در روزهایی که دوازدهمین دولت در جمهوری اسلامی ایران سکان اجرایی کشور را در دست میگیرد، مهمترین نقشه راه برای دستیابی به اهداف، مطالعه سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر حضرت امام (ره) و در دیدار با دانشجویان و دولتمردان است که حاوی مطالب بسیار مهمی در حرکت آینده انقلاب میباشد. در این یادداشت با مبنا قرار دادن آنها تلاش کردیم کنکاشی بر بیانیه انقلاب اسلامی که به نوعی حکم نقشه راه را دارد داشته باشیم.
انقلاب اسلامی مردم ایران آخرین سالهای دهه چهارم خود را سپری میکند و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی- اجتماعی و فرهنگی، انقلاب کماکان بر محور آرمانها و مبانی اولیه خود که حضرت امام (ره) ترسیم کرده بودند، تحت رهبری هوشمندانه مقام معظم رهبری با پایبندی به اصول خود حرکت میکند، اگرچه ممکن است به جهت نیازهای جدید، اقتضائات و تغییرات محیطی، انعطاف و تغییر روشهایی هم داشته باشد، اما با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب که به صورت متواتر نیز بیان داشتند «همت ما، هدف ما، آرمان ما همین است که امام بزرگوار معین کرد، ما دنبال این آرمان حرکت میکنیم. اصول امام یک اصول تمام نشدنی و کهنه نشدنی است.»
بیتردید برای حفظ اصول و آرمانهای انقلاب، درک درست و فهم نگرشها و دیدگاههای امام (ره) و رهبر معظم انقلاب بسیار حائز اهمیت و بهترین چراغ راه حفظ آرمانها و حرکت در مسیر درست و انقلابی است. از این حیث سخنرانی رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر در سالروز بزرگداشت ارتحال حضرت امام (ره) و همچنین سخنان معظم له در دیدار جمعی از دانشجویان از لحاظ ترسیم محورهای حرکتی در مسیر انقلاب و حفظ آرمانهای معمار کبیر انقلاب اسلامی بسیار مهم و راهگشا میباشد. بر این اساس با مطالعه این دو سخنرانی و همچنین بیانات ایشان در دیدار مسئولان و سفرای کشورهای اسلامی که به نوعی آنها را ترسیم مانیفست انقلاب اسلامی ارزیابی میکنند، به قدر فهم و تلاش نگارنده بازخوانی میشود تا آغازی باشد برای دیگر محققین و علاقهمندان انقلاب اسلامی.
در این یادداشت و مطالبی که به ترتیب ارایه خواهد شد، تلاش داریم با نگاهی عمیقتر به بیانات رهبری در سخنرانیهای یاد شده، تحت عناوین زیر به تبیین بیانیه یا نقشه راه انقلاب اسلامی نگاهی دوباره داشته باشیم:
۱. تحلیل وضعیت کشور در داخل و عرصه بینالمللی
۲. اصول و مبانی آرمانهای امام و انقلاب اسلامی
۳. رمز پیروزی و ماندگاری انقلاب و صیانت از آن
۴. الزامات و ملاحظات تحقق اهداف
۱.تحلیل وضعیت کشور در داخل و عرصه بینالمللی
الف- تحلیل وضعیت کشور در داخل
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در بیستمین سالروز رحلت حضرت امام (ره) تلاش کردند با نگاه به شخصیت و همچنین روشها و اهداف بلند معمار کبیر انقلاب به بازخوانی وضعیت کشور در داخل و در عرصه بینالملل بپردازند و که تحلیلی مجمل و جامع از وضعیت کشور بعد از انقلاب و وقایعی آن ارایه دادند، ایشان در حوزه داخلی فرمودند: «هدف انقلاب تغییر این وضعیت بود که جامعه را تبدیل کند به یک جامعه با هویت، دارای استقلال، دارای اصالت، دارای خلاقیت، دارای حرف نو، این انقلاب اسلامی، یک چنین تحولی بود که امام بزرگوار به کمک مردم این انقلاب را به پیروزی رساند.» «انقلاب یک تحول عمیق بود، هم تحولی در سیاست کشور -در عرصه سیاست تحول عمیقی بود- هم تحولی بود در متن جامعه ایرانی. در عرصه سیاست این تحول به این معنا بود که یک دیکتاتوری بسته ی ارثی وابسته به دشمنان و دنبالهرو بیگانگان را که در کشور حاکم بود – یک چنین حکومتی را تبدیل کرد به یک حکومت مردم پایه؛ متکی به مردم است، مستقل و سربلند است و دارای هویت است»
