بخشهایی از کنوانسیونهای اف.ای.تی.اف از سوی ایران در حال اجرا است، در حالی که در طول بیش از ۲ سال اجرای آن مجلس آنها را تصویب نکرده و شورای نگهبان نیز تأیید نکرده است.
مجلس شورای اسلامی دو کنوانسیون پالرمو و سی.اف.تی را تصویب کرده اما نتوانسته از تأیید شورای نگهبان نیز بگذرد. دولت آن را غیر قانونی امضا و بخشهای از آن را اجرا کرده است.
شورای نگهبان در بررسیهای خود اصلاحات اساسی را در دو کنوانسیون خواستار شده بود که البته شدنی هم نیست، شورای نگهبان سرانجام آنها را رد کرد و مجلس نیز دو کنوانسیون پالرمو و سی.اف.تی را به مجمع تشخیص مصلحت فرستاد.
دولت اصرار بر تصویب این دو کنوانسیون در مجمع تشخیص مصلحت دارد، منطقی قوی هم برای اصرار خود ارائه نمیدهد، تنها منطقی که مطرح میکند این است که پیوستن به اف.ای.تی.اف و اجرای کنوانسیونهای آن را برای حل مشکلات اقتصادی مفید میداند.
استدلال ارائه شده از سوی دولتمردان منطقی نیست چرا که رئیس گروه اقدام مالی (اف.ای.تی.اف) که یک آمریکایی است، ایران را کشوری حامی تروریسم معرفی کرده است!
رئیس گروه اقدام مالی صراحتاً گفته ایران تروریست است و از تروریستها حمایت میکند.
چنین موضع تندی علیه جمهوری اسلامی ایران در سازمان اف.ای.تی.اف نوید آن را میدهد با ورود رسمی ایران به این سازمان، اقدامات علیه کشورمان نه تنها آغاز بلکه شدت هم میگیرد.
با توجه به این که توافق هستهای نتوانست دستاوردی برای ایران داشته باشد و حتی مشکل ساز هم شده است، اصرار بر پیوستن به اف.ای.تی.اف نمی تواند موضوعیت داشته باشد.
مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی سی.اف.تی و پالرمو است، در چند جلسه گذشته رأی گیری برای این دو کنوانسیون انجام نشده است. مخالفین این دو کنوانسیون بیشتر از موافقین آن هستند.
در جلسه آخر نیز مجمع مصلحت اندیشی کرد و در باره پالرمو و سی.اف.تی نظر نداد، چرا که میداند تأثیر روانی نظر مجمع بر اقتصادی دیده خواهد شد، آن هم در آستانه عید نوروز.
هر چند تأثیر مستقیم مدیریت دولت بر اقتصاد کشور است که باعث به وجود آمدن مشکلات اقتصادی شده اما با این وجود، اصرار بر پیوستن ایران به اف.ای.تی.اف را نباید خارج از مدیریت اقتصادی دانست.
ظریف وزیر خارجه از مجمع تشخیص خواسته است برای حل مشکلات اقتصادی لوایح مربوط به افای تی را تأیید کند.
آقای ظریف پیش از این در مجلس شورای اسلامی گفته بود نه من و نه آقای رئیس جمهور هیچ تضمینی نمی دهیم که اگر به اف.ای.تی.اف پیوستیم مشکلات اقتصادی حل میشود. وزیر خارجه گفته بود اما میتواند تضمین بدهد که در صورت پیوستن بهانه از دست آمریکا گرفته میشود.
آقای ظریف چندی پیش در دانشگاه تهران در سخنانی پیش از استعفا گفته بود، «نگوییم مردم ۴۰ سال مقاومت کردند باز هم میکنند؛ پس ما چکارهایم؟ به عنوان کارگزار مردم وظیفه داریم فشار را از دوش مردم برداریم. برجام شکست راهبردی برای آمریکا بود. «مردم به ما رای دادهاند تا فشارها را بر آنها کم کنیم... ما وظیفه داریم به عنوان کارگزاران مردم، فشار را کم کنم... همانگونه که نمیتوانیم پشت پرده توطئههای امپریالیسم قایم بشویم و ناکارآمدی خودمان را به گردن آنها بیندازیم، پشت سر مقاومت مردم هم نمیتوانیم قایم بشویم...»
اگر چنین است که آقای ظریف میگوید، پس چرا اصرار بر پیوستن به اف.ای.تی.اف وجود دارد، یا چرا اصرار بر مذاکره با آمریکا از سوی او و دولت تدبیر و امید وجود داشت و سرانجام به توافقی رسید که نه تنها فشار را کم نکرد بلکه بر فشارها افزود.
اکنون نیز چه تضمینی میتوانند بدهند برای این که اگر به اف.ای.تی.اف پیوستیم و کنوانسیونهای آن را اجرا کردیم فشار اقتصادی مردم کاسته میشود؟
آقای ظریف اگر اعتقاد به ناکارآمدی دارد که باعث مشکلات اقتصادی شده است، پس اصرار به پیوستن و پذیرفتن قوانینی که باعث تضعیف جمهوری اسلامی ایران میشود، برای چیست؟!
توافق هستهای ایران را تضعیف کرد و کنوانسیونهای پالرمو و سی.اف.تی نیز مرحله دیگری از تضعیف ایران را اجرایی میکند.
به نظر میرسد هنوز برجام درس عبرت برای برخی کارگزاران نشده است، اروپا برای همکاری با ایران سه شرط گذاشته است، موشکی، منطقهای و به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل، برای اجرای اینستکس نیز پیوستن ایران به اف.ای.تی.اف را شرط کرده است، با این شروط آیا برجام نباید درس عبرت برای همگان باشد؟
نویسنده: محمد صفری