روزی که انقلاب با صدای رسایی که از هنجره میلیونها مرد و زن فریاد میشد ابراز وجود کرد، روزی که نیروهای مزدور شاه با دستور غربیها آتش را روی مردم انقلابیگشودند بسیاری از بدنه ارتش ایران غنچههای امید را از دستان مردان انقلابی گرفته و در تفنگهایشان گذاشته و با مردم همصدا شدند. روزی که امام بعد از سالها تبعید به وطن بازگشت باز هم این نیروهای خدوم ارتش فرزندان ملت بودند که لباس رژیم منحوس پهلوی را از تن درآورده و به صف انقلابیون پیوسته و به منزل امام رفتند، اما با همه این تفاسیر بسیاری از نفوذیها و یا کجفهمها بارها و بارها در صحن علنی مجلس سخنرانی و درخواست برای انحلال ارتش داشتند و تلاش میکردند تا نیروهای انقلابی را از انقلاب ناامید کنند تا صدام که خیال حمله به انقلاب را داشت کارش را راحتتر پیش ببرد، اما درایت حضرت امام و انقلابیها نگذاشت که مزدوران، کجخیالان و جاسوسان، ارتش را منحل کنند، بیانیه امام در ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ به قدری صریح و روشن بود که به هیچ فتنهگری اجازه ابراز وجود برای انحلال نیروهای ارتش را نداد، تا امروز ارتش را در همان لباس خدمت در اقصی نقاط کشور و در بحرانها و حوادث حاضر ببینیم و خداراشکر کنیم که عدهای که امروز هم هستند و گذشتهشان را فراموش کردند و حالا به نیروهای خدوم سپاهی وقت و بیوقت میتازند، نتوانستند ارتش را منحل کنند.
اما حالا در دهه پنجم انقلاب اسلامی هنوز هم یاد و خاطره روزهای حماسه و ایثار مشت و سنگ گلوله در خاطرهها زنده است. هنوز هم بوی دود باروت و قطرات پاک خون انقلابیون به روی سنگفرش خیابانها و فریادهای مرگ بر شاه و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی و در بهار آزادی جای شهدا خالی ملموس است و نیروهای خدوم ارتش با همان جدیت پیگیر کار مردم هستند و در کنار مردم با دستور مستقیم فرمانده کل قوا حاضر میشوند. از همان زمان که ارتش با هدایت رهبر و اطاعت از فرامین و دستورات معظمله توانست در کنار سایر نیروهای انقلاب قرار گیرد خدمات بسیاری را به انقلاب ارائه داده است که میتوان نمونههایی از آنها را به بهانه روز ارتش مرور کرد:
امام خمینی و ارتش
یکی دیگر از عوامل نارضایتی در ارتش که در ۱۹ بهمن ۵۷ تیر خلاص را به رژیم شاه شلیک کرد مسئله همافران نیروی هوایی بود. همافران افراد دیپلمهای بودند که از سالها پیش به منظور تشکیل کادر فنی پیشرفته برای نیروی هوایی با شرایطی خاص و حقوق و مزایای قابل توجه و مکفی در نیروی هوایی پذیرفته شده بودند، ولی برابر مقررات استخدام نمیبایست به درجه افسری نائل گردند، همهی این عوامل و سایر عوامل دیگر دست در دست یکدیگر نهاده تا مانند دانههای تسبیح به دست توانگر امام راحل به رشته تحریر درآمده و در نهایت پایه حکومت ظلم و ستم را در هم فرو ریخت.
ممانعت از کودتای نظامی
شاید مهمترین آزمون ارتش در خنثی کردن کودتایی بود که نیروهای طاغوت به راه انداختند، نکته مهم این بود که واکنش سربازان نسبت حرکتهای مردم انقلابی مردم غالباً مثبت بود و سربازان از این اقدام مردم استقبال میکردند حتی در مواردی سربازان و درجهداران و افسران جزء، اقدام به حذف فیزیکی مأموران شهربانی یا فرماندهان نظامی میکردند، نمونه بارز این کار در ۲۶ دیماه ۵۷ در جهرم رخ داد که یک سرباز وظیفه رئیس شهربانی را به هلاکت رساند. در روز ۳۰ دیماه سال ۵۷ گروهی متشکل از ۱۰۰۰ افسر درجه دار پایگاه هوایی بندر عباس راهپیمایی در محوطه پایگاه با همافران پایگاههای شاهرخی (همدان) و وحدتی (دزفول) که از یک هفته پیش اعتصاب غذا کرده بودند با جنبش ملت ایران اعلام همبستگی کردند. نکته مهم در قطعنامه این راهپیمایی مخالفت با هر نوع کودتا و اقدامی مشابه بر ضد انقلاب بود. اما آزمون سخت ارتش در خنثیسازی کودتایی به نام عملیات نقاب بود که در سال نخست انقلاب رخ داد، در ۱۸ تیرماه ۱۳۵۹ پایگاه هوایی شاهرخی (حر) در شهر کبودراهنگ استان همدان مرکز فرماندهی کودتایی بود که با هوشیاری ارتش انقلاب ناکام ماند. هدف کودتا حمله هوایی به منزل امام خمینی(ره) در تهران و از بین بردن ایشان و سپس حمله به برج مراقبت فرودگاه مهرآباد ذکر میشود و سپس شکسته شدن دیوار صوتی توسط هواپیماهای در دستان کودتاگران که برتری نظامی آنها را به رخ مردم بکشد. همچنین قرار بود ساختمان مجلس و مراکز رادیو و تلویزیون تسخیر و بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی بازداشت شوند اما ارتش در نخستین آزمون با کشف و برخورد با این خائنان داخلی که با هدایت غربیها نقشه کشیده بودند تا انقلاب را منحرف کنند، خود را در دل انقلابیون بیش از پیش جا کرد.
