرا دولت بیشتر به مسایلی چون لغو کنسرت و دوچرخه سواری بانوان و... میپردازد، آیا دولت مسایل طرح شده از سمت شما را حل شده میبیند؟
من فکر میکنم به این دلیل که دست دولتمردان خالی است و بعد از سه سال کارنامه درخشانی براي ارائه به محضر مردم ندارند. اینگونه مسایل فرعي و حاشيهاي را اصلي جلوه میدهند تا با ديو و دلبرسازي پايگاه اجتماعي خود را تقويت كنند. در دولت گذشته هر وزارتخانهای در هفته دولت دهها و صدها اقدام ملموس و عيني و قابل قبول براي تقديم به ملت داشت و ديگر فرصت و مجالی براي مسائل حاشيهاي وجود نداشت. اما حال كه كارنامه و عملکرد موجهي وجود ندارد گاهی اوقات با طرح مباحث حاشیهای و با آدرس غلط دادن به جاي پاسخگويي، اذهان را به موضوعات كاذب سرگرم ميسازند. میدانید که در سال گذشته براساس برخی گزارشها بالغ بر ۴۵۰۰ کنسرت برگزار شده و وزير محترم ارشاد هم اشاره کرد در برخی استانها حدود ۳۰۰ کنسرت برگزار شده است و باز طبق گفته ايشان تعداد اندکی لغو مجوز شده است امسال هم در نیمه سال تعداد اجراها را رو به افزایش دانسته و بيان داشت تنها ۹ مورد کنسرت لغو شده و این رقم به یک درصد کنسرتهای برگزار شده هم نمیرسد! آيا دامن زدن به اينگونه امور غيرعادي و با اغراض سياسي نيست؟!
طوري فضاسازي میكنند كه انگار منتقدان دولت با موسيقي و كنسرت از اساس مخالف هستند در حاليكه نيروهاي انقلابي و ولايتمدار بارها مواضع اصولي خود درباره هنر را با صراحت بيان كردهاند. رهبر معظم انقلاب حدود ٧٠ جلسه درس خارج خود را به بحث موسیقی اختصاص دادند و در مسایل هنری با ظرافت و دقت ديدگاه حمايتي خود را اعلام كردهاند. درست است که در شهر مشهد از يك دهه قبل این موضوع مطرح شده كه حريم امام رضا(ع) مراعات شود همانطوركه مسئولان در اجراي برنامهها در قم بخاطر حرم حضرت معصومه(س) و حوزه علميه و مراجع عظام مراقبت بيشتري ميكنند و خلاصه قضيه در حد و اندازهای نيست كه اينقدر بابت آن هياهو شود! الان مشکل جوانهای ما يافتن كار، ازدواج و مسکن است، اینها باید اولویت دولت باشد نه اينكه جاي اصل و فرع با طراحي خاص جابهجا شود.
نمره شما به دولت روحانی چند است؟
نمره معين نمیدهم، البته در مقایسه با گذشته نمره قابل قبولی نمیگیرد، چراکه بنا بود نقاط قوت دولت گذشته استمرار يابد و نقاط ضعف تكرار نشود نه اینکه شاهد عقب گرد باشیم. تعطیلی بسیاری از پروژهها، برنامهها و اقدامات سازنده و مثبت گذشته گواه این امر است. قرار بود گذرنامه ایرانی اعتبار بیشتری پیدا کند آيا اين وعده تحقق يافت؟ آيا بر عزت ما در تعامل با غربيها افزوده شد يا اکنون شاهد تحمیل خواستههای غربیها هستیم؟ میبینیم که به گونهای طراحی كردهاند که در دوران پساتحریم برخی نهادهای ما در داخل کشور تحریم بانکهای خودمان بشوند. یعنی فلان بانک به نهادي انقلابی اعلام ميکند طبق ضوابط پذيرفته شده در پسابرجام نمیتوانيم به شما خدمات بدهیم! اگر اين تحميل صورت بگيرد آيا نماد عزت است يا ذلت؟ آیا در قراردادهای نفتی پذيرفته شده ازسوي وزارت نفت منافع ملي لحاظ شده است؟ آيا مقاومت در برابر اصلاحات مدنظر مقام معظم رهبري عجيب نيست؟! اینها موضوعاتی است که باعث شده دولت نتواند نمره خوبی بگیرد.
