?>?> سیاست روز - راهکار غلبه بر تحریم‌های حقوق بشری - نسخه قابل چاپ

کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

پسر شهید هاشمی‌نژاد در گفت‌وگو باسیاست روز مطرح کرد:

راهکار غلبه بر تحریم‌های حقوق بشری

دولت‌ها توجهی به ظرفیت اسناد هفده هزار شهید ترور نداشتند

27 خرداد 1396 ساعت 22:27

حجت‌الاسلام روحانی قبل از برگزیده شدن مجدد توسط مردم وعده داد که حتی تحریم‌های حقوق بشری ایران را هم می‌تواند لغو کند و ما درست سراغ کسی رفتیم که به تحقق این وعده رئیس‌جمهوری می‌تواند کمک کند. امروز با محمدجواد هاشمی‌نژاد، فرزند شهید هاشمی‌نژاد که به دست منافقان ترور شد، همکلام شدیم او دبیر بنیاد هابیلیان (بنیاد شهدای ترور) است که ۱۷ هزار نفر را شامل می‌شود. هاشمی‌نژاد در گفت‌و‌گویی مفصل توضیح می‌دهد که اگر دولت‌ها همراه باشند چطور می‌توان پیگیر حقوق قربانیان ترور در سازمان ملل بود و توضیح می‌دهد که جواب قطعنامه‌های حقوق بشری را می‌توان چطور با سند و مدرک داد و گروهک‌هایی مانند منافقین را رسوا و تحریم‌های حقوق بشری کشور را بی‌اثر کرد. بخوانید ماحصل این گفت‌و‌گو را.


با توجه به اینکه با گذشت کمتر از یک هفته شاهد اتفاقات تروریستی در کشور بودیم و پدرتان هم در حادثه مشابه دهه شصت ترور شد و اینکه دبیر بنیاد هابیلیان (شهدای ترور) هستید، می‌خواهیم بیشتر درباره اوضاعی که در آن زمان رخ داد و منجر به ترور پی‌درپی شخصیت‌ها و مردم می‌شد برایمان توضیح دهید.
بله، آن موقع شرایط جامعه در دهه شصت و اوایل پیروزی انقلاب اسلامی طوری بود که دشمن تصور می‌کرد با توجه به اینکه هنوز نهادهای کشوری و ساختارهای حکومتی درست شکل نگرفته و آن قوام و قدرت لازم را ندارد اگر بتواند با هجمه‌های نظامی شخصیت‌ها و مردم را از پا در بیاورد فرصت خوبی برای نابودی انقلاب پیدا می‌کند، لذا در آن دهه شاهد هستیم که انواع و اقسام تجربه‌های نظامی را علیه‌مان به کار می‌برند وما داشتیم آنها را همزمان تجربه می‌کردیم.
یعنی بحث‌های تجزیه‌طلبانه در مناطق مرزی، جنگ تحمیلی صدام علیه جمهوری اسلامی و همچنین ترورهای وسیع و گسترده توسط منافقین در داخل کشور را شاهد بودیم. همه اینها همراه با تحریم‌هایی که امریکا علیه مان اعمال می‌کرد به نظر می‌رسید با توجه به شرایط خاصی که در کشور ما حاکم بود قاعدتاً باید جمهوری اسلامی از پا در می‌آمد. 

با این تفاسیر چطور شد که انقلاب نوپای مردم با این هجمه‌های نظامی و تحریمی از هم نپاشید؟
آنچه دو چیز مانع این قضیه (فروپاشی انقلاب) بود، یکی وجود رهبر قدرتمند نظام حضرت امام(ره) که مردم گوش به فرمان اوامر او بودند و دوم حضور گسترده مردم در صحنه اجازه نداد چنین چیزی محقق شود. این شرایط آن دوران بود که منافقین به صورت گسترده ترور می‌کردند اما آن چیزی که در تهران در چند روز گذشته شاهد بودیم نسبت به آن ترورهایی که در دهه شصت توسط منافقین واقع شده بود، اصلا قابل مقایسه نیست. براساس فرمایش رهبر انقلاب واقعاً باید این حادثه اخیر را نسبت به آن دوران به ترقه‌بازی تشبیه کرد. 