۴۸ هزار شهید در جنگ تحمیلی
نیروهای ارتش در گام بعدی خدمت به رمدم و انقلاب در هشت سال جنگ تحمیلی با تمام توان مقابل نیروهای بعثی قرار گرفته و در این مسیر ۴۸ هزار شهید را تقدیم انقلاب کردند و با بیش از هزاران جانباز نشان دادند که در خدمترسانی و فداکاری به ملت و آرمانهای انقلاب آمادهاند و منتظر فرمان رهبری.
آزمون موفق ارتش در مرصاد
عملیات مرصاد نبردی بود میان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در اواخر جنگ ایران و عراق، در سال ۱۳۶۷ درگرفت. پس از چند روز درگیری در نهایت نیروهای ارتش ایران پیروز شدند و عملیاتی که توسط سازمان مجاهدین خلق طرحریزی و اجرا شده بود عملاً با شکست روبهرو شد و تعداد زیادی از نیروهای مهاجم که نام عملیات خود را فروغ جاویدان گذاشته بودند، در نبرد کشته شدند.
قابل توجه است که عمدتاً فرماندهان سازمان در عملیات «فروغ» از ردههای بالای تشکیلاتی بودند که نظامی نبودند و بعضاً اصول اولیه فرماندهی یک عملیات نظامی را نمیدانستند. کلیه نیروهای سازمان، اعم از کادر و عضو و هوادار، به استثنای تعدادی که هدایت و پشتیبانی را به عهده داشتند که در این عملیات شرکت کردند، مجموعاً در حدود ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر برآورد شدهاند، که در حدود ۲۵ درصد از آنان را زنان و دختران تشکیل میدادند.
شهید علی صیادشیرازی فرمانده عملیات مرصاد، شب پیش از عملیات را اینگونه مطرح میکند: «شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون، به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم. چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خودروهایی که در انتظار جابه جایی بودند مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود. بر این اساس با یک فروند هلیکوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاههای تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم، نیمه شب چهارم تیرماه بود و تا ساعت یک و نیم نتوانستیم ماهیت دشمن را بدست آوریم که چه کسی است همین طور در حال پیشروی است... ساعت ۵ به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان تأکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است چارهای نداریم هلیکوپترهای کبری باید آماده باشند. یک تیم ارتش آماده شد ابتدا خودم با یک هلیکوپتر ۲۱۴ برای شناسایی دقیق و هماهنگی به سمت مواضع حرکت کردم و به این ترتیب اولین عملیات را علیه نیروهای مهاجم و منافق آغاز کردیم.»
صیاد شیرازی آن زمان فرماندهی هوانیروز را به عهده گرفت و با بمباران ماشینهای آنها، موقتاً آنها را متوقف کرد و ستونهای آنها را به آتش کشید. در درگیری تنگه مرصاد مجاهدین با دادن ۱۵۰۰ کشته زمینگیر شدند و از همانجا تصمیم به فرار گرفتند. مشکلی که رزمندگان با آن مواجه بودند تعقیب مهاجمان بود. آنان با قرار دادن نیروهای انتحاری در گردنههای مختلف، مقاومت جدی از خود نشان میدادند تا سایر نیروها موفق به فرار به خاک عراق شوند. این جنگ و گریز تا پل ماهی در نزدیکی سرپل ذهاب ادامه یافت ولی اعضای سازمان با انفجار پل ماهی مانع ادامه تعقیبشان شدند. و بدینگونه ارتش و بعد از آن نیروهای مقاومت مردمی توانستند این حمله را نیز خنثی کنند و به انقلاب خدوم بمانند.
مبارزه با داعش
وقتی داعش به ۴۰ کیلومتری مرزهای ایران از سمت عراق نزدیک شده بود این نیروهای ارتش بود که با بمباران کردن مواضع تروریستها مانع از پیشروی آنها و نزدیک شدن به حریم امن جمهوری اسلامی ایران شدند، وقتی تروریستها در مجلس عملیات کوری را رقم زدند ارتش در کنار سپاه از پس آنها بر آمد و حریم امنمان را مجددا ایجاد کرد تا هیچ تروریستی حتی جرات عملیات کور را به خود ندهد. اما به جز این باید نوشت که ارتش در سیل و بلایای طبیعی و زلزله هم همیشه پیشتاز کمک به مردم بوده و جزء اولین گروههایی بود که به داد مردم مصیبتزده میرسید و تاکنون خدماتی انکارناپذیر را ارائه داده است.
نویسنده: مائده شیرپور