در حالی که مواضع انقلابی و مطالبهگرانه رئیسجمهور در اتریش درباره هشدار به جهان درخصوص صادرات نفت ایران نقل محافل بود و همه را به وجد آورده بود و پس از آن روحانی در دیدار با سفرا گفت که تنها تنگه هرمز نیست که در صورت محدودیت صادرات نفت از سوی ایران بسته میشود و جمهوری اسلامی تنگههای بیشتری دارد، باز هم از این لحن مسرور شدیم و ملتی را پشت رئیسجمهوری که بعد از دیپلماسی به سراغ مطالبهگری به زبان انقلابی رفته بود دیدیم اما از لحن سهشنبه عصر او در مقابل سفیر انگلیس دوباره یاد نرمش بیش از اندازه افتادیم
همان نرمشی که تعلیق داوطلبانه و اجرای خودخواسته پروتکل الحاقی را برایمان به ارمغان آورد که در انتها ما را تا ذیل فصل هفت منشور ملل متحد پیش برد و در برابر افکار عمومی جهان ناکام جلوه داد. همان نرمشی که بتن شد و در راکتور اراک ریخت تا بدون هیچ گامی از سوی طرف مقابل تعهدات برجامی یکی بعد از دیگری به گواه آژانس انرژی اتمی انجام شود و به سادگی این موافقتنامه که قطعنامه سازمان ملل را به عنوان ضمانت اجرایی داشت! توسط ترامپ لغو شود!!! انگار در یک لحظه صاعقهای فرود آمد و یادمان انداخت که مقام معظم رهبری چه نرمشی را در مقابل دشمن توصیه کردند و حتی با بازی کشتی مثال زدند!!! یادمان افتاد که قرار بود تنها در جایی نرمش کنیم که بتوانیم حریف را با این نرمش ضربه فنی کنیم، نه اینکه نرمشی به خرج دهیم که خودمان را در آستانه ضربه فنی قرار دهد.
اما مگر رئیسجمهوری چه گفت؟! باید بگوییم که روحانی در دیدار با سفیر انگلیس که برای تقدیم استوارنامه آمده بود، ملاقاتها و مذاکرات مسوولان دو کشور در مسائل دوجانبه و بینالمللی را سازنده توصیف کرد و افزود: «امروز در مقطع تاریخی بسیار مهمی در رابطه با برجام قرار داریم و بیان شفاف موضع اروپا نسبت به اقداماتی که باید برای جبران خروج غیرقانونی آمریکا از برجام انجام دهد، برای ملت ایران بسیار حائز اهمیت است.جمهوری اسلامی ایران هرگز به دنبال تنش در منطقه نبوده و نمیخواهد مشکلی در آبراههای جهانی ایجاد شود، اما هیچگاه از حق خود در صادرات نفت نیز، به راحتی نمیگذرد.»
سخنان رئیسجمهور درباره تعاملات دو جانبه و بینالمللی با انگلیس آن هم در زمانی که جانسون وزیر خارجه انگلیس بعد از خروج غیرقانونی امریکا از برجام به جای حمایت از جمهوری اسلامی بلافاصله پشت ماکرون قرار گرفت و خواستار تغییر رفتار جمهوری اسلامی و مذاکره موشکی شد!! قابل تامل است، خصوصا اینکه انگلستان در حوزه اقتصادی هم در مسیری که امریکا قرار داشت گام گذاشت و حتی بانکهای انگلیسی تحریمها را پیش از دیگر کشورهای اروپایی برگرداند و انقدر مواضع انگلیس با امریکا همراستا بود که ترامپ رسنا مسیر دو کشور در مقابله با ایران را یکسان توصیف کرد! آن وقت رئیسجمهور در دیدار با سفیر به جای گلایه گذاری و مطالبه گری و خواستار تغییر رفتار شدن!! از مراودات دو جانبهای میگوید که عملا وجود خارجی ندارد.
هر چند که در ادامه روحانی با انتقاد از عدم اجرای کامل برجام در بخشهای تجاری و اقتصادی و روابط بانکی از سوی برخی از اعضا، اظهار کرد که «جمهوری اسلامی ایران همواره برای توسعه مناسبات و حسن رابطه با کشورهای اروپایی آماده است و اکنون پس از خروج غیرقانونی آمریکا از برجام، در فرصت محدود باقیمانده توپ در زمین اروپا قرار دارد.» اما این سخنان در کنار اشاره به باز بودن آبراههای بینالمللی آن هم در مقابل سفیر کشوری که رسما از تحریمهای جمهوری اسلامی و تحریمهای نفتی حمایت کرده و حتی مراودات بانکی را انجام نمی دهد باعث میشود که مردم نگران عبرت نگرفتن از نرمشهایی بشوند که درست و به جا رخ نداده است.
آقای روحانی خوشبختانه تجارب بسیاری در ناکام ماندن نرمشهای غیر موجه در مقابل دشمنان داشتند، از بستن قرارداد ۵۹۸ تا تعلیق داوطلبانه فعالیتهای هستهای در سال۸۲، انجام داوطلبانه پروتکل الحاقی تا موارد اینچنینی تجاربی که انتظار داشتیم که در ادامه در مناسبات بینالمللی بسیار به کار آید و به نوعی عبرتی شود برای انجام نرمش قهرمانانه و درست اما انگار...
هر چند که الان برای نتیجه گرفتن و تحلیل نرمشی که به خرج داده شده است زود است اما نوسانات مسئولان سیاسی و بینالمللی خصوصا در مقابل کسانی که بارها خصومت خود را به ملت جمهوری اسلامی ثابت کردهآاند باعث شده است نسبت به عبرت گرفتن از اقداماتی که انتهای آن نشان دهد نرمش اضافه با دشمن صورت گرفته است، هشدار دهیم.
از این هشدار هم خوشحالیم و هم ناراحت. خوشحالیم چون به کسی هشدار میدهیم که خودش تا بن دندان نتیجه تساهل بسیار با دشمن و باور کردن ادعاهای پوچ او را حس کرده است و میتواند از این تجارب پلی بسازد برای رسیدن به پیروزیهای بینالمللی و ناراحتیم چون به کسی هشدار میدهیم که خودش باید هشدارها را قبل از هر هشداری حس کند و او باشد که نگذارد کارمان به مرز هشدار برسد. در نهایت باید بگوییم که امیدواریم که این هشدارها و این تسامحها درست در جایی صورت گیرد که باید و درست در جایی انجام شود که بتواند منافع ملیمان را حفظ کرده و برای مردم جز دستاورد شیرین انقلاب چیزی را به ارمغان نیاورد.
بر همین اساس است که فارغ از نگاه حزبی و جناحی به رئیسجمهوری محترم میگوییم که لحن صحبت شما در اتریش و دیدار با سفرا را پسندیدیم چون حس کردیم که فارغ از دیدگاههای جناحی و مسایل انتخاباتی است و چون حس کردیم که حرف دل مردم و پیگیری مطالبات مردم است که در نهایت برای کشور و منافع ملی دستاورد عظیمی میتواند داشته باشد، پس امیدواریم که رئیسجمهور از مسیری که انتخاب کرده نتیجه گیرد تا از مسیرش الگویی برای نفوذ به قلب دشمن و استیفای حقمان بسازیم نه عبرتی برای آیندگان.
در این مسیر هم رئیسجمهوری و تیم دیپلماسی کشورمان باید بدانند که مردم برای تصمصات آنها که منافع ملی را درپی داشته باشد آماده جانفشانی هستند. رئیسجمهوری و تیم هستهای باید بدانند که همانطور که مردم از مواضع انقلابی آنها و صحبتهایی که در ابتدای مذاکرات بیان شد مبنی بر اینکه هم چرخ سانتریفیوژ بگردد و هم چرخ زندگی مردم حمایت کردند و به آنها رای دادند، اگر نتوانند حق مطلوب جمهوری اسلامی ایران را از دشمنان مطالبه کنند از آنها بازخواست کرده و آنها را در مقابل قصوری که در جهت رسیدگی به حق مسلم ایران صورت گرفته است مقصر میدانند.
اما دولت باید بداند اگر همانطور که تیمملی فوتبال در جامجهانی جانفشانی کرد اگر عملکرد خوبی داشته باشد حتی اگر در نهایت نتواند همه خواستههای مردم را تامین کند و بخشی از مسیر را هم خطا کند باز تلاش و حرکتی که خالصانه و براساس خدمت به مردم انجام داده است از اذهان عمومی پاک نخواهد شد و مردم همان حسی را دارند که در مقابل حذف شدن ایران از جامجهانی داشتند و خواهند گفت که راضی هستیم چون دولت تمام تلاشش را برای استیفای حق ملت انجام داده است. شاید همین یک مثال که اتفاقا رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با مسئولان به آن اشاره کردند برای انرژی دادن به دولت کفایت کند خصوصا اینکه یادآوری کنیم مردم از جناحبازیها و رژه اشرافیگری و دردشان را نفهمیدند، بیزارند.
در نهایت لازم به یادآوری است که بگوییم عقبنشینیهای گذشته که منجر به از دست رفتن حق ملت شده است باید سرلوحه امروز قرار بگیرد و حتی اگر تیم فعلی همان روشی که قدیم انجام شده را تنها بلد است، میتواند با عذرخواهی از مردم ابتکار عمل استیفای حق ملت را در مقابل دلالی به نام ترامپ به تیم دیگری بسپارد و همچنان محبوب بماند.
دولت باید باور کند که خداحافظی قهرمانانه تیم استیفاکننده مطالبات ملت و مشاوره دادن به تیمی که زبان ترامپ را بهتر بداند نیز محبوبیتش را افزون میکند نسبت به ادامه مسیر با روندی که حق ملت ایران و مطالبات جمهوری اسلامی را تامین نکند. در نهایت اینطور باید نوشت که مطلوب استیفای حق از دشمنان است و قطعا برای مدرم همکاری برای رسیدن به حقوقشان مهمتر از لجبازی جناحی برای اثبات خود خواهد بود.
با همه این شرایط امیدواریم که مسئولان در جمهوری اسلامی به خواسته مردم توجه بیشتری کرده و محتاطتر درباره حق مردم تصمصم بگیرند.
نویسنده: مائده شیرپور