پدرتان چه زمانی شهید شدند و شما چند سال داشتید؟
خب پدرم شهید هاشمی‌نژاد در همان اوایل دهه شصت توسط منافقین به شیوه انتحاری روش‌هایی که امروز داعش به کار می‌برد شهید شدند. این روش‌ها در آن زمان‌ها علیه مردم ما به کار می‌رفت. آن زمان پدرم و چهار امام جمعه دیگر را در شهرستان‌ها و استان‌های مختلف به شهادت رساندند و آن موقع من ۱۶ سالم بود. 

تروری که برای پدر شما هدفگذاری شده بود جزو ترورهای کور نبود، چرا باید پدر شما که منصب رسمی ندارد ترور شود؟ مگر چه ویژگی‌هایی داشت که باعث می‌شد منافقین از او احساس خطر کنند؟
من درباره ترور کور و ترور هدفدار عرض کنم که خب منافقین هر دو شیوه را در مورد مردم ما به کار بردند، هم ترورهای هدفمند درباره شخصیت‌های نظام و هم ترورهای عمومی مردمی و هر کدام هم هدف خاصی را دنبال می‌کرد. ترورهای هدفمند به این دلیل شکل گرفت که گروه‌های تروریستی در ابتدا شروع اقدامات تروریستی و جنایتکارانه تصورشان بر این بود اگر از شخصیت‌های نظام کسانی که رهبری فکری و اجرایی نظام را دارند ترور کنند، قادر خواهند بود در سایه هرج و مرج وسیعی که قاعدتا باید به وجود می‌آمد کشور را ساقط کنند و خودشان به زور حاکمیت مردم را در دست بگیرند.
اینکه شما فرمودید چرا پدر من، باید بگویم که ایشان سمت رسمی نداشتند اما نقش بسیار عمیق تاثیر‌گذاری در شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی داشتند. شما ملاحظه کنید اولین هدفی که منافقین اجرا کردند در مورد رهبر انقلاب بود. ایشان آن موقع فقط امام جمعه تهران بودند، در ظاهر قضیه شاید نقش اجرایی نداشتند اما دشمن به خوبی نقش عمیق و گسترده‌ای که رهبر انقلاب داشت، به خوبی درک کرده و می‌دانست در آینده این نقش چه تأثیراتی در جامعه می‌گذارد، لذا هدفمند این نقشه را اجرا و به اصطلاح شخصیت‌های نظام را ترور کردند. شهید مطهری هم همینطور؛ شما اگر ملاحظه کنید دو ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شهید مطهری که فقط یک ایدئولوگ در انقلاب اسلامی بود، به شهادت می‌رسانند. این نشان می‌دهد که دشمن از نقشه‌ای آگاهی دارد و رهبری فکری جامعه را شناخته و می‌داند که کسانی که مرزهای انقلاب اسلامی را می‌توانند حفظ کنند چه کسانی هستند و ترورهایی که در مورد شخصیت‌ها انجام شد در این چارچوب بود. 