بنابراین به طور خلاصه در نگاه به مسایل داخلی ایران میتوان موارد زیر را به طور کلی مطرح کرد:
۱. تغییر متن جامعه؛ پس از انقلاب، تحت رهبریهای امام (ره) و مقام معظم رهبری، ملت ایران از یک جامعه بیتاثیر و منفعل به یک جامعه هویتمند و فعال تبدیل شده، که دارای بیشترین تاثیرگذاری در منطقه و جهان به جهت حضور جدی ملت ایران در تحولات داخلی هستند. امروز ملت ایران به عنوان یک هویت شاخص و یک فرهنگ متمایز در منطقه و جهان مطرح هستند و استقلال فکر و اندیشه آنها به هیچ عنوان شبیه دیگران نیست. این هویت دینی- ملی خاص، خود را در حمایت از کنشهای سیاسی حاکمیت به خوبی نشان داده است و واکنشهای خودجوش ملی در برابر وقایع داخلی، منطقهای و بینالمللی، ملت ما را در عرصه بینالملل شاخص کرده است.
۲. تغییر الگوی حکومتی دیکتاتوری به حکومت دینی؛ ایران اسلامی به مدد روحیه انقلابی رهبران و همچنین ذائقه آزادیخواهانه و هویتمند مردم ریشهدار خود، یکی از مستقلترین ملتهای جهان با شاخصههای بالای دینی هستند.
حفظ عزت و هویت ملی در تمامی حوزهها به تأسی از آموزههای امام (ره) در قالب شعار «نه شرقی و نه غربی» نمونه بارزی از استقلالطلبی و حرکت به سوی عدم وابستگی به جهان شرق و غرب در زمان وقوع انقلاب اسلامی بود. بنابراین میتوان به قدرت ادعا کرد که با پیروزی انقلاب اسلامی، اولین نظام دینی در جهان به معنای واقعی کلمه شکل گرفت.
با پیروزی انقلاب اسلامی، اداره جامعه اسلامی به وسیله ولی فقیه عادل و آگاه به مبانی دین وسیاست انجام گرفت و جامعه اسلامی به واسطه ایفای نقش رهبری بیبدیل ولایت امرمسلمین، توانست در مقابل نظامهای سلطه و استکباری، هویت دینی جامعه اسلامی و قدرت معنوی و سیاسی دین مبین اسلام را در دولتسازی و هدایت جامعه به جهانیان نشان دهد که این امر نشان از احیای تمدن بزرگ اسلامی با مشخصههای جدید دارد.
امروزه هیچ انسان هوشمندی نمیتواند نقش رهبری جامعه ایران انقلابی را در قامت ولایت مطلقه فقیه نادیده گرفته و آن را ضامن پیروزی ملت ایران در حفظ آرمانهای دینی و حرکت بر اساس اصول انقلابی نداند. دین در اداره کشور نقش برجستهای دارد و تدین یکی از شاخصهای برجسته مسئولیت در کشور میباشد.
بنابر این با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در جهان یک تحول اساسی در نظامهای حکومتی موجود اتفاق افتاد و آن حضور واقعی ولی فقیه در راستای امتداد حکومت پیامبر اعظم (ص) و ائمه هدی (ع) در جامعه مسلمین با ظهور یک حکومت دینی متکی به احکام و آموزههای اسلامی بود.
۳. تعریف الگوی مردمسالاری؛ اگرچه در بحث مبانی انقلاب اسلامی به این موضوع به صورت مبسوطتر خواهیم پرداخت، ولی باید گفت که بزرگترین تغییر وضعیت در ایران مسئله مردمسالاری دینی بود، یعنی «اختیار حاکمیت کشور در دست مردم باشد، مردم انتخاب کنند، مردم بخواهند، مردم اراده کنند در همه عرصههای زندگی.»
در مردم سالاری دینی به جهت حضور ولی امر مسلمین در راس نظام به عنوان نگهبان و چشمان بیدار امت، تمام انتخابها منجر به تشکیل دولت اسلامی میگردد که در نهایت با تغییرات جزئی در نگرشهای سیاسی، پایبند به آرمانهای نظام حرکت میکند، ولی آنچه در دموکراسی غربی میتوان به وضوح مشاهده کرد، ایفای نقش اصلی از طریق سرمایه و رسانه به جای مردم است.
امروز غرب نیز به رغم داشتن تعصب در دموکراسی خود، به نواقص آن معترف است و انتخاب فرد نالایق و غیراخلاقی همچون ترامپ در یکی از بزرگترین کشورهای مدعی دموکراسی نشان میدهد که نظام دموکراسی غرب به هیچ عنوان پایبند شعارهای خود در عرصه بینالمللی از جمله حمایت از صلح و امنیت برای انسانها نیست.
۴. اعتماد به نفس و حرکت در مسیر خودکفایی؛ همانطور که اشاره شد یکی از بارزترین شعارهای انقلاب، قطع وابستگی در حوزههای اقتصادی، علمی و فرهنگی به نظام سلطه و خود اتکایی بود. «از جمله مبانی امام بیرون آمدن از چنبره سلطه آمریکا بود.» این تفکر و حرکت نیازمند ایجاد اعتماد به نفس و امیدوار کردن جامعه به خلاقیت های داخلی بود. در این ارتباط امام (ره) و رهبر معظم انقلاب به صورت جدی جوانان و فعالان عرصههای فرهنگی، سیاسی، علمی، صنعتی و اقتصادی کشور را به تقویت اعتماد به نفس در همه ابعاد به خصوص در زمینه علمی، صنعتی و تولید محصولات داخلی واداشتند که نتیجه این روند افزایش تولیدات علمی و قطع وابستگیهای فزاینده کشور به بیگانگان و تبلور شعار ما میتوانیم بود.
امروزه در بسیاری از رشتههای علمی از جمله پزشکی، نانو تکنولوژی، صنایع دفاعی و ... ایران اسلامی یکی از پیشرفتهترین کشورهای جهان است و جوانان دانش پژوه کشور تحت آموزههای انقلابی در حال پیمودن مسیر تعالی و در نوردیدن مرزهای دانش و رسیدن به قلههای پیشرفت هستند.
۵. عدالت اجتماعی؛ فاصله طبقاتی شدید و تبعیضهای موجود در نظام دیکتاتوری که فرصت هرگونه نقد و انتقاد را نیز از مردم و منتقدان گرفته بود، یکی از عوامل مهم نارضایتی مردم از رژیم پهلوی بود. با وجود زرق و برقهای ظاهری که رژیم پهلوی تلاش میکرد با به رخ کشیدن آنها خود را در آستانه ورود به دروازههای تمدن معرفی نمایند، اما در زیر پوسته جامعه ایران، به شدت فقر و نبود امکانات اولیه زندگی بیداد میکرد و حتی در کنار پایتخت حلبیآبادهای فراوانی به چشم میخورد که در این زمینه وضعیت اسفبار روستاها و شهرهای دور افتاده جای خود داشت.
با این وضعیت، طبیعی بود که یکی از دغدغههای بزرگ حضرت امام (ره) مسئله عدالت اجتماعی باشد و این مسئله به یکی از آرمانهای انقلاب تبدیل شود. البته کماکان رسیدن به عدالت اجتماعی بر اساس آموزههای اسلامی یکی از دغدغههای اصلی است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در حرم مطهر امام(ره) فرمودند: «از جمله مبانی اعلامی امام... عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی بود.»
رهبر معظم انقلاب ضمن ابراز نارضایتی درخصوص عدم تحقق کامل عدالت اجتماعی در جامعه به رغم تلاشها و پیشرفته انجام شده، آن را یکی از آرمان ها و مسیرهای حرکت انقلاب دانسته و فرمودند: «بنابراین شعار عدالت اجتماعی و اقتصادی... امروز هم برای مردم و جوانهای ما جذاب است.»
