اروپا بار دیگر صحنه روزی خونین بود که اینبار بارسلون اسپانیا را به لرزه در آورد. یک خودروی ون با ورود ناگهانی به محل تردد عابران پیاده در مرکز شهر بارسلون اسپانیا، دهها نفر را زیر گرفت و بسیاری بر ماهیت تروریستی این حادثه تاکید کردند و حتی عنوان شد که داعش مسئولیت آن را پذیرفته است. حال این سوال مطرح است که چه پیامدهایی این حادثه خواهد داشت؟ آنچه مسلم است آنکه نتیجه ابتدایی و نهایی این حوادث باید به یک محور ختم شود و آن اجماع جهانی علیه تروریسم است. راهکاری که تحقق آن برگرفته از پایان رفتارهای کاسبکارانه و دوپهلوی غرب با مقوله تروریسم و رویکرد آنان به مبارزان واقعی با تروریسم است.
براساس این راهبرد دوری از آمریکا و شرکایش به عنوان محور تروریسم جهانی و رویکرد به جبهه مقاومت و متحدانش که در سوریه و عراق کارآمدی خود در ریشهکنسازی تروریسم را اثبات کردهاند امری مهم و ضروری است. با تمام این تفاسیر روند تحولات نشانگر پیامدهایی مغایر با این اصل در صحنه جهانی است که محور آن را تشدید اسلامستیزی و حملات گستردهتر علیه مسلمانان تشکیل میدهد. در داخل آمریکا آزادی نژادپرستانه با ادعای برتری سفید بر سیاه به شدت افزایش یافته و ترامپ و نزدیکانش نیز از آن حمایت کرده و تاکید دارند که نژاد سفید برتر از سایر نژادها است. البته این واژهسازی صرفا در قبال سیاه پوستان نبوده بلکه آنها برتری دین مسیحیت بر سایر ادیان بویژه اسلام را مطرح کرده و به نوعی ترویج کننده تفکر جنگ صلیبی هستند. حلقه تکمیلی ترویج تفکر جنگ مذاهب در جهان را در تحولات اخیر افغانستان و شیعه کشی در میرزا اولنگ با ادعای تقابل شیعه و سنی میتوان مشاهده کرد.
جالب توجه آنکه اخیرا سران صهیونیستها بر مقابله با پیروزی مقاومت اسلامی در منطقه تاکید و استمرار جنگ و تقابل مذهبی را راهکار مقابله با این وضعیت عنوان میکنند. با توجه به این شرایط میتوان گفت که صهیونیسم- مسیحی در حال طراحی جدیدی برای تکرار جنگ ادیان و مذاهب در جهان است که در کنار جنگ شیعه و سنی اصل جنگ مسلمان و مسیحی را نیز در بر میگیرند. این امر زمانی بیشتر نمود مییابد که به بهانه حادثه بارسلون، ترامپ خواستار تکرار جنگ تاریخی اروپا با مسلمانان شده است. درخواستی که کاملا برگرفته از تفکرات نژادپرستانه است چراکه برای مقابله با به اصطلاح چند تروریست کشتار یک و نیم میلیارد مسلمان را خواستار میشود. با توجه به این شرایط میتوان گفت آنچه که در بارسلون روی داد اگر نگوییم برگرفته از مدیریت آمریکایی - صهیونیستی بوده اما قطعا میتوان گفت که آنها با مدیریت و هدایت این حادثه برآنند تا اهداف ضد اسلامی و جنگ افروزانه خود را تشدید نمایند. رفتاری که در ظاهر برای مقابله با این حوادث مطرح شده اما در اصل اقدامی برای دمیدن در آتش تنشهای جهانی است که صرفا برای منافع بانیان تفکر صهیونیست- مسیحی است که کشتار بشریت را عین منافع خود میدانند.
نویسنده: قاسم غفوری