روز دوشنبه رهبر معظم انقلاب از رعایت نشدن خطوط قرمزی که برای مذاکره با امریکا تعیین کرده بودند گفتند و یادآور شدند: «برجام نمونه واضح نتیجه مذاکره با امریکا است که البته برخی خطوط قرمز تعیین شده در آن رعایت نشد. تازه بنده سختگیری میکردم - که البتّه همهی خطوط قرمزی که ما معیّن کرده بودیم رعایت نشد.» همین مساله نمونه بارز مسئولیت تیمی است که برای مذاکره رفته بود، حالا تیم مذاکرهکننده و آنهایی که بدون توجه به خط قرمز تعیین شده معاهدهای را امضا کردند که نتایج آن برای ملت «خسارت محض» بود باید پاسخگوی افکار عمومی باشند.
اما متاسفانه تیم هستهای و سیاستگذاران آنها در بسیاری از سخنرانیها و صحبتهایی که در رسانهها داشتند با فرار رو به جلو به جای پاسخگویی به افکار عمومی اجازه رهبری برای مذاکره را برجسته کرده و به نوعی رهبری را نیز در نتیجه به دست آمده شریک کردند، بدون آنکه بیان کنند خط قرمزهای رهبری رعایت نشده است. هر چند که از صحبتهای رهبری در فواصل مختلف میتوانستیم استنباط کنیم که موارد متذکر شده به تیم هستهای و دولت در جریان مذاکرات کمتر رعایت شده است، مانند توصیهای که ایشان به انجام گام به گام تعهدات و رفع کامل تحریمها در لحظه انجام تعهدات داشتند، اما حالا که رهبری علنا از رعایت نشدن خطقرمزهای خود در جریان مذاکرات با امریکا و برجام صراحتا گفتهاند لازم است آنهایی که مدام تحلیلها را به سمت اجازه ایشان سوق میدادند از مردم و مسئولان منتقد عذرخواهی کنند و درصدد جبران اشتباه و قصور صورت گرفته برآیند.
درست است که رهبری تیم هستهای را امین دانسته و خیانت این تیم را منتفی میداند اما دلیل نمیشود که قائل به قصور سیاستگذاران مذاکرات نشده و این ماجرا را نیز نادیده بگیرند. مردم ولایتمدار نیز که در راستای خط مشی که از سوی رهبری تعیین میشود حرکت میکنند مسلما با این تفاسیر نمیخواهند تندتر و یا کندتر از پیشوای خود حرکت کنند. بر همین اساس نمیگویند سیاستگذاران و تیم هستهای خائن هستند و باید مجازات شوند، در عین حال نمیخواهند چشمانشان را بر روی اشتباهات و قصورها نیز بسته و همه چیز را خوب دیده و به گردن دیگران و خارجیها بیاندازند و منتظرند تا تیم هستهای و در راس آن سیاستگذاران با عذرخواهی به دلیل گوش ندادن به فرامین رهبری در مسیر انعقاد برجام، مسیری را برای پیگیری مطالبات به حق مردم معرفی کرده و در مسیر مطالبهگری بیشترین توان را به خرج دهند تا قبل از عبرت شدن برای تاریخ اشتباهات خود را حبران کنند.
هر چند که تیم هستهای همین مسیری که برگزیدهاند برای تاریخ مذاکرات جمهوری اسلامی عبرتی قابل تامل خواهد شد اما این تیم میتواند در کنار اشتباهاتی که انجام داده با پاتک زدن به دشمن مسیر میانبری را برای جبران خسارت ایجاد کرده، پیدا کند. اینکه مسئولان هستهای و دولت چقدر در مسیر احیای اشتباهات خود تلاش کرده و چقدر به این گفته باور دارند که اگر خطقرمزهایی که رهبری تعیین کردند رعایت میشد چنین خسارتی به بار نمیآمد، قطعا در مسیر پیگیری حقوق ملت تاثیرگذار خواهد بود.
هر چند که در وهله دوم لازم است تذکر دهیم که شاید در گامهای اولیه جبران برجام، لازم است که این مسئولان از یکجانبهگرایی و حزبینگری که آفت مسیر پیگیری مطالبات ملی است دست برداشته و به جای احیای حزب متبوعشان و فکر آبروی در خطر همفکرهای غربگرایشان به فکر منافع ملی بوده و در مسیر تلاش برای احیای منافع ملی از هیچ اقدامی حتی اقدامی که در خلاف جهت حزب مطبوعشان است دریغ نکنند. چراکه آنها امروز در جایگاه ملی قرار گرفتند و باید حافظ منافع جمهوری اسلامی باشند نه حافظ منافع حزب و دسته خود.
در نهایت لازم به یادآوری است که مردم در جمهوری اسلامی هر چند در قبال خطاهای مسئولان خود زود گذشت هستند اما آنهایی که بر خطای خود اصرار کنند و با لجبازی بخواهند مسیر غلط خود را مکررا ادامه داده و پیشنهاد مجدد برای اشتباهات دهند و با فشار کار خود را پیش برند را بدجور مجازات خواهند کرد. همانطور که تاریخ گواهی میدهد که مردم قصورکنندگان تا حدی میبخشند که ضمن اعتراف به اشتباهاتشان نخواهند قصور خود را بر ملت تحمیل کرده و خسارت بیشتری به منافع عمومی بزنند. بر همین اساس است که پیشنهاد مشخص ما به آنهایی که با وجود تلاشهای شبانهروزی نتایج دلخواه را به دلیل نادیده گرفتن خطوط قرمز رهبری به دست نیاوردند این است که ضمن عذرخواهی از مردم که پشتوانه اصلی نظام هستند، با تلاش مجاهدانه و کار جهادی به پیگیری مطالبات مردم از مسیر درست و با فاصله از مسیر اشتباه قبلی پرداخت.
در ادامه هم لازم به یادآوری است که نه لازم است حزب رقیب از اشتباه رخ داده پتکی بسازد برای زدن به سر حزب رقیب و نه لازم است حزب روی کار برای حفظ آبروی خود مدام بگم، بگم راه انداخته و تلاش کند که ناکامیها و اشتباهات خود را گردن منتقدان بیاندازد، واقعیت این است که اگر برای هر دو جناح جمهوری اسلامی و منافع ملی اهمیت دارد باید هر دو در کنار هم خلاء ایجاد شده و اهمال صورت گرفته را پر کرده و در مسیر جبران اشتباه به یکدیگر کمک کنند تا در نهایت کشور با پیشرفت رو به رو شده و رضایت مردم از حکومت و انقلاب بیشتر شود و دشمنان از دستیابی به حاصل دسترنج مردم دورتر بمانند.
این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که مسئولان هستهای بدانند که با همه اهمالی که صورت گرفته است مردم هنوز برای تغییر مسیرشان پشت آنها خواهند ایستاد و آنها را در جهت دست یافتن به منافع عمومی یاری کرده و دست از حمایت برنخواهند داشت چرا که اعتقاد دارند زحمات تیم هستهای مخلصانه بوده و اگر اشتباهات جبران شود میتواند راهگشا باشد.
نویسنده: سوشیانت آسمانی