به صورت خلاصه در تحلیل وضعیت انقلاب اسلامی در عرصه داخلی میتوان گفت که خارج شدن از دایره نظام سلطه، به حرکت در مسیر استقلال و آزادی در سایه نظام جمهوری اسلامی ایران مبدل شد و مردم به مهمترین عنصر تصمیمگیر در امور داخلی و بینالمللی کشور تحت رهبری ولایت فقیه تبدیل شدند که از مهمترین ویژگیهای ایران اسلامی نسبت سایر ملتها است و با قاطعیت میتوان ادعا کرد که مستقلترین کشور دنیا از لحاظ سیاست داخلی و خارجی در جهان، ملت انقلابی ایران میباشند که در عصر حاکمیت سرمایه، دغدغه مهم نظام مردمسالاری، رسیدن به عدالت اجتماعی و تامین رفاه عمومی برای مردم است و حفظ کرامت انسانی شهروندان جزو اصول اصلی و خواست مسئولین آن میباشد که اگر چه تا کنون تمامی اهداف انقلاب در این خصوص تحقق نیافته است، اما در نقشه راه انقلاب از برنامهها و مسیرهای اصلی به شمار میرود.
ب- تحلیل وضعیت در عرصه بینالملل
«مسئله نفی نظام سلطه جزو کلید واژه های اصلی است.» این جمله رهبری انقلاب، محور اصلی سیاست خارجی ایران اسلامی میباشد. انقلاب اسلامی در عصر حاکمیت نظام دو قطبی در جهان به وقوع پیوست. جهان به دو بخش شرق و غرب تقسیم شده بودند که عملاً حاکمیت نظام غرب سرمایهداری به رهبری آمریکا و شرق کمونیست به رهبری شوروی سابق در حال رقابت بر سر کسب قدرت بیشتر و توسعه قدرت خود در کشورهای تحت سلطه و اقماری خود بودند. البته کورسوی امیدی نیز تحت عنوان کشورهای عدم تعهد، بارقههای کمرنگی از خود نشان میداد، اما آنچه مسلم است تاثیرگذاری آنچنانی در تنظیم سیاستهای بینالمللی نداشتند و خود این کشورها نیز در مواقع و موارد بسیاری دنبالهرو یکی از قطبهای قدرت و سلطه بودند.
در چنین شرایطی، انقلاب اسلامی در جامعه، بدون کوچکترین وابستگی به قدرتهای حاکم جهانی و با اتکا به بیداری و بسیج عمومی مردم، دست به ایجاد یک نظام نو، خارج از تمام الگوهای حاکمیتی مرسوم در جهان زد و به جای چشم دوختن به حمایت قدرتهای خارجی، قدرت واقعی را در مردم خود تعریف کرد و انقلابیگری را در مسئولیتپذیری در قبال مردم معنا کرد. «انقلابیگری یعنی مسئولین کشور، هدفشان را راضی کردن قدرتهای مستکبر قرار ندهند؛ مسئولان کشور هدفشان را راضی کردن مردم، به کار گرفتن نیروهای داخلی، تقویت عناصر فعال در داخل کشور قرار بدهند این انقلابیگری است.»
حضرت امام(ره) در جهانی که سلطهگری و سلطهپذیری جزء لاینفک و حتی تبدیل به اخلاق پذیرفته شده آن شده بود، ندای مبارزه با سلطه را سر داد و آرمانهای آزادیخواهانه در جهان را امیدوار به تغییر کرد. «نه شرقی، نه غربی که امام به عنوان شعار جمهوری اسلامی اعلام کرد، معنایش این بود هیچگونه تأثری {از سلطه ندارد}». در واقع امروز بسیاری از دشمنیهای غرب به عنوان وارث نظام دو قطبی، ریشه در کینه و حقارتی دارد که در عرصه بینالمللی از انقلاب اسلامی دارد. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی کسی گمان نمیکرد که بتوان حرکتی خارج از اراده نظامهای استکباری در جهان انجام داد و انقلاب اسلامی به این تفکر توهمی خط بطلان کشید.
حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب با تفکر نفی سلطهگری در جهان و با باور به حقوق واقعی ملت ها، تلاش کردند ملتها را به هویت واقعی خود آگاه ساخته و نشان دهند که بدون اتکا به قدرتهای بزرگ که غالباً کشورهای دیگر را در راستای منافع خود استثمار میکنند، میتوانند با همگرایی و تشکیل قدرتهای منطقهای حقوق خود را در عرصه بینالملل استیفا کنند و بر این مبنا ثقل سیاست خارجی ایران اسلامی را اتحاد و همگرایی با ملتهای مسلمان و آزاده قرار دادند که نتیجه آن تقویت جنبش عدم تعهد و ناکامی نظام سلطه در کشورهای آزادیخواه بود.
یکی از نتایج مهم سیاست خارجی ایران انقلابی، شکلگیری فرهنگ سیاسی در منطقه و جهان با عنوان فرهنگ مقاومت است که توانسته است بسیاری از معادلات منطقهای و جهانی را تغییر و تحت تاثیر خود قرار دهد.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، «از جمله مبانی امام(ره) بیرون آمدن از چنبره سلطه آمریکا بود.» و همین آرمان باعث شد که از یک طرف انقلاب اسلامی به عنوان یک حرکت پیروز در برابر قدرتهای استکباری، اعتماد به نفس ملت ها را در برابر نظام سلطه تقویت کند و از سوی دیگر ابهت پوشالی آمریکا را فرو ریزد.
به جرأت میتوان گفت بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا و جهان سلطه هنوز نتوانسته است عقدههای حقارت خود را از انقلاب اسلامی فرو نشاند و به همین دلیل تمام همت و قدرت خود را به بهانههای واهی از جمله حقوق بشر و فعالیتهای هستهای و ... جمع کردهاند تا ایران اسلامی را در جهان منزوی کنند و با توطئههای اقتصادی و سیاسی، روند پربرکت و غیروابسته ایران اسلامی را به رهبری خلف صالح حضرت امام(ره) ناکام گذارند.
آنچه مسلم است ایران اسلامی نشان داده است که به رهبری حضرت امام خامنهای نه تنها در توطئه انزوای بینالمللی قرار نگرفته، بلکه با توسعه ارتباطات خود با ملتهای مستقل جهان، جنگهای اقتصادی و نرم دشمنان را ناکام گذاشته است و راه به سوی ایفای نقش واقعی خود در عرصه بینالمللی در حد شأن تاریخی ملت ایران برداشته است.
بیهیچ توضیحی، امام(ره) راهبرد سیاست خارجی ایران انقلابی را به صورت شفاف و ساده با شعار «نه شرقی و نه غربی» تبیین کردند. یکی از مهمترین آرمانهای انقلاب، استکبار ستیزی و خارج شدن از چنبره نظام سلطه بود و در این راه ملت ایران نه تنها توانست استقلال خود را به صورت کامل با حفظ هویت انقلابی حفظ کند، بلکه تبدیل به الگو و حامی بزرگ ملتهای آزادیخواه شد و امروز به رغم مشکلات و فشارهای فراوان قدرتهای بزرگ، ایران یکی از مستقلترین سیاستهای خارجی را در روابط بینالملل پیگیری میکند. سیاست خارجی ایران دوستی با کشورهای مستقل و آزادیخواه و مبارزه با سلطهگری است و این از اصول غیرقابل تغییر است. ایران اسلامی تلاش دارد با توسعه ارتباطات بینالمللی خود براساس آرمان ذکر شده، به توهم خود جهانانگاری نظام سلطه خط بطلان بکشد و امید است که همه کارگزاران و دولتمردان جمهوری اسلامی ایران چون گذشته این مسیر حقطلبی و عدالتخواهی را پیگیری نمایند.
در ادامه این بحث دومین قسمت را با عنوان "اصول و مبانی آرمانهای امام راحل و انقلاب اسلامی" تقدیم خوانندگان خواهیم کرد. منتظر ما باشید و ما را از نظرات سازنده خود بهرهمند فرمایید.
نویسنده: دکتر داود عامری