شواهد امر نشان میدهد که اصولگراها هم خیلی نمیتوانند با هم همپیمان شوند، در انتخابات۹۲ و در انتخابات مجلس دیدیم که نتوانستند متحد از یک کاندیدا و یک لیست حمایت کنند، آیا فکر میکنید این روند در انتخابات سال ۹۶ هم وجود داشته باشد؟
انتخابات ۹۲ تجربه مهم و درس عبرتي برای نيروهاي ارزشي و ولايتمداراست. تفرقه درسال ٩٢ نتيجهای را رقم زد كه تكرار آن با عقلانيت سياسي سازگار نيست. البته آن زمان طراحي حساب شده رقيب به انشقاق اصولگرايان دامن زد و برخي افراد به ظاهر اصولگرا مجري اين برنامه شدند تا نتيجه به كام رقيب باشد!
بعد از انتخابات این مسائل تحليل و آسیبشناسی شد و بعید به نظر میرسد که آن حالت تکرار شود، چون همگان متوجه شدند که چندگانگی چه تبعاتي بهدنبال دارد. غالب اصولگرايان مصمم هستند كه با تفاهم و همراهی بر روی یک کاندیدا متمرکز شوند تا نتیجه را در سال ۹۶ تغییر بدهند. اينك شرایط عوض شده است و آن شعارهاي پرجاذبه و وعدههای اصلاحطلبان و اعتداليون ديگر رنگ باخته و بهدليل عملكرد ضعيف کارایی لازم را ندارد. مردم اکنون با تمام وجود احساس میكنند که مشکلات و معضلات كشور با شعارهاي تو خالي و نشان دادن كليد برطرف نميشود و ادامه وضع موجود منجر به بحرانهاي اقتصادي و اجتماعي غيرقابل جبران خواهد شد.
فکر میکنید احمدینژاد برای انتخابات ریاست جمهوری این دوره کاندیدا شوند؟
تاکنون که اعلام کرده چنين قصدی ندارد، اطرافیان وی هم ورود او را تایید نکردهاند؛ اما قرائن و شواهد بر این است که وی از موقعیت مردمی خوبی برخوردار است. نظرسنجیهاي متعدد نشان میدهد که وی در مقايسه با ديگر گزينهها از جمله آقاي روحاني از موقعيت مناسبتري برخوردار است. به نظر میرسد زمینه برای احمدينژاد فراهم است اما برای فهمیدن اینکه قصد ورود به رقابت دارد يا اينكه اصولگرايان باچه كانديدايي وارد صحنه ميشوند بايد صبر كرد تا مواضع شفافتر شود.
همان زمانها شایعاتی پشت سر کابینه احمدینژاد وجود داشت که میگفت، وی از همه وزرا تعهد میگیرد که حرفهایش را گوش کنند و خلاف نظر وی رفتار نکنند، شما به عنوان وزیر ارشاد دولت دهم آیا این شایعه را تایید میکنید؟
نه، به اين صورت نبود. اگر هم در آغاز دوره بحثهایی میشد بر این مبنا بود که باید با تمام توان کار کرد و از نیروهای معتقد و مومن استفاده کرد. طبیعی است که به خاطر دسترسیهایی که همه مردم به احمدینژاد داشتند ايشان تقاضاها و نامههاي مردمي را ارجاع میداد و وزارتخانه طبق ضوابط بررسی و اقدام مىکرد و بنا این بود كه حتىالمقدور مشکلات مردم حل شود.
یعنی وی انتقادپذیر بودند و اگر خلاف میلش رفتار میشد موضع نمیگرفتند؟
بله. درعين حال كه بر ديدگاه خود تاكيد داشت در مواردي كه منطقي و مستدل نقد صورت ميگرفت نقد را قبول میکرد. البته اختلاف نظر در مباحث كارشناسي در همه دولتها وجود داشته و خواهد داشت. در دولت فعلي هم اختلافات به گونهاي است كه به رسانهها كشيده ميشود.
فکر میکنید کاندیدای اصولگرایان در سال ۹۶ چه کسی است؟ مطمئن هستید که دچار انشقاق نخواهید شد؟
کاندیدهای اصولگراها هنوز مشخص نيست؛ اما خوشبختانه شخصیتهای متعددی هستند که هم از جهت تجربه مدیریتی و هم سابقه روشن، شايستگي اين مسئوليت خطير را دارند. زبدگان ولایتمداری كه با كفايت لازم منشأ خدمات گسترده باشند و در عمل سياستهاي ابلاغي رهبر حكيم انقلاب را عملياتي سازند نه اينكه صرفا ادعای تبعیت از رهبری داشته باشند ولي عملا گامي برندارند! مديران صاحب نظر و با انگيزهاي كه بهدور از تكبر، غرور و اشرافيگري خود را وقف پيشرفت كشور كنند. خدا را شکر از حیث انتخاب فرد شایسته جای نگرانی نیست. وقتی به جمعبندی نهایی رسیدیم از کاندیدای واحد حمایت میکنیم.
مائده شیرپور