اگر چه خیلی زودتر از آنکه به نظر میرسید رادیوتلویزیون ملی ایران که روزگاری قسمت عمدهای از سیمایش به ثابت پاسال یعنی آن یهودای سرگردان چند ملیتی تعلق داشت تا تمام سالهای دهه سی و چهل را یک تنه بتازد و هر آنچه میتواند برای حذف ارزشهای اسلامی در سور صهیونیست بدمد، تفالههای خود را به حکومت وقت سپرد در حالی که فونداسیون اصلی آن بر محور غربگرایی استوارشده اما از همین تریبون بود که عصر روز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ صدای آزادی بلند شد و گویندهای از نسل جدید و سربازان انقلاب اسلامی که در سال ۴۲ امام خمینی اطفال در گهوارهها را به آن تمثیل نمودند، به گوش آحاد جامعه رسید تا بدانند «این صدای انقلاب اسلامی ایران است».
رادیوتلویزیون ملی ایران از همان دقایق اول با تغییر نام به صداوسیما مسیر تازهای را برگزید و همه تابوی گذشته خود را که بیشتر به بتهای قبل از اسلام شباهت داشت شکست و شاکله تازهای به خود گرفت.
روند تغییر مسیر رسانه ملی در آغاز با سرعتی غیر قابل تصور و در پناه بعضی مدیریتهای متعهد توانست قبل از همه ارگانها و نهادهای بجا مانده از رژیم پهلوی راه خود را یافته و در آن مسیر قرار گیرد اما چالشها در این زمینه با تغییرات در دولتها همچنان ادامه داشت تا فرصت پیدا نکند مسیر به دست آمده را تثبیت نموده و اجازه ندهد تا بعضی سلایق شخصی در آن نفوذ کرده و نوستالژیها به فراموشی سپرده شوند و یا موفقیتهای کشور زیر نظر باشد.
این سالها اگر چه برای جامعه با تنشهای تازهای روبروست که حاصل شیطنت دشمنان آن است، اما نتوانسته به قدر کافی تغییرات قابل ملاحظهای در مسیر رسانه ملی همسو با دیگر حوادث داشته باشد.
شاید خبر رسانی بعضی حوادث غیر مترقبه از جریان سیل بیسابقه در آغازین روزهای سال یکی از تواناییهای آن به حساب میآید اما با وجود معضلات مالی که این اتفاق بزرگ برای خزانه دولت دارد ضروری به نظر نمیرسید تا جشنوارهای پرهزینه برای سالگرد تأسیس رادیو برگزار شود در حالی که موارد متعددی در اجرای آن نادیده گرفته شده است!
بعضی از کسانی که همه دوران توانایی خود را در این مجموعه ارتباط جمعی سپری کردهاند معتقدند صدا و سیما پس از چهل سال و تغییر حداقل دو نسل در نیروهای آن اما بازهم پیدا میشوند کسانی که میتوانند از طریق زیرآبهای جام جم خود را به جایگاهی هر چند پایین رسانده و جفاهایی را که از قبل رایج بوده در حق میراث بجا مانده و ارزشمند که با سرمایه بیتالمال به این درجات عالی رسیدهاند روا داشته و آنها را کنار بگذارند و به حواشی بسپارند و حتی در فرصتهای مناسب و زمانهایی که فرصت تکریم است، از یاد بروند، هرچند معدودی در قید حیات باشند!
این روزها علیرغم تنگناهای اقتصادی که در دامنه دولت به وضوح دیده میشود به بهانه چهاردهمین جشنواره رادیو و ششمین اجلاس جهانی صدا و همچنین هفتاد و نهمین سالگرد تأسیس رادیو جشنی پرهزینه و بزرگ ارمغان اردیبهشت در سالن همایشهای صدا و سیما برپا میشود که اثری از ماندگاران آن از جمله استاد فرهیخته حسین غزالی اولین گوینده و مجری رادیو که لقب آن صدای جادویی را به خود اختصاص داده و سالها و روزهای پر مشقت مرز نودسالگی را بر تختهای بیمارستانی شهر اصفهان میگذراند در این مراسم پرشکوه که قطعاً سهم کوچکی از آن به او و امثال او اختصاص دارد نیست در حالی که هدف و فلسفه اصلی برگزاری این یادمانهای فرهنگی تکریم کسانی است که در ایجاد آن نقشی پررنگ داشتهاند و قطعاً این تقصیر به عهده مدیریت صداوسیمای مرکز اصفهان است که سهمی در این باره داشته و دین رسانه ملی را ادا ننموده است.
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت