باور بفرمایید ما این برادر علی مطهری را دوست داریم البته به چشم برادری اما خودش گاهی حرفهایی میزند که پایش به ستون ما باز بشود.
به خاطر همین است که ما این همه اصرار داریم که مواضع آدم حکم ناموس آدم را دارد و هر کسی باید طوری مراقب مواضع خود باشد که با حرفهای نسنجیده به آن آسیبی وارد نشود.
علی آقای مطهری در تازهترین اظهارنظر خود گفته: مردم شش ماه دیگر مقاومت کنند و طاقت بیاورند تا وضعیت درست شود.
حالا ما از ایشان میپرسیم که قرار است بعد از شش ماه چه اتفاقی بیفتد؟ داماد ایشان قرار است معجزه کند؟ رابین هود میآید و همه ما را نجات میدهد؟ قرار است "آدام اسمیت" به ایران بیاید و مشکلات ما را حل کند؟ مرد عنکبوتی میآید؟ یعنی قرار است شش ماه بعد نمایندگان مجلس تلفظ کلمات خارجی را یاد بگیرند؟ یعنی دیگر در مجلس نمیخوابند؟ یعنی دیگر گلابی نمیخورند؟ شش ماه دیگر با شش سال دیگر چه فرقی دارد وقتی بعضیها توی خانه چند میلیاردی خود نشستهاند و مردم را به شش ماه دیگر حواله میدهند؟ راستی مگر فرقی هم دارد؟
پینوشت: راستش میخواستیم طنز بنویسیم اما قلم گریست و یهویی اینوری شد. فلذا در همین راستا یک طنز کوچی را بخوانید و بخندید.
مردی پیش فالگیر رفت و گفت: ده سال است که سرطان دارم. شغل و درآمد ندارم. یک پایم هم لنگ است و دستهایم هم حس ندارند. همسرم طلاق میخواهد. دخترم از خانه فرار کرده و پسرم معتاد شده است. میلیونها تومان بدهکارم و ده نفر هم حکم جلب سیارم را گرفتهاند.
فالگیر نگاهی به او میاندازد و میگوید: تا شش ماه دیگر وضعیتت همینطور است.
مرد با خوشحالی میپرسد یعنی بعد از شش ماه اوضاعم درست میشود؟
فالگیر میگوید: خیر آقا! فقط تا شش ماه دیگر به این بدبختی عادت میکنی.