به تشکل بنیاد هابیلیان می‌رسیم، اول اینکه چطور شد این بنیاد تشکیل شد و قرار شد هفده هزار قربانی ترور، تشکیلاتی داشته باشند و بعد بفرمایید هدف بنیاد هابیلیان چه بود؟
ببینید ظرفیت خانواده‌های شهدای ترور ظرفیت بسیار بزرگی است. خانواده شهدای ترور در کشورمان سندهای زنده جنایات تروریستی هستند، طبیعتا این اسناد زنده تأثیرات بسیار زیادی در داخل و خارج از کشور می‌توانند برای بیان عمق جنایات تروریست‌ها داشته باشند. می‌توانند دست کشور را به لحاظ ادعاهایی که دشمنانمان علیه کشورمان به کار می‌برند پر کنند. می‌دانیم که دشمن برای پیشبرد اهدافش سازمان‌هایی را مانند سازمان‌ ملل تعبیه کرده برای اینکه وقتی می‌خواهد هدفی را مورد تهاجم قرار دهد از چند جانب بتواند این کار را پی گیرد.
بر همین اساس وقتی می‌خواهد به کشوری صدمه برساند معمولا ابتدا تحریم می‌کند و سپس متهم به نقض حقوق بشر و بعد حملات مختلف تروریستی را در آن کشور ترتیب می‌دهد. شما ملاحظه بفرمایید همه گروه‌های تروریستی را تقریباً اینها هدایت می‌کنند اینها اعترافات صریح خودشان است که تشکیل داعش، طالبان و القاعده جزو مواردی است که خانم کلینتون وزیر خارجه قبلی امریکا حتی به آن صریحا به حمایت و تشکیل آنها اعتراف می‌کند.
گاهی دشمن همه این کارها را با هم انجام می‌دهد برای اینکه بتواند به هدف صدمه برساند، ما به عنوان اسناد زنده جنایات تروریستی به نظرمان آمد اگر خانواده شهدا تشکلی داشته باشند، می‌توانند درباره ادعاهای حقوق بشری دشمن و در مقابل ادعاهای کذب حامی تروریست بودن کشورمان فعالیت داشته باشند و نشان بدهند که کشور ما نه تنها حامی تروریسم نیست که همیشه طبق گفته بسیاری از خود غربی‌ها نقش ثبات‌دهنده داشته و خود یکی از بزرگترین قربانیان تروریست از اول پیروزی انقلاب بوده است. 

چه ویژگی‌ای در ترورهای دهه شصت بود که می‌خواستید آن را برای جهان برجسته کنید؟
نوع حوادث تروریستی که در کشور ما انجام می‌شود نسبت به واکنش‌های محکوم شدن توسط دنیا از نوع بی‌نظیر است، در دهه شصت دشمن تصور می‌کرد که منافقین می‌توانند جمهوری ‌اسلامی را از پای در ‌بیاورند و لذا در مورد جنایت عمیق و وسیعی که اینها در کشور انجام دادند کاملا نه تنها سکوت کردند بلکه اختیارات گسترده مالی، لجستیکی و رسانه‌ای هم در اختیار تروریست‌ها قرار دادند. شما می‌دانید یک حادثه تروریستی کوچک وقتی در جایی واقع می‌شود همه تقریبا به شکل نمادین هم که شده، آن حادثه را محکوم می‌کنند، مثلا در همین حادثه اخیر تهران همه ولو اینکه خود امریکایی‌ها که دست‌اندرکار این جنایات هستند، خودشان به ظاهر محکوم می‌کنند. اما در دهه شصت چنین اتفاقی رخ نداد. وقتی رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و رئیس دیوان عالی کشورمان در حادثه تروریستی به شهادت می‌رسند یک کلمه حتی در محکوم کردن ظاهری اینها چیزی را از جهانیان ملاحظه نمی‌کنید. این واقعا در حوادث جهان استثنا است و نشان می‌دهد که کاملا این جنایات عمیق و گسترده بوده و زخم‌هایی که تروریست‌ها در کشور ما ایجاد کردند توسط کشورهای غربی سازماندهی شده بود.
خب اینها را ما باید بازتاب بدهیم و نباید بگذاریم در تاریخ انقلاب اسلامی ما مدفون شود. نباید اجازه دهیم که دنیا از این جنایات چیزی نداند که اکنون اینطور شده است. از طرفی نسل جوان ما هم شاید یکی دو نسل بعد از آن دوران چیزی از اتفاقاتی که بر سر مردم ما آمد ندانند و شاید برخی متوجه نباشند که حامیان این گروه‌های جانی چه بر سر مردم ما آوردند. نسل جوان نمی‌دانند که این حامیان چگونه سکوت کردند و کمک کردند به توسعه وقایع تروریستی در کشور اما تشکیل بنیاد هابیلیان به روشنگری این اتفاقات خیلی کمک می‌کند. این بنیاد می‌تواند در این دنیای وانفسا و با فضای مجازی و شرایطی که وجود دارد اجازه ندهد که به فرمایش رهبری جای قاتل و مقتول عوض شود. اگر ما مسیر را درست تبیین نکنیم قطعا چنین اتفاقی خواهد افتاد. به نظر می‌رسد که بنیاد هابیلیان در این زمینه توفیقات زیادی داشته و باید این مسیر قطعا تقویت شود. لیست شهدای هفده هزارگانه‌ای که مجموعه ما از ترور تهیه کرد امروزه سند محکمی در مقابل دشمن است برای آنکه نشان بدهیم ما در تاریخ انقلاب اسلامی چه مظلومیت‌هایی داشتیم و قربانی ترور شدیم و باز بیشتر از آن اینکه ما باید به صورت گسترده نحوه شهادت این عزیزان و گروه‌هایی که دست به این اقدام زدند و حامیان آنها را برای نسل جوان بازگو کنیم که بتوانیم دشمن را به عقب برانیم. 

نکاتی که اشاره کردید درست است اما کاری که به عنوان سند در دنیا ثبت شود و قابل استناد باشد چه؟ می‌توانستید در سازمان ملل حداقل گروهک منافقین را گروهک تروریستی معرفی کنید، این اقدامات از سوی بنیاد هابیلیان صورت گرفته است؟
ببینید ما یک سری اقدامات انجام دادیم که خیلی موثر اما خیلی کم بود، یعنی ما توانایی این کار را در خارج از کشور داریم ولی خب بعضا شاید مسئولینی وجود دارند که این مسئولین خیلی به دلایل مختلف استنباط درستی از اقدامات ما نداشته باشند و لذا در رفت و آمد ما به سازمان‌های بین‌المللی اینکه استنباط درستی برای این کار چقدر ضروری است توسط این مسئولین واقع نشده باشد، تاثیر زیادی می‌گذارد. ما یکی دو سفر که توانستیم به سازمان ملل برویم به خصوص در کمیته حقوق بشر سازمان ‌ملل تاثیرگذاری‌های بسیار زیادی داشتیم و توانستیم با تبیین آنچه که در کشور ما واقع شده با برخی از مراکز حقوق بشری ارتباط برقرار کنیم و همین لیست ۱۷ هزار شهید ترور ما در یکی از گزارش‌های سازمان ملل ذکر شد. و در گزارش آمد که هفده هزار تن از مردم ایران و حتی اسم هم برده شد که توسط گروه‌هایی مانند سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به شهادت رسیدند. اینها چیزهایی بود که با یکبار رفتنمان تأثیر گذاشت و قطعاً بیش از اینها باید تأثیر داشته باشیم، اما متأسفانه همانطور که عرض کردم استنباط درستی توسط دولت‌ها از این مجموعه وجود ندارد. 

مگر بنیاد خصوصی نیست مگر برای اقداماتی که اشاره کردید احتیاج به اجازه دولت دارید؟
چرا خصوصی هستیم، نه ما منتظر اجازه کسی نیستیم و به هر حال با توانایی‌های خودمان آنچه که امکان‌پذیر باشد، انجام می‌دهیم. ولی در همه دنیا مرسوم است مجموعه‌های فرهنگی و غیرفرهنگی کشوری مورد حمایت واقع شوند و در کشور ما باید این مدنظر باشد، به هر حال این مجموعه‌ها احتیاج به پشتیبانی دارند و نمی‌توانیم بگوییم که بدون پشتیبانی مجموعه‌ای بتواند همه اموراتش را دقیقا انجام بدهد. به هر حال برای پیشبرد اهداف بنیاد در زمینه بحثهای حقوق بشری بحثهای بسیار گسترده و جنبه‌های مختلفی وجود دارد که اگر ما بخواهیم درست به آن بپردازیم و تبیین کنیم، طبیعتا نیاز به حمایت داریم البته ما این کار را به لحاظ محتوایی بسیار خوب می‌توانیم انجام بدهیم اما اینکه بتوانیم تمام این موضوع را پوشش داده و حداقل کف آن چیزی که نیاز است، انجام بدهیم این با یکی دو سفر به سازمان ملل در طول ۱۰ سال گذشته تامین نخواهد شد. مجموعه‌های خصوصی مخصوصا در این زمینه‌ها به مشکلات زیادی بر می‌خورند که قطعا به تنهایی و بدون پشتیبانی نخواهند توانست این کار مهم را انجام بدهند. 

با توجه به تعدد خانواده‌های قربانیان ترور آیا نمی‌توانیم کمپین‌های بین‌المللی برای مطالبه از سازمان ملل راه بیندازیم، ضمن اینکه اکنون مجددا شاهدیم که ترورها پیش از این به صورت شهید کردن دانشمندان هسته‌ای و اکنون ترورهای کور مجددا فعال شده که البته خیلی از آنها قبل از به ثمر رسیدن خنثی می‌شود؟
عرض کردم ما طرح زیاد داریم از طرف ما امکاناتمان فراوان است به لحاظ کارهای محتوایی دستمان هم پر است. همچنین از لحاظ اسناد و کارهای محتوایی که بتوان به دنیا ارائه داد دستمان خالی نیست اما از جنبه‌های مختلف همانطور که گفتم لازمه انجام این برنامه‌ها این است که به طور گسترده در این زمینه بتوانیم حمایت بشویم و این کاری نیست که به تنهایی از بخش خصوصی و از گروهی که در کشور مشغول فعالیت است بر بیاید. اما واقعاً این نگاه‌ها وجود دارد که کارهای زیادی از ما بر می‌آید هر چند که باز هم تاکید می‌کنم به لحاظ اولویتی شاید از دیدگاه مختلف تصور درستی درباره آن وجود نداشته باشد اما خیلی می‌تواند خصوصاً در این زمان که مورد تحریم‌های حقوق بشری واقع شدیم راهگشا شود.
من مطمئن هستم و تجربه آن را هم در یکی دو سفری که به سازمان ملل رفتیم دارم که ما می‌توانیم خیلی تاثیر بگذاریم و دشمن را وادار به واکنش کنیم. نمونه آن قطعنامه‌ای است که علیه ما در سال‌های دور صادر شد و ما رفتیم در آن تأثیر گذاشتیم و در آن قطعنامه ذکر شده بود که کشور ایران هفده هزار شهید ترور دارد آن تنها قطعنامه‌ای بود که برخی از ضد انقلاب‌ها در مورد آن سکوت کردند و نتوانستند موضع بگیرند، به این دلیل که در آن قطعنامه ذکر شده بود که جمهوری اسلامی ایران هفده هزار تن از مردم و شهروندانش ترور شدند و این تأثیرگذاری‌ها فراوان است. مثلاً امکانی فراهم شد و کاپیتان شهبازی به سازمان ملل رفت و تأثیر خودش را گذاشت. همه این مثال‌ها مؤید و تاییدکننده این موضوع است ما در بخش انعکاس خارجی ضعف فراوانی داریم که باید با حمایت دولت‌ها برطرف شود. 

البته ما نقد را برای بهبود و شناخت ظرفیتهای بهتر مجموعه انجام می‌دهیم وگرنه مشکلی با تشکیل نهاد اینچنینی نداریم؟
درست می‌گویید ایرادی هم ندارد. نقدهایتان مورد قبول است. 

از دولت چه کمکی می‌خواهید؟ کمک مالی؟
نه، موضوعات مختلف است. فقط بحث کمک مالی نیست واقعا به هر حال شما می‌دانید ممکن است دولت ما خیلی از کارهایی در خارج از کشور انجام بدهد که در اولویت‌بندی مقابل ما بسیار متفاوت جلوه کند. 

از این نوع کارها نامی نمی‌برید؟
گروه‌های مختلف و تشکل‌های مختلف وجود دارد که حالا نمی‌خواهم فعالیت آنها را نفی کنم منظورم این بود کارهای آنها قابل مقایسه با فعالیت‌های ما و نفعی که می‌توانیم برای کشور داشته باشیم نیست یعنی به نوعی اولویت اصلی‌مان نبوده است.
همین الان مگر کنگره امریکا در حال چه کاری است؟! شما ببینید در تمام موضوعاتی که خودشان هم به صراحت می‌گویند که بحثشان بحث نظامی و مقابله با پیشرفت‌ها و توانایی‌های نظام قدرتمند جمهوری اسلامی است اما در کنار این کارها مباحث حقوق بشری را حتما مقید هستند که برایمان ایجاد کنند. 

یعنی معتقدید که در کشورهای دیگر این اولویت بهتر رعایت می‌شود؟
ببینید من می‌گویم در کشورهای غربی که خودشان را مقید به مقابله با جمهوری اسلامی می‌دانند اکنون بحث‌های کذب حمایت‌های ما از تروریست را مقید هستند در قطعنامه‌های حقوق بشری پیگیری کنند خب اینها را ما کجا باید پاسخ بدهیم؟
دولت‌ها اگر بخواهند به تنهایی پاسخگوی این ادعاهای واهی باشند، مجبورند فقط به قطعنامه‌هایی بسنده کنند و تکذیب‌هایی بدهند اما من می‌گویم چرا از اسناد حقوق بشری چون شهدای ترور بهره نمی‌گیریم؟ کجا ما باید این اسناد زنده را ارائه کنیم؟! کجا باید اسنادی که جمع‌آوری شده ارائه بشود؟! ببینید ظرفیت بسیار بالایی توسط خانواده‌های شهدا ایجاد شده که اگر ما نتوانیم از آن درست استفاده کنیم به نظرم جفاست. البته این عنوان چیزی نیست که من تنها عرض کنم؛ رهبر معظم انقلاب در سالگرد شهدای هفتم تیر در سال گذشته به صراحت فرمودند که ما از طرح اتفاقات تروریستی در کشور برای جامعه بین‌المللی غفلت کردیم و فرمودند ظرفیت‌های بسیاری برای این موضوعات وجود دارد که اگر بخواهیم کار کنیم می‌توانیم. 

شما در مقطع انقلاب و ترورهای آن زمان فعال هستید یا ترورهای بعدی مانند ترور دانشمندان هسته‌ای را هم با جمع‌آوری مدرک برای ارائه به سازمان ملل و جهانیان پیگیری کرده‌اید؟
ما درباره همه شهدای ترور فعال هستیم، حدود ۱۴ نشریه داریم که هر نشریه در مورد بخشی از جنایات تروریستی در کشورمان است. حتی همین لیست ۱۷ هزار شهید ترور همه شهدای ترور از دهه شصت تا اکنون را در بر گرفته و تنها مربوط به دهه شصت نیست. ما انواع و اقسام ترورها را بررسی کردیم بخشی را مربوط به دانشمندکشی و بخشی درباره ترور عمومی که هر دو را منافقین انجام دادند و یک بخشی از آن مربوط به کشتار علمای کشورمان است که شامل شیعه و سنی شده و بخش‌های مختلف دارد.
اینها همه مباحثی است که هر کدام کیس مجزایی دارد که واقعا اگر ما به این بپردازیم پوشش خیلی زیادی می‌توانیم نسبت به موضوع ترور به جامعه جهانی اسلام بدهیم، شما فرض کنید وقتی ما این همه علمای مختلف از جامعه خودمان داریم که اهل تسنن و تشیع هستند اینها چقدر می‌توانند در جامعه اسلامی تأثیرگذار باشند و در سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان‌های عریض و طویل دیگر مطرح شوند. وقتی ما در کنار شهروندانمان از مسیحی و غیرمسلمانان هم وجود دارد چقدر این موضوع می‌تواند حتی در مورد ادیان دیگر تأثیرگذار شود. اتفاقاً سازمان‌هایی که ما نام می‌بریم مانند سازمان ملل همه دست‌نشانده هستند و اینها در مسیری حرکت می‌کنند اما تأثیرگذاری‌های عمیق فکری بر روی اندیشمندان و جوامع مختلف و گروه‌های گوناگون و سازمان‌های مختلفی که کشورهای گوناگون در آن عضو هستند می‌تواند پیگیری شود. با ظرفیت‌های موجود می‌توان تأثیرگذاری‌های عمیقی انجام داد و لذا بنیاد هابیلیان تلاش کرده همه مجموعه خانواده‌های شهدای ترور را در برگیرد. ما به خاطر اینکه این موضوع در تاریخ اسنادمان تکمیل شود مرتب در حال تولیدات محصولات مختلف هستیم. اکنون روزشمار شهدای تروریستی را از ۲۲ بهمن ۵۷ که اولین شهید ترور را داریم تدوین می‌کنیم، یک سال آن رونمایی شد و دو سه سال دیگر آماده شده و روز به روز پیش می‌رویم. 

این کارها تأثیر گذار است اما آیا ارائه آنها تنها به زبان فارسی قرار است صورت گیرد؟
در مراحل بعدی به زبان‌های دیگر هم انجام می‌دهیم. البته اکنون لیست شهدای ترور را انگلیسی هم تولید کردیم و الان سفارتخانه‌ها و مراکز دولتی ما از این اطلاعات استفاده می‌کنند. اساسا کارکرد NGOها و موسسات مردم نهاد همین است که کاری را انجام می‌دهند که معمولا دولت در توانش نیست. رهبر معظم انقلاب مرتب تاکید به انجام امور فرهنگی توسط گروه‌های مردم و جوانان مومن و انقلابی دارند چراکه ایشان این ظرفیت بزرگ و عمیق را بیشتر از هر کسی به آن استحظار دارند.
من معتقد هستم اگر از این ظرفیت عظیم درست استفاده کنیم خیلی از اهدافمان را قادر خواهیم بود در دنیا بازتاب بدهیم. ما مرتب در حال جمع‌آوری اسناد ترور هستیم چراکه خلاء و نبود این نوع فعالیت‌ها را درک کرده بودیم. سایتی داریم به چندین زبان دنیا به روز است. جالب است بدانید در کشورهای عربی هم چه اشخاص خصوصی و چه جامعه مطبوعاتی از این سایت استفاده زیادی می‌کنند و به میزانی که مخاطب فارسی داریم به همان میزان مخاطب عرب‌زبان هم داریم. اخیراً با توجه به حضور منافقین در کشور آلبانی زبان آلبانیایی را راه‌اندازی کردیم که تاثیرات خیلی خوبی داشته است. 

فکر می‌کنید چه زمانی گروه‌های تروریستی کاملا رسوا و نابود می‌شوند؟
من فقط این را بگویم که موضوع تروریست موضوع کهن و قدیمی است و تاریخ آن به خلقت انسان بر می‌گردد اولین شهید ترور هابیل بوده و طبیعتا تا ظهور دولت عدالت گستر حجت بر حق الهی، قطعا این مسیر فکر می‌کنم ادامه داشته باشد و موضوعی است که روزگاری اگر کشور ما تنها درگیر آن بوده امروزه همه درگیر هستند و روز به روز ابعادش بیشتر شده و کم هم نخواهد شد. نباید بگذاریم که به این موضوع درست پرداخته نشود و ماجرای ترورهای وحشتناک فراموش بشود. در یکی دو دولت بعد از جنگ تجربه کنار گذاشتن این موضوعات را داشتیم و خب صدمات زیادی هم متحمل شدیم اکنون نباید بگذاریم ماجرا تمام شود. کشور ما بسیار قدرتمند و با ضریب درجه امنیتی بسیار بالایی است ولی در گوشه و کنار کشورمان همواره شاهد شرارتها و توطئه‌های تروریستی بودیم و خب اکنون این مساله جهانی است. باید در این زمینه با همه ابعاد پرداخت و به نظرم آنچه که باید پرداخته بشود خیلی کمتر از آن چیزی است که مورد توقع هست. 

در پایان اگر موضوع یا گله‌ای هست بفرمایید؟
متاسفیم سازمان روسیاهی مانند سازمان منافقین با این همه جنایت زشتی که انجام داده همراه با خیانتهایی که در حمایت از صدام و ساقط کردن حکومت و مردم کشور داشته الان تلاش دارد سوابق پلید خود را در اذهان پاک کند و سرکرده خودش را مخفی کرده و جایگزین او زنی را گذاشته و با کمال پررویی ادعای حقوق بشری هم می‌کند. اما وقتی کشورهایی نظیر امریکا مباحث آزادی بیان و آزادی‌ها و دمکراسی را در کشورما مطرح می‌کنند جالب است اشاره آنها درباره حکومت جایگزین همچون گروهک‌های روسیاهی مانند منافقین هستند!! که مورد نفرت مردم هستند. این در سایه تغییر جایگاه قاتل و مقتول به محقق شده و می‌شود. اگر ما جنایات تروریستی اینها را در جامعه خودمان درست تبیین نکنیم جامعه را ممکن است دچار سرگیجه کنیم و نسلی که چیزی درباره سوابق منافقین نمی‌داند ممکن است با توجه به حجم وسیع کارکردهای رسانه‌ای که از طرف دشمن وجود دارد دچار اشتباه محاسباتی شود.
بر همین اساس جامعه رسانه‌ای ما باید هشیار باشد ما باید به صورت روزانه شهدای ترور را تبیین کنیم. در جنایات آن زمان ما چیزهایی می‌بینیم که شاید حتی در مقایسه با جنایات داعش در برخی از بخش‌ها هنوز ندیده باشیم. هیچ گروهی را شاید پیدا نکنید که مدعی و شهروند کشوری باشد و بعد به دانشمندان و مردم کشور خودش حمله کند و آنها را وحشیانه شهید کند. در سوریه و عراق گروه‌های تروریستی که می‌بینید اکثر آنها جانورانی هستند که از اطراف دنیا و از سوی سازمان‌های امنیتی سیا و موساد جمع شدند و در پاریس به آنها اسلحه دادند که بیایند در سوریه و عراق کشورها را به آشوب بکشند و جنایت کنند اما روسیاهانی در تاریخ جمهوری اسلامی وجود داشتند که همه این جنایات را و حتی بدترش را در کشور انجام دادندو با کمال پررویی و بی‌شرمی مدعی جایگزینی حکومت جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت بر مردم هم هستند و مضحک این است که بحثشان هم دموکراسی‌خواهی و حقوق بشر شده است! از آن بدتر اینکه سازمان‌ها و حکومت‌هایی نظیر کشورهای غربی‌ و امریکا از آنها حمایت می‌کنند و در پارلمان‌ها و مراکز حکومتی این حمایت‌ها دارد به صراحت انجام می‌شود. جامعه رسانه‌ای ما نباید نسبت به این موضوع بی‌تفاوت باشد، نقطه ضعف منافقین بازتاب دادن و زنده نگه داشتن جنایت تروریستی آنهاست. این کار اگر انجام بشود و مقایسه‌ای با ادعاهایی که اینها و حامیان آنها دارند صورت گیرد قطعا کمک شایانی به روسیاهی و رسوایی ماهیت این نوع گروه‌ها خواهد شد.

قاسم غفوری- مائده شیرپور


کد مطلب: 99703

آدرس مطلب :
https://www.siasatrooz.ir/fa/interview/99703/راهکار-غلبه-تحریم-های-حقوق-بشری

سیاست روز
  https://www.siasatrooz.ir