میگویند جنگی جدید در حوزه آب و هوا به راه افتاده برای همین است که بارندگی کم، خشکسالی زیاد و البته زلزله بیش از اندازه شده است. میگویند ایران را با هارپ تهدید کردهاند و این هارپ است که باعث زلزله در اقصی نقاط کشور میشود، میگویند بدون اینکه بدانیم در نبردی جغرافیایی در مسیر نابودی قرار گرفتهایم. اما چقدر از این میگویندها میتواند واقعیت داشته باشد؟! اینها سوالهایی است که از پرفسور کردوانی جغرافیدان و دارنده مدال ملی و نشان عالی دانش در ایران است پرسیدهایم. مجسمه یاد بود او در گرمسار میدان انقلاب قرار گرفتهاست و پس از فوت استاد گنجی، لقب پدر جغرافیای ایران به وی اعطا شد. بخوانید ماحصل این گفت و گو را:
میگویند جنگی علیه ملت ایران در حوزه جغرافیا به راه افتاده است برای همین به سمت خشکسالی میرویم؟
ببینید خانم اگر قرار بر این حرفها باشد باید بگویم که هر روز از این حرفها و شایعات میشنوم اما واقعیت این است که خشکسالی در کشور ما به خاطر جنگ نیست بلکه خودمان داریم این کار را میکنیم. باید بگویم که وقتی در خانوادهای که پدر و مادر درست رفتار نمیکنند، انتظار نداشته نباشند بچهها خود را بهتر اداره کنند، حکایت برخی مسئولان است که اگر نباشند اوضاع کم آبی بهتر مدیریت میشود.
ریزگردها چطور آن هم جنگ نیست؟
کدام جنگ؟! ریزگرد و آلودگی و مشکلات دیگر منشاشان به قدری مشخص است که قابل اثبات است از کجا آمدهاند. اما با این سیاستها که طرح زوج و فرد را اجرایی کنند و یا مدرسهها را تعطیل میکنند کاری از پیش نمیرود. میتوانید از آنها بپرسید آیا با این طرحها که اجرا کردید تا کنون آلودگی کمتر شد؟! واقعا نشد برای اینکه چیزهای دیگری وجود دارد، وقتی اتوبوس قراضه است و ۲۰ تا ۵۰ برابر گوگرد تولید میکنند چون فرسوده است و احتراق کامل رخ نمیدهد چه جنگی؟!
شبها کامیونها هوا را آلوده میکنند و روزها اتوبوسها این کار را میکنند. از جنوب تا شمال ۸۰۰ متر اختلاف شیب است و شب تا صبح کامیونها که حتی برخی از آنها برای قبل از انقلاب هستند هر شب به آلودگی هوا مشغولاند؛ خودشان میدانند موتورسیکلت کاربراتوری عیبش چه است، اینها هست که آلودگی را تشدید میکند و در پی آن خشکسالی و گرمای هوا، خودمان میدانیم چه میکنیم. در گذشته اینطور نبود حداقل در برخی از شهرهای اینطور نبود.
تهران چطور..
تهران در سال ۱۳۲۴ و ۲۵ هوا مثل مه گرفتگی نبود و آلوده نبود. نمیدانم چرا متوجه نیستند که درخت و فضای سبز تاثیری در آلودگی هوای تهران ندارد و اتفاقا بیشتر هوا را آلوده میکند. درختانی که مثل چنار و عرعر هستند برگشان ریخته و چه تاثیری دارد چنار موقعی برای تهران خوب بود و حتی قبلا تهران اسمش چنارستان بود، آن موقع خوب بود و الان نه؛ درختها را باید درست کنند، فضای سبز را درست کنند.
واقعیت این است که تهران در حال نشست کردن است. کاشتن سرو برای تهران نیست، درخت توت برای شهردار اصفهان بود آوردند در تهران آن را توسعه میدهد چندبار گفتم توت برای بوستان است و در کشاورزی، درختی نیست که بتوان در شهر از آن بهره برد، کاشت این درخت در شهر اشتباه است، برگهایش میریزد و هوا را آلودگی میکند و فاضلاب را بهم میریزد.
اما خب ریزگردها پدیدهای قدیمی نیستند، آنها تازه به ایران راه یافتهاند؟
درست است که ما اصلا ریزگرد را نمیشناختیم گاهی گردبادها از اصفهان در دشت و در گرمسار توفان شدید ایجاد میکرد و خاک به هوا برمیخواست اما ریزگرد از ده سال پیش میشناسیم آنها به ۲۳ استان میروند، منشا همه ریزگردها خارجی نیست مثلا منشا ریزگرد خوزستان برای خارج است اما در برخی از استانها ریزگردها از داخل کشور خودمان بر میخیزد.
همین نمیتواند جنگ باشد؟
نه، چون ریزگردها جزو اولویتهای مسئولان نبوده، صنعت را توسعه دادند مانند کشورهای پیشرفته اما به روستاها نرسیدند و اولویت اول برای تامین آب، رسیدن آب به شهر برای شرب بود بر این اساس اینطور سد ساختند و آب را دادند به شهراولویت بعدی را هم صنعت گذاشتند و دست آخر گفتند اگر آبی ماند به کشاورز میدهیم بر این اساس تالابها خشک شدند، روستاییها به شهرهای بزرگ آمدند، آلودگی ایجاد شد، خاک کشاورزی ماند و ریزگرد شد و الان میگویند کشاورزها آب را هدر میدهند و میروند و چاهها را میبندند! مثل میناب به کارگر بدبخت فکر نمیکنند در چاه را بستند. در گرمسار چندین خانوار از یک چاه نان میخورند این چاه را میبندید فکر نمیکنید که آنها کجا بروند؟! در گذشته اینطور نبود چاه را اگر میبستند و مردم شکایت می کردند دادگستری اینطوری نبود چاه را باز میکرد الان دادگستری را هم با خود همراه ساختند. نمیآیند شیر کم مصرف و دوش کم مصرف را توسعه دهند برای خانهها در شهر، متاسفانه شهرداریها هم دائما میگویند تراکم را بیشتر کنیم چون هزنیه نداریم و سازمان آب میگوید تراکم بیشتر شود ایرادی ندارد چون برای اینها استفاده دارد ۴۰ انشعاب از یک طبقه پول میگیرد و فاضلاب را میخواهد وصل کند و از هر آپارتمانی چند میلیون میگیرند، بعد میگویند فاضلاب را به هم متصل کردیم فارغ از اینکه فاضلاب به جنوب شهر میرود و سبزیها آلوده میشود.
دیگر نقاط جهان چطور با کم آبی برخورد میکنند؟
استرالیا بدتر از ما سه چهار تا بیایان دارد اما میگویند نصف آب را بدهیم به شهر و نصف را به کشاورزها تا زمین احیا شود. اما اینجا حتی اگر بارندگی شود آب هدر میرود و تا زمانی که بارندگی نیست میگویند خشکسالی است و بارندگی می شود هشدار میدهد سیل میآید!!! آن وقت کشتار داریم و هدر رفت آب، نباید اینطور باشد در ارتفاعات تهران آب خیزداری باید در درهها سدهای کوچک ببندد و در درهها بند داشته باشند تا سیل راه نیافتد. با اب جمع شده میتوانند اول دشت کرج را تغذیه کنند نباید بگذارند آب هدر رود و آدم بکشد چرا وزارت نیرو از این آب برای کشاورزان تغذیه مصنوعی راه نمیاندازند؟ زمینی که روی آن کشت صورت نگیرد اینطوری میشود و ریزگرد از آن خارج میشود. اینها را نمیبینند بعد میگویند جنگ!
کدام جنگ؟
خارجیها دارند این کار را میکنند. اما ما میگوییم که برخی کشورها ابرها را بارور میکنند تا در ایران نبارد!!! این حرفها نیست و نمیشود.
خشکسالی و ریزگرد را قبول کردیم اما خب پس چرا باران نمیبارد؟
ببینید برای تغییر اقلیم است، کره زمین که گرم شده بر اثر آن مناطقی که آب کمتری داشتند بارندگی کمتر شده و آنجایی که بارندگی بیشتر بوده بیشتر شده ما در منطقهای با بارندگی کم بودیم و تا زمانی که کره زمین گرم است این بینظمیها وجود دارد، مثلا برف و بارانهای اتفاقی میآید در جاهایی که تا کنون نیامده و باعث رطوبت هوا میشود. در آسمان رودهای هوایی مثل کیسه آب مانده و شرایط که مهیا میشود، میریزد و سیل میشود. اینها ربطی به جنگ جغرافیایی ندارد.
زلزله چطور آیا واقعا هارپ عامل زلزلههای ایران است؟
ایران طوری است که حتی در دشتها هم گسل دارد، مثلا گسل بم در دشت است، باید بروند و بررسی کنند که روی گسل نسازند اما خانه را طوری میسازیم بدون ایمنی و بدون توجه به قناتها و مقاومسازی دیوارهای آن بعد میگوییم جنگ است. من میگویم وقتی زلزله میآید ابتدا در بافت روستایی اول قناتها را درست کنید بعد خانهها و چادر بزنند و کانکس آید چون زندگی از قنات درست میگردد، در بم به این ماجرا توجه نکردند بعد از زلزله دهها قنات خشک شد اما در زلزله سر پل ذهاب مردم شانس آوردند چون وضع آب خیلی بهتر شد و الان برخی از آبهای زیرزمینی شکسته شده و آب سر پل ذهاب آمده بالا، اگر میلیاردها تومان خرج میکردیم نمیتوانستیم اینقدر آب داشته باشیم در آن منطقه.
پس قویا بحث جنگ جغرافیایی را رد میکنید؟
بله اما مسئولان دوست دارند مردم همینها را باور کنند و کمکاری آنها به چشم نیاید. هر چه برای ما بوجود میآید بر اثر گرم شدن زمین و تغییر اقلیم است و البته بیتدبیری ما در انجام کارهایی برای مواجه شدن با تغییر اقلیم. باران سیل آسا و برای گرم شدن کره زمین است چندین کشور در محدوده هیمالیا و تبت و هندوکش هستند که در حال نابودی هستند در آنجا همیشه برف است، باران نمیآید و به آن قطب سوم میگویند. امریکا درست حرکت کرده است و بعد از گرم شدن کره زمین راه صحیح را رفته است و در حال احیای فرهنگ استفاده از آب است. آبی که برای رود کارون دارد میرود و روی آن سد درست کردند، در واقع هزینه ۵۰ درصد بودجه اعتباری کل کشور را دراین کارها خرج میکند و ۱۵ میلیارد تومان دارند خرج میکنند که به شهرها آب بدهد و با این سیاست همچنان روستاها خالی میشود، الان غذا مهم است امنیت غذایی و خودکفایی در غذا برای کشورها ضروری است اما با این روش امنیت غذایی به خطر میافتد. ضمن آنکه مهاجرت از روستا به شهر آسیبهای اجتماعی زیادی را نیز در بر خواهد داشت. ۲۰ سال دیگر آقای کلانتری میگوید دوباره باید آب کشاورزی را نصف کنیم و به دریاچه ارومیه بریزیم، آب کشاورزها را نصف کردند اما واقعیت این است که ارومیه هیچ وقت احیا نمیشود و رئیس سازمان محیط زیست میگوید برای احیای دریاچه از خارج قرض بگیریم و کارشناس از خارج بیاوریم اما واقعیت این است که هر چه هم آب در دریاچه بریزیم از زیر به زمین میرود و این کار آب شیرین را شور کردن است و فایده ندارد و مردم مهاجرت میکنند. آب اینطوری است و بدتر میشود.
چه کار باید کنیم؟ پس خیالمان راحت که جنگ نیست؟
کسی نمیگوید کشاورزی را در اولویت نخست بگذاریم اما به آب کشاورزی اهمیت بیشتری بدهند و حداقل سهم آن را یک سوم کنند. فقط میتوان گفت خدانکند ۵۰ سال دیگر در تهران کسی وجود داشته باشد، بچههای آینده بدبخت هستند. جنگ خارجیای نیست اما برخی مسئولان خودشان کارهای میکنند که از جنگ جغرافیایی بدتر میشود.
گفتوگو: مائده شیرپور- قاسم غفوری