سرانجام پس از ۱۰ ماه جدال سیاسی و اقتصادی در نهایت سران ترکیه ضمن اذعان به سرنگون سازی سوخوی روسیه، عذرخواهی خود را اعلام و بر عادی سازی روابط با مسکو تاکید کردند.حال این سوال مطرح است که چرا سران ترکیه به چنین رویکردی پرداخته و در لوای آن به دنبال چه اهدافی هستند؟
بخشی از این رویکرد را در چالشهای اقتصادی ترکیه میتوان مشاهده کرد. اسناد و گزارشها نشان میدهد که آنکارا از قطع روابط با روسیه میلیاردها دلار متضرر شده در حالی که بحران اقتصادی به شدت ترکیه را با چالش مواجه ساخته و حتی میتواند مانع از تحقق رویاهای اردوغان رئیس جمهور برای سلطه کامل بر قدرت شود. نکته قابل توجه آنکه به رغم آنکه روند مذاکرات در دوران نخست وزیری داوود اوغلو صورت گرفته اما اجرایی نگردید و به ییلدریم نخست وزیر جدید ترکیه واگذار شد. سران ترکیه با این اقدام تلاش کردهاند تا چنان وانمود سازند که رویکرد دولت جدید در قالب تعامل گسترده با جهان فعال شده چنانکه وی در سخنانی تاکید میکند ترکیه تا ابد نمیتواند با دیگران در نزاع باشد و در نهایت به دنبال تعامل سراسری است.
رفتار توجیهی سران ترکیه را در تقارن و همزمانی اعلام خبر احیای روابط با رژیم صهیونیستی و همگرایی با روسیه میتوان مشاهده کرد. ترکیه برای کاهش تحریک افکار عمومی از خیانتش به فلسطین همزمان با اعلام خبر روابط با صهیونیستها ، از طرح آشتی با روسیه پس از ماهها تنش سیاسی و اقتصادی ناشی از سرنگونی سوخوی روسی توسط ترکیه خبر داد تا چنان وانمود سازد که دولت جدید به دنبال تعامل با سراسر جهان است و نه صرفا سازشکاری.
نکته دیگر آنکه ترکیه در حالی به دنبال عضویت در اتحادیه اروپا بوده که با خروج انگلیس و بحرانی شدن شرایط اروپا عملا این امر با چالش مواجه شده در همین حال آنکارا سعی دارد از این فرصت برای تحمیل خود به اروپا بهره برداری نماید. رویکرد تعاملی با رژیم صهیونیستی به عنوان مولفه تشویقی و رویکرد به روسیه به عنوان اهرم فشار در برابراروپا از طرف سران ترکیه به کار گرفته شده است. اردوغان در حالی برای انحصار قدرت تقلا میکند که از یک سو از جایگاه مردمی چندانی برخوردار نیست و از سوی دیگر به شدت به دنبال سرکوب مخالفان است. در حوزه منطقهای نیز ناکامیهای گستردهای در عراق و سوریه متحمل شده است. بسیاری بر این عقیدهاند که اردوغان با این رویکرد سازشکارانه و نیز توسعه مناسبات با سعودی، آمریکا و روسیه به دنبال جلب رضایت همگان برای رسیدن به سلطهگری داخلی و نیز ایجاد ساختارهای جدید برای پیگیری اهداف شکست خورده منطقهای خود است که در قالب سیاست پاندولی حرکت به همه محورها به دنبال رسیدن به مقصود است.