این نام فیلمی است که هماکنون بر پرده سینماهای کشور در حال نمایش میباشد تا جامعه مسلمان و نسلهای دوم و سوم پس از انقلاب اسلامی سال ۵۷ را بهسوی خود جلب نماید که با دیدن پوستر آن که اولین سرقت از فیلم خارجی «دولمایت اسم من است با بازی ادی مورفی» میزان صداقت سازنده آن را به مخاطبان نشان دهند! فیلم مطرب که برگرفته از زندگی یک پسر جوان شیفته و عاشق خوانندگی در سالهای قبل از انقلاب اسلامی است که تلاش میکند تا قبل از پیروزی این انقلاب نوار آهنگهای خود را به تکثیر برساند و توزیع نماید اما فرصت پیدا نکرده و بعدازآن گله گذاری میکند که اگر این اتفاق بهجای ۲۲ بهمن ۵۷ در اسفند میافتاد او موفق میشد تا هنر خود را به جامعه عرضه نماید. کارگردان در این کپی نمایش دادهشده بر پرده سینماهای کشور همه تلاش خود را بهکاربرده تا به نحوی از انحاء سکانسهای مطرب را مملو از پردهدریهای اجتماعی نموده و خطوط قرمز آن را رد کند تا از خواننده سرخورده از انقلاب اسلامی بخواهد تا تلاش خود را با دور زدنها ادامه دهد. مطرب که خود را موفق نمیبیند و پسرش پولهای او را برداشته تا برای ادامه تحصیل و کسب هنر به آمریکا برود اما از ترکیه سر درمیآورد و دختر او که راه پدر را ادامه داده تا خود را به استیل ارائه هنر برساند و حالا نوبت بخش فرهنگی سفارت در ترکیه میرسد تا گروه را برای شرکت در یک مراسم رسمی به استانبول دعوت نماید که البته در این سکانس از فیلم مبادلات کلامی بین پدر و دختر و فرد سومی ردوبدل میشود که نمیتوان آنها را در شأن جمهوری اسلامی دانست اما این اتفاق میافتد و گروه به ترکیه میرود تا نوازنده پس از ورود به فرودگاه خود را به مشروبفروشی برساند و از همان مقام مست و مدهوش میشود تا جایی که کیف و اسناد او مورد سرقت قرار گیرد و پدر که عقده حقارت خواننده نشدن را همچنان در خود دارد فرصت را غنیمت شمرده تا در دام یک زن ترک که هنرمند صحنهای است بیفتد و از او بخواهد تا کمکش کند و ماجراهای روی پرده همچنان ادامه داشته باشد. آنچه در این مقطع باید به آن اشاره نمود بهنوعی تبلیغات منفی است تا از کسانی که موفق به دیدن این فیلم نشدهاند خواسته شود تحت هیچ شرایطی سراغ آن نروند زیرا علاوه بر از دست دادن پول خود بهنوعی سرخوردگی و تأسف و سوأل از دیدن این فیلم مواجه خواهند شد که چگونه توانسته است اجازه اکران بگیرد؟! اگرچه این روزها و بعد از نمایش فیلمهای مشابه که پس از ده سال از انبار توقیف بیرون آمدهاند و تحت عنوان خانه پدری روی پرده میروند مشاهده از راه رسیدههایی بانام غلطانداز مطرب تعجبآور نیست اما اهمیت موضوع زمانی به اوج خود میرسید که هنوز چند روزی از دو ماه ارزشمند محرم و صفر برای ایرانیان مخلص نگذشته و عرق راهپیمایی در جاده عرشیان فیمابین نجف و کربلا با حضور میلیونها عاشق مکتب اسلام ناب محمدی خشک نشده که باید شاهد نمایش اینگونه انحرافات اخلاقی باشند جهان را با این دوگانه نظری در کشوری روبرو سازند که مرحله چهارم رویارویی با غرب و آمریکا را پیرامون جفای برجام شروع میکند و میطلبد تا فرهنگ آن نیز با اقدامات انقلابی مطابقت داشته باشد!
شاید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی سازمان سینمایی است با نوعی آلزایمر روبروست و نمیتواند خود را با اصول انقلاب که وابسته و پیوسته به مقدسات اسلامی جامعه و بخصوص الگو بودن برای جهانیان است هماهنگ نماید و یا همانند دیگر مدیران کابینه دولت دوازدهم بریدهاند و سینما را هم به حال خود رها کردهاند اما آگاه باشند اینگونه بیتوجهیها ازنظر مردم دور نمیماند و منتظر میمانند تا پای صندوقهای رأی در همین اسفندماه امسال قاطعانه اشتباه و اعتماد خود را به جریانی خاص جبران نمایند و بازهم روزهای روحانی و رؤیایی دهههای شصت و هفتاد را برای جهانیان تداعی نمایند.
نویسنده: حسن روانشید