حال و هوای این روزهای برخی را اگر با آن حال و هوای انقلابی و آرمانی مقایسه کنی و بخواهی سطر به سطرشان را کنار هم بگذاری به نکات عجیبی میرسی، عدهای را امروز میبینی که حاضر نیستند روی پرچم فلان کشور پا بگذارند و پایشان را روی نرده میگذارند و بالا میروند تا پرچم امریکا لگد نشود اما در روزهای انقلاب خودشان مقالههای تند و تیزی را چاپ کردهاند درباره اخراج امریکا از ایران؟!
به بهانه ۱۳ آبان و پشیمانی برخی از تسخیرکنندگان سفارت میتوان اینطور سخنان را چند مدل تفسیر کرد. فرض نخست این است که بپذیریم که آنها در سالهای اولیه انقلاب دچار هیجانات شده و اشتباه کردند که اگر چنین است که باید بپذیریم که این خطا و تغییر رفتار تقریبا ۱۸۰ درجهای باز هم میتواند شکل گیرد. نکته مهمتر و بااهمیتتر این است که تغییرات رفتار آقایان درست در جهت خواست روشنفکری دوره خود صورت گرفته است! اگر اینطور است که شاید باید بپذیریم که نامش را نان به نرخ روزخوری گذاشت و این را باید اینطور تفسیر کرد که با خواست روز هماهنگ شده است و اگر چنین باشد باید منتظر ظهور برخی پشتیبانان برخی مکاتب شکست خورده با پیدا شدن طرفدار برایشان باشیم! شاید باید خود را آماده کنیم که عدهای طرفدار گروه وهابیت و منافقین هم ظهور کنند!
اما نکته با اهمیت تر از آن دو موارد پر اهمیت بالا این است که اینگونه رفتارها را رفتارهای منافقانه دیده و بپذیریم که افراد از ابتدا چنین ماهیت امروزی داشتند و تظاهر به رفتارهایی داشتند که در انقلاب خریدار داشته و باعث پیشرفتشان میشده، این نیز به شدت خطرناک است چراکه هم عمل بدون اعتقاد که همان نان خوردن به نرخ روز است عملی خلاف آموزههای دینی و انسانی است و هم رفتار دوگانه و منافقانه میتواند جامعه را به انحراف ببرد.
بر همین اساس است که یکبار پروندهای را در شرایط اتفاقات ۱۳ آبان مرور کردیم تا بیش از گذشته دنبال علت تغییرات چند صد درجهای آقایان را گرفته و سوال پیچشان کنیم که چه شد که فاصلهای به عمق یک دره با مسیر انقلاب در طول زمان برای برخی به وجود آمده است؟! تا هم از اشاعه چنین تفکرات و رفتارها جلوگیری به عمل آید و هم از تظاهرات ظاهری افراد برای قضاوت کردنشان کاسته و به قضاوت عادلانه از روی رفتار و تفاوت دیدگاهها در بزنگاههای تاریخ بیشتر اهمیت دهیم. شاید وقتش است که از تسخیرکنندگان سفارت بپرسیم از چه چیزی پشیمانید؟!
بپرسیم چرا این روزها از اقدامی که به گفته خودشان مورد تایید امام خمینی(ره) بوده و از آن با عنوان انقلاب دوم یاد کردهاند حالا پشیمان شدهاند؟ آن روزها خیلی تلاش کردند که نظر امام را جلب کنند، حالا که سالهایی از آن روزها گذشته و نظر امام هم صراحتا جلب شده است، چرا تلاش میشود که اینطور جلوه داده شود که مقابله با امریکا برایمان بدبختی به ارمغان آورده است.
نویسنده: سوشیانت آسمانی