اخیراً پروانه سلحشوری عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی انتقادات تندی را وضعیت کشور و مسئولان وارد کرد.
او با اشاره به اینکه با بسته نگه داشتن منتقدان اثری از جمهوریت باقی نمیماند و با فساد و احکام ناعادلانه قضایی مدینه فاضله اسلامی نهادینه نمیشود، گفت: نهادهای نظامی باید در پادگانها به وظایف ذاتی خود بپردازند
وی با اشاره به آنچه که «امتیازگیری و بده بستانهای برخی نمایندگان» خواند، از عملکرد دستگاه قضایی و پاسخهای اخیر رییسجمهور به نمایندگان مجلس گلایه کرد. وی با انتقاد از نظارت استصوابی اظهار داشت : مردم به ناچار ما را انتخاب کردهاند که شاید کسی دیگری را که حقشان نمایندگی بود گرفتهایم.
چاقو دسته خود را نمی برد
اظهارات سلحشوری درحالی بیان میشود، که در این روزها رهبر معظم انقلاب همگان را به حمایت از دولت دعوت کرده است. جالب اینجاست که این نماینده در اظهارات خود از بیشتر مقامات و مسئولان کشور گله کرده و توصیه کرده تا شرایط خود را تغییر دهند.
اما از قدیم گفته اند که بهتر است که قبل از انتقاد افراد یک یک سوزن به خود، یک جوالدوز به دیگران بزنند تا زیاد خود را حق به جانب ندانند.
سوال اینجاست که ایشان با این سیل انتقادات آیا تا کنون عملکرد خود و همکارانشان را در حوزه های انتخابیه بررسی کردهاند؟ آیا وظایف نمایندگی خود را درست انجام داده اند؟ یکی ازوظایف نمایندگان نظارت بر عملکرد دولت است آیا ایشان و همفکرانشان به این وظیفه به درستی رسیدگی کردهاند یا گذاشتند تا کارد به استخوان مردم برسد؟
آیا ایشان و هفکرانشان به دلایل سیاسی و حزبی، در مقابل عملکرد اشتباه دولت سکوت نکردند؟
حالا جالب آنجاست که توپ را در زمین بقیه نهادها و مسئولان می اندازند.
همه مردم می دانند که اگر دولت از حزب رقیب آنها بود، این نماینده و دیگر هم حزبیهایش زمین و زمان رو به هم میدوختید.
سلحشوری که معتقداست که جای دیگران را به زور اشغال کرده است و دیگرانی هستند که بهتر از او عمل می کنند، چرا داوطلب نمایندگی شده؟
اگر او خود و همکارانش را وکیل مردم می داند ، باید در نظر داشته باشد که نمایندگی فقط رفتن به مجلس نطق کردن و پول گرفتنن نیست مردم میدانند که نمایندگان در این دوران چه کردند.
مجلس اگر اراده کند اسباب لازم برای تغییر رویکرد دولت و وضعیت موجود کشور درد اما به نظر می رسد که چاقو دسته خودش رو نمیبرد از این رو فرا فکنی را دنبال می کند.
وضع موجود زاییده تفکر اصلاحطلبیه
این درحالی است که همه مردم میدانند که وضعیت موجود زاییده تفکر اصلاحطلبی است که به دولت تلقیین و از جمله خواستههای آنان از دولت است .
رویکرد غرب گرایانه این گروه، تشویق دولت به نگاه به سمت غرب و تکیه به برجام، تضعیف صنعت هستهای کشور و ... از جمله مواردی بود که این شرایط را آفریید. اما قبل از این همه اقدامات این گروه به ویژه در فتنه ۸۸ بود . حربه به ثمر نشاندن تحریمها، هدیهای بود که جریانهای تندرو اصلاحطلب به اوباما هدیه دادند.
این گروه حالا نیز با بهانه هایی چون عادی سازی روابط، حفظ برجام به هر قیمت، بازی با اروپا و آمریکا، سپاه هراسی و ... در تلاشاند شرایط هزینه ساز دیگری برای کشور بتراشند.
خطاب قرار دادن رهبری
از سوی دیگر خطاب قرار دادن رهبری از تریبون مجلس، سیاهنمایی ویژه از اوضاع کشور، بحراننمایی، فرار از مسئولیت در معرفی روحانی، مقصر جلوهدادن نهادهای امین نظام و... تماماً رفتارهایی است که در نطق این خانم شاهد آن بودیم و پیشتر نیز در مجالس مختلف کشور به ویژه مجلس ششم چنین رفتارهایی دیده میشد.
اما سوال مردم از نمایندگان ودولتمردان و مسئولین این است که اگر قراراست رهبری عهده دارا همه امور كشور شوند، چه نیازی است که آنها با حقوق های کلانشان و ایجاد هزینههای سرسام آور به مجلس بروند؟
آیا دولتمردان نبود که وعده آنچنان رونق اقتصادی را دادند؟ آیا رهبری در تمام امور و مذاکرات دولت از دولت حمایت نکردند؟
آیا رهبری نبودند که خیلی پیشتر سیاست های اقتصاد مقاومتی و نگاه به تولید داخل را به دولتمردان توصیه کردند؟
آیا مقام معظم رهبری بارها در مورد بی اعتمادی به امریکا در سخنان خود تاکید نفرمودند؟
عجیب است که چرا برخی از نمایندگان که در جایگاه نخبگان جامعه قرار دارند توقع دارند که رهبری مسائل اجرایی را به عهده بگیرند؟ آیا قوانین کشور را نمی شناسند و وظایف رهبری را نمی دانند؟
مقام معظم رهبری به خوبی از نقصها و اشکالات موجود در کشور آگاه و واقفند و همه مردم حتی آنهایی که به ایشان ارادت لازم و کافی را ندارند خوب میدانند تنها کسی که دلسوزانه به دین و ملت خدمت میکند مقام معظم رهبری است .
همه خوب می دانند که چه کسانی چوب لای چرخ کشور گذاشتند و بعد به بن بست رسید و حالا به دنبال مقصر میگردند تا گناه خود را توجیه کنند.
در نهایت
در نهایت باید گفت اینکه نمایندگان حق دارند با استفاده از تریبون مجلس نقطه نظرهای خود درباره مسائل کشور را مطرح کنند، امری قطعی و مسلم است اما نکته نیز قطعی و مسلم است که آنها نباید تزریقکننده ناامیدی به جامعه باشند.
آنها باید ضمن انجام وظایف قانونی خود که بخشی از آن مطرح کردن نقطه نظرهایشان درباره موضوعات مختلف است، همواره به مردم امید بدهند و از این طریق دشمنان نظام و ملت و کشور را ناامید کنند.
از این رو به بهتر است بجای این همه فرافکنی کاش یه کم برای کشور کار کنند. اگر فکری به حال کشور نشود و این مرافعات سیاسی ادامه داشته باشد، دشمن که مترصد فرصت از آنها استفاده کرده و دیگر به چپ و راست و میانه هم رحم نخواهد کرد.
حالا در حساسترین شرایطی که دشمنان قسم خورده نظام و ملت با تمام امکانات درصدد براندازی این نظام بر آمدهاند و این هدف شوم را آشکارا به زبان میآورند، از نمایندگان مجلس انتظار میرود در برابر این توطئه سنگین بایستند و به مردم امیدواری بدهند.
روشی که اکنون بعضی از نمایندگان در پیش گرفتهاند، متأسفانه این تصور را در افکار عمومی به وجود آورده که این افراد از هم اکنون در فکر جلب آراء بخشی از مردم در انتخابات دور بعدی